آيا رجوى به انتقال افراد از ليبرتى تمكين كرده است؟
عبدالکریم ابراهیمی، ایران فانوس،
كميسارياى عالی پناهندگان در عراق طى يك بيانيه در رابطه با ليبرتى و اظهار رضايت از روند انتقال و ابراز اميدوارى براى انتقال كامل اعضاى باقيمانده تا پايان سال جارى ميلادى، جاى بسى شعف و خوشحالى است. اميدوارم كه سران جهل و جنايت فرقه رجوى دنبال بهانه تراشى و دست آويز نباشند و مجدداً در مسير انتقال افراد به آلبانى، سنگ اندازى نداشته باشند و باز عده اى را به بهانه هاى پوچ به كشتن ندهند. اين روند بايد چهار سال پيش تمام ميشد و ساكنان به جاى امن منتقل ميشدند. اما با توجه به تجربه اى كه از رجوى هست و ماهيت بغايت رذيلانه و تروريستى كه دارد، بعيد است بتوان روند انتقال را با اطمينان پشت سر گذاشت و جان بقيه افراد بيگناه را از مخمصه اى كه رجوى در عراق براى افراد تشكيلات جهت نيات شوم خودش بوجود آورده، به راحتى اين انتقال انجام شود.
از اينكه عفريته فرنگ نشين در مسير انتقال، جديدا سنگ اندازى نكرده بايد به ديده ترديد نگريسته شود و نيات شوم اش را در پس آن جستجو كرد. با نگاهى به شوى تبليغاتى مريم خانم در بورژه پاريس و شركت كنندگان آن و شعار بى محتواى هزار اشرفى( بگذريم كه نه خود و نه شوهر درمانده اش نتوانستند اشرف به قول خودشان كانون استراتژى مبارزه مسلحانه با رژيم آخوندى را نگهدارند كه خون هزاران بيگناه پاى آن رفته بود و رجوى سقوط آن را نابودى تام و تمام فرقه ميدانست).
الان مريم رجوى شكر خورى كرده و شعارهاى گزافه سر ميدهد و ميخواهد به مرده نوشدارو تزريق كند.
شركت عنصر ضد ايرانى يعنى ترکی الفيصل هم در اين شوى تكرارى و بى محتوا و سخنرانى او بر عليه ملت ايران خود گواه اين است كه مريم با توجه با تضاد ايران با بعضى از كشورهاى عربى و خصومتى كه سران مرتجع همين كشورها بر ضد ملت و فرهنگ ايران دارند، با توصيه ارباب جديدش ميخواهد اول خود را از عراق نجات داده و بعد با دست باز نيروهايش را از آلبانى با فريب ساختن اشرف هاى موهوم روانه درگيريهاى خاورميانه كرده و زير سايه ارباب بر ضد منافع اساسى مردم ايران در منطقه توطئه چينى كند و با تروريستها در سوريه و يمن و حتى لبنان و بحرين نيز در كشتار و درست كردن حمام خون نقش كليدى إيفا كند و با يك تير دو هدف نشان رود، يكى نيروهاى خلص ايدئولوژى و مغزشوئى شده را عاشوراگونه اما به سبك وهابى / داعشى براى ديدار و همنشينى با پيامبرى كه اعتقاد قلبى به آن ندارند، به كشتن دهد و هم آنها را سرگرم اين بازى ناجوانمردانه نمايد تا صباحى بيشتر خود و شوهر مفقود شده اش به زندگى خائنانه خود زير حمايت سران مرتجع بعضى از شيوخ عرب و آل سعود سپرى كنند و به قول خودشان از اين ستون به آن ستون الفرج، چرا كه هميشه بصورت تاكتيكى مسائلشان را حل و فصل ميكردند و به اصول و ارزش خاصى پايبند نبودند. يك روز راديكال اسلامى ميشوند، يك روز در چپ ماركسيسم قرار ميگيرند و يك روز در دامن آمپرياليسم و صهيونيسم و وهابيت مى افتند. بنابر اين هدف خواسته شخصى است كه موقتا كرسى ازش جدا نشود. مهم براى اين فرقه فقط و فقط رويايى زندگى كردن زوج رجوى در دستگاه پادشاهى مآبانه و ديكتاتورى مطلق است. لذا يكى ميشود استغفرالله امام زمان و يكى هم مريم عذرا مادر حضرت عيسى، دگم و قابل پرستش بعنوان صنم و معبود كه هر گونه سرپيچى و مخالفتى با آن مساوى نابودى زندگى سياسى و دنيوى فرد و اين براى هر ناظر بيرونى كه آثارى از عملكرد رجوى را ديده باشد، بخوبى قابل درك و ملموس است.
رجوى بايد اين واقعيت را درك كند كه اين دوران ديگر طالب چنين چرنديات و حقه بازيهاى ايدئولوژى- سياسى و حتى نظامى نيست و نخواهد بود و بايد به اين تن بدهند كه روزگار يكه تازى آنها به سر آمده است و خود را به هر درى بزنند آن در پوسيده است و با تلنگرى فرو ميافتد. اينقدر خانم فرنگ نشسته! با دم خود در ظاهر فندق نشكنيد و هزار اشرفى، هزار اشرفى نشخوار نكنيد، باطن پير و تكيده و پوسيده خود را نميتوانى با آرايش جبران كنيد، درونت سوخته است حتى ناى اين نقش و رل هايى كه بازى ميكنى ندارى!. همه اش حرف مفت و تكرارى و افاضات بى محتواى هر ساله است كه مثل رباط كوكى از خودت بيرون ميدهيد، اينها هيچ دردى از درد لاعلاج شما و شوهر مفقود شده ات را دوا نخواهد كرد، جز بر نفرت مردم ايران از شما و فرقه تروريستى تان نمى افزايد. همانگونه كه حمايتتان از تروريستهاى سوريه و ارتش به اصطلاح آزاد سوريه براى مردم ايران منزجر كننده بود، ديروز ديديم كه چطور كودك فلسطينى را جلوى دوربين ذبح كردند و روى داعش رو سفيد نمودند.
اى ننگ و نفرين بر تو و شوهرت و بر تمام تروريستهاى خونريز و آدمكش.
„پایان“