،علی جهانی، وبلاگ آیینه
از شعار تا واقعیت
رجوی خائن بعد از اینکه با خیانت به بنیانگزاران سازمان ؛ رهبری مادام العمری یا بقول خودش رهبری عقیدتی را تصاحب کرد؛ شروع کرد به سر دادن شعار های پوچ و توخالی تا جنایات ئ خیانت ها و بی کفایتی و عدم صلاحیتش را اینطوری بپوشاند . اما واقعیت ها کاملا صد و هشتاد درجه با شعار های پوشالی اش فرق دارد . اکنون در زیر به چند نمونه از این شعار های بی محتوا و واقعیتها اشاره می کنم.
در فردای پیروزی انقلاب ضد سلطنتی مردم ایران رجوی ساز مخالف زد و بر خلاف جهت مردم حرکت کرد و بعدش هم اعلام مبارزه مسلحانه کرد و گفت در عرض حد اگثر شش ماه رژیم را سرنگون می کند . ولی واقعیت اینست که اکنون با گذشت سی و پنج سال این سازمان تروریستی اش هست که در حال سرنگونی هست و خودش هم همواره سر بزنگاهها استراتژی فرار را برگزیده و فرار را بر قرار ترجیح داده است تا پاسخگو نباشد .
با رفتن به عراق و سوار کردن استراتژی ترور و خشونتش بر روی جنگ ایران و عراق و تاسیس به اصطلاح ارتش آزادیبخش می خواست رژیم را به نقطه سرنگونی برساند ولی اکنون واقعیت اینست که آن ارتشش با از دست دادن سلاح و قرارگاه بیشتر شبیه به شیر بی یال و دم و اشکم شده است و تبدیل به خانه سالمندان گشته است که اکثریتش سالخورده و بیمار هستند و نه تنها توان حمل سلح ندارند بلکه توان راه رفتن هم ندارند
رجوی همیشه یکی از شعار های پوشالی اش این بود که سلاح ناموس مجاهد خلق هست و هیچگاه نباید از آن جدا شود ولی بعد از سرنگونی صدام و یتیم شدن رجوی باز از دست دادن صدام این پدر خوانده تروریستی اش بدون کوچکترین مقاومتی سلاحها را دودستی تقدیم امپریالیست جهانخوار کرد و برای ارتش امریکا در عراق تحت عنوان حرکت موازی بعنوان دوست همکاری و یا بهتر بگویم مزدوری اش را علیه مردم و دولت عراق و مردم ایران شروع کرد .
یکی دیگر از شعار هایش این بود که اگر دنیا بجنبد اشرف ازجایش تکان نمی خورد ولی واقعیت این بود که بدون اینکه دنیا بجنبد اشرف تخلیه شد و اکنون هم کاملا از عراق دارد اخراج می شود .
یکی دیگر از شعارهای رجوی این بود که بایستی حرکت عاشورا گونه کرد ولی واقعیت این هست که این حرکت عاشورا گونه فقط برای نیروهای نگون بخت هست که بایستی کشته شوند تا خودش و زنش و دیگر فرماندهان جنایتکارش براحتی بتوانند از عراق فرار کنند .
همچنین یکی دیگر از شعار های رجوی این بود که بر سر در مجاهدین نوشته شده است فدا و صداقت ولی واقعیت اینست که نه تنها از فدا و صداقت بخصوص در رده بالای سازمان خبری نبوده و نیست بلکه هرچه هست دروغ و رزالت و جنایت و خیانت بوده و بس و رجوی بویی از راستی نبرده و بقول معروف یک روده راستی در شکمش ندارد
یکی دیگر از شعار هایش اینست که دارد برای ازادی و بر قراری عدالت اجتماعی و رعایت حقوق بشر در ایران مبارزه می کند و مدافع خلق قهرمان ایران هست ولی واقعیت اینس که علیه همین خلق با سیاست های عربستان و اسراییل و جناحهای جنگ طلب در آمریکا همسو یی کامل دارد و خواهان تحریم وجنگ علیه مردم ایران می شود و فرزندان این خلق را در جنگ ایران عراق در منطقه مرزی که سرباز بودند می کشد و خانوادها ی نیروهای سازمان که بخشی از همین خلق قهرمان هستند را بخاطر اینکه خواستار ملاقات با عزیزان شان هستند مورد ضرب و شتم قرار داده و انها را مزدور نامیده و مانع از ملاقات شان با عزیزان شان که در عراق گرفتارند می شود .
همچنین یکی دیگر از شعار های دروغین رجوی اینست که یک سازمان انقلابی و ازادیخواه هست و در خارجه هم مریم رجوی رییس جمهور دایم العمر سازما همواره شعار های مدره نمایی سر می دهد ولی واقعیت اینست که این سازمان فرقه گرا از گروههای تروریستی نظیر داعش به مراتب خطر ناکتر هست و اکنون علنا دارد تحت عنوان ارتش ازاد سوریه از گروههای تروریستیدر سوریه حمایت می کند و همچنین از گروه تروریستی داعش تحت عنوان عشایر انقلابی عراق حمایت می کند .
بله دوستان اینست بخشی از شعارهایی که رجوی تا کنون سر داده و بخاطر آنها تعداد زیادی از نیروهای سازمان را به کشتن داده است و هیچگاه هم پاسخگو نبوده است که چرا این شعار تحقق نیافته است و دلایل عدم تحقق شان چی بوده است و مقصر چه کسی هست . چون که مقصر و مسبب اصلی خودش بوده و هست که با ترسیم خط و حطوط غلط و تحلیل های آبکی و وعده های دروغین سرنگونی و دنبال کردن استراتژی غلط سازمان را به ورطه نابودی گشانده است و خودش هم معلوم نیست زنده یا مرده باشد