رویایمان را باور کنیم
مهدی خوشحال، ایران فانوس، 09.11.2016
امروز صبح که از خواب بیدار شدم، برف نم نمک می بارید. برف مانند دوران کودکی، باعث مسرتم شد و تصمیم گرفتم هر چه زودتر شال و کلاه کنم و از خانه بیرون بزنم. سپس خبر ریاست جمهوری دونالد ترامپ را که از تلویزیون شنیدم و تا حدی نه در تبلیغات بلکه در دل انتظار چنین انتخابی را از جانب مردم آمریکا داشتم، تصمیم بیرون رفتنم عوض شد و تصمیم به نوشتن این سطور گرفتم.
انتخابات در صحنه ی مردمی که زنده و به دنبال رویاها و اهداف واقعی شان هستند، قدری غیر قابل پیشبینی و غیر قابل تحلیلهای سیاسی و تبلیغاتی، است. این اولین بار و تنها در آمریکا نیست که مردم به دنبال مسایل واقعی و نه خیالی، هستند. در گذشته در ایران نیز چنین انتخاباتی و با چنین نتایجی صورت گرفته است. چند ماه قبل در انگلستان رفراندمی صورت گرفت که در نتیجه آن انگلستان از اتحادیه اروپا جدا شد.
در انتخابات اجتماعی جدا از آن که رسانه ها چه تبلیغ می کنند و نامزدهای انتخاباتی چه رفتار و اعمالی در گذشته داشته اند و چه حال می گویند، دو موضوع دیگر حائز اهمیت است اول، رویایی است که شخص نامزد به صورت آکتیو و مصرانه در سر دارد و تبلیغ می کند و به دنبال آن می تواند نیروها و مردم را به دنبال گفته ها و رویاهای خود بکشاند. در این رابطه طبعاً دونالد ترامپ کسی بود با اهداف و رویاهای روشن و بزرگ که در زندگی شخصی موفق بود و حال در زندگی و افکار سیاسی نیز به دنبال محقق نمودن رویای یک جمع و جامعه بر آمده بود. مردم نیز به همین گونه اند. این که رسانه ها تصور و تبلیغ می کنند بنا بر این دلایل این نامزد در گذشته چه و چه کار کرد، صرفاً و در بادی امر برای مردم قابل قبول و قابل انتخاب نیست. مردم به دنبال اهداف روشن و واقعی برای خود و آیندگان شان هستند. صرف چند عیب و ایراد شخصیت یا نامزد انتخابات، انتخاب مردم را عوض نمی کند. مردم به دنبال انتخاب واقعی و نه از دید و چشم رسانه ها، جهت نیل به آینده ای روشن و با ثبات تر هستند.
از نگاه و تجربه مردم آمریکا، حزب دموکرات چه در دوران بیل کلینتون و چه در دوران باراک اوباما و وزارت هیلاری کلینتون، آزمایش و عملکرد خود را نشان داده و چیز جدیدی در چنته نداشت تا باعث موفقیت و پیشرفت بیشتر مردم آمریکا بشود. اما آرمانها و وعده های قوی و صراحت کلام دونالد ترامپ به مردم وعده آمریکای قویتر و اقتصاد و دنیای با ثبات تر را می داد. چنین شد تا رای و اعتماد مردم یعنی اکثریت مردم آمریکا به سوی دونالد ترامپ جلب شد.
به موازات این، امریکا در صحنه داخلی مشکلاتی داشت و همچنین در جهان و در ارتباط با روسیه و چین و همچنین در خاورمیانه مشکلاتی را خلق کرده بود که با ادامه سیاستهای حزب دموکرات و ریاست جمهوری هیلاری کلینتون، مشکلات آمریکا بیشتر می شد و کمتر نمی شد. مگر این که یکی خارج از منافع سرمایه داری چپاولگر و جنگ طلب، نیروهای خود را به عقب و داخل مرزهای امریکا بکشاند و به بازسازی خود آمریکا برسد.
انتخابات نوامبر سال 2016 آمریکا و نتایجش می بایست درس عبرت برای سایر کشورها و تحلیلگران سیاسی باشد. چند روز قبل در یکی از سایتهای تروریستی، مقاله ای را خواندم که نویسنده مسایل واقعی جهان و آرزوهای خود و سازمانش را از دریچه تبلیغات و رسانه ها و ایدئولوژی و جنگ، ارزیابی و تحلیل می کرد و امید واهی داشت تا با سر کار آمدن بی چون و چرای هیلاری کلینتون، دوباره بازار تروریسم و جنگ رونق یافته و از سر گرفته شود.
http://aftabkaran.com/maghale.php?id=5834
این مقاله که به اسم سعید سجادی و تحت عنوان „سیاست آمریکا در قبال ایران بعد از انتخابات“ در سایت آفتابکاران، درج شده به گوشه هایی از آرزوهای واهی و ایدئولوژیک گروهی تروریست و جنگ طلب می پردازد که می خواهد جهان و مردم جهان را از طریق ترور و جنگ نظم و سامان بدهد و نه از طریق انتخابات و مشارکت مردم در سرنوشت خودشان.
نویسنده در اینجا آرزو و ادعایش را پنهان نمی کند؛ چون هیلاری کلینتون یک زن است و مریم رجوی نیز زن است، لذا او با تروریسم و جنگ هم میانه بدی ندارد و در ایام وزارتش فرقه مجاهدین را از لیست تروریستی وزارت خارجه بیرون آورده و حال در ادامه سیاستهای مداخله گرانه اش در خاورمیانه، ناچار است همچنان از اسراییل و عربستان و داعش در راستای فشار به بعضی از کشورها حمایت کند، بنابراین مسئله سوریه و عراق و روسیه و ایران را به نحوی که نیروهای تروریستی و جنگ طلب، قانع و راضی باشند، حل و فصل خواهد کرد. اما واقعیت همیشه به سود جهل و جنون و افکار ارتجاعی و مالیخولیایی و تروریستی و جنگ طلبانه و ایدئولوژیک، به پیش نخواهد رفت و لذا چرخ گردون بازی دیگر خواهد کرد.
من در اینجا و از فرصت به دست آمده به سهم خود مبارزات انتخاباتی و آراء و نظرات و انتخاب مردم آمریکا را شادباش گفته و در این رابطه برای مردم آمریکا و همه مردم جهان، جهانی بدون تروریسم و جنگ را آرزو دارم.
„پایان“