دیدار میر باقر صداقی با مسولین دفتر یو ان اچ سی آر ژنو سوئیس برای درخواست تماس و ملاقات با برادرش
میر باقر صداقی انجمن ایران ستارگان بیست و چهارم نوامبر دوهزا رو شانزده
من روز سه شنبه بیست سوم نوامبر دوهزاروشانزده در شهر ژنو سوئیس با مسئولین دفتر یو ان اچ سی آر ديدار و در مورد رهايي بردارم میر واقف صداقی از چنگال فرقه رجوی و نيز امكان ديدار با برادرم در فضايي آزاد در تیرانا به گفت و گو نشستم.
در اين دیدار, مسئولین دفتر یو ان در يك فضاي صميمي به حرفهای من گوش فرا دادند من بنوبه خود عملکرد ضد انسانی و خائنانه فرقه رجوی را در برخورد با خانواده را برای آنها تشریح کردم و از تجربه تلخی که پانزده سال تمام در مناسبات مجاهدین کسب کرده بودم را به آنها تعریف کردم من به آنها گفتم که چگونه در این فرقه گروگان گرفته شده بودیم و از دنیای بیرون قطع بودیم , در مناسبات مجاهدین هیچکس موبایل را نمی شناسد هیچ کس کار با اینترنت را نمیداند هیچکس شیوه کار با فیس بوک , ایمیل , …….. را نمیداند . متاسفانه اعضای مجاهدین اولین و آخرین قربانیهای فراموش شده هستند که هیچ کس به داد آنها نمی رسد و مراجع رسمی و بین المللی از جمله یو ان و صلیب سرخ در مقابل شانتاژ و ارعاب فرقه رجوی سکوت کرده اند .
من از مقامات یو ان درخواست کردم تا در صورت امکان با بوجود آوردن شرایط مناسب و در اختیار گذاشتن تلفن یا آدرس ایمیل عمومی د راختیار خانواده ها امکان تماس ما خانواده ها را با عزیزانمان را در کمپ تیرانا فراهم سازند . من به مقامات دفتر یو ان گفتم اگر اعضای مجاهدین در کمپ تحت نظر یو ان هستند پس چرا مقامات یو ان در آلبانی توان اعمال نفوذ ندارند . و فرقه و رهبران مجاهدین در تیرانا هم دیوار و حصار قطور دور کمپ پناهنده گی کشیده اند و نمی گذارند تا خانواده ها با عزیزانشان تماس داشته باشند مجاهدین دیگر چه چیزی برای مخفی کردن دارند که نگران لو رفتن اطلاعات آن هستند .
آخر سر هم از وضعیت جسمی مادرم و کهولت سن او گفتم که چقدر در این دوران کهولت سن و مریضی احتیاج دارد تا با پسرش میر واقف صداقی بعد از بیست و هفت سال بیخبری حتی اگر شده پنج دقیقه تلفنی صحبت کند من از مقامات دفتر یو ان خواستم تا اگر امکان داشت آنها زمان و مکانی را برای دیدار حضوری من با برادرم را فراهم کنند.
در اين گفتگو مسنولین ذي ربط یو ان قول مساعد دادند .آنها نیز از برخورد رهبری مجاهدین با مسئله خانواده در تعجب و بهت و ناباوری بودند آنها میگفتند برای ما درک این موضوع خیلی سخت هست ما میدانیم که رهبران مجاهدین مشکل اصلی هستند و اجازه نمیدهند تا ما با نفرات ارتباط مستقیم داشته باشیم و تا روزیکه رهبری مجاهدین اجازه ندهد ما واقعا دچار مشکل هستیم و نمیتوانیم مسئولیت قانونی مان را در قبال پناهنده گان در کمپ تیرانا اعمال کنیم . اما تلاش ما این است تا شرایط در تیرانا را تغییر دهیم و امکان این را فراهم کنیم تا خانواده ها بتوانند نامه ها یشان را از طریق ما بطور مستقیم به فرزندانشان برسانند آنها گفتند تلاش ما تنها جنبه انسان دوستانه دارد و اهداف سیاسی خاصی را دنبال نمیکنیم .
آخر سر آنها آرزو کردند مادرم در نهایت بعد از بیست وهفت سال بیخبری از پسرش میر واقف صداقی بتواند با او تماس بگیرد .
میر باقر صداقی بیست وچهارم نوامبر دوهزاروشانزده سوئیس