ابراز همدردی با نسلی سوخته
میلاد آریایی، وبلاک مزرعه خوبی ها، 10.01.2017
پس از سالها انفرادی و یک فرار ناموفق در بغداد رجوی وی را به همراه پنجاه قربانی عضو مجاهدین برای فرو نشاندن خشم و کینه حیوانی ناشی از شکست سالیان ، در جنایتی باور نکردنی و با همکاری مامورین وزارت اطلاعات عراق تحویل -زندان مخوف ابوغریب- داد زندانی که جایگاهی چون زندان اوین در تهران داشت.
پیام ایشان به همسرشان – افسانه طاهریان – بود که هم اکنون اسیر و گروگان فکری رجوی هاست این موضوع سخت آزرده خاطرم کرد ،نه ابتدا بخاطر شخص ایشان و خانواده ای که هم پاشید که البته آن هم واقعا قابل تامل و درد ناک است بلکه بیشتر بخاطر نسلی سوخته در ادوار تاریخ گذشته که چگونه و تا کجا بهای چیزی پرداخت که هرگز در دنیای واقعی ، واقعیت نداشت و همین امر، مرا سخت به گذشته دور برد .
گذشته ای تلخ و دردناک به اسم مبارزه برای آزادی و عدالت اجتماعی که صد البته حق ما بود ولی به کام چه کسانی این همه رنج و ستم ریخته و عمر و شادابی و جوانی ما پرپر شده افکار بیمار چه کسانی شد ؟
چه کسانی؟ چگونه ؟ احساسات پاک و بی آلایش ما را که جزعی از این نسل سوخته بودیم به مسلخ دیدگاه‌های عقب مانده و قرون وسطایی و صد البته ضد دمکراتیک خود بردند و هم اکنون همانان با امپریالیسم و یک دوجین – بیگانگان رنگارنگ – نرد عشق میبازند.و باز هم درب ها بر همین پاشنه میچرخند و بسیاری قربانی و زندانی افکار پریشان حال آنانند.
آری منظورم دقیقا و عمیقا شخص جنایتکار و خائن رجوی است شخصی که در حق مردم ایران با همکاری صدام حسین جنایت کرد و در حق نسل سوخته ای که برایش فرش صداقت و شجاعت گسترد خیانت ذاتی را هدیه داد .
همانکه یابوی سرکش قدرت پرستی اش هرگز رام نشد و تشنگی بی مانندش بسیاری را زیر چرخ های بی رحم کیش شخصیت اش خرد کرد . وارث این خون و جنون اکنون همسرش مریم رجوی یا بانوی تروری است که بشکلی دیگر سعی در فریب خلق دارد و فراتر از شصت سالگی هنوز ادای دخترکان تازه به دوران رسیده را در میآورد.
گذشته دردناک آقای سبحانی اولین و قطعا آخرین نمونه از این تلخی ها نیست. یادم می آید همین سه چهار سال قبل آقای هادی شمس حائری آخرین روزهای زندگی اش را در حالیکه التماس میکرد فرزندانش را در وقت مرگ به بالینش ببرند رجوی با کینه حیوانی و بدور از هر انسانیت حداقل ، با خشم و خشونتی بی مانند با برآورده نکردن این خواسته از او انتقای سخت گرفت.
تنها به آین خاطر که او نیز همراه با صدها و هزاران کسی که مبارزه را به دلخواه و در نهایت اختیار ، انتخاب کرده بودند اکنون حق نداشتند به آزادی و اختیار راه دیگری را برای خود برگزینند.
دهها نمونه از افراد در داخل و خارج ایران وجود دارد که رجوی بهای شکست خود از این حکومت را سعی کرد از قربانیانش بستاند حال آنکه همگان میدانند رجوی بهای شکست اش را قبل از همه میبایست از خودش بستاند و خود او مسئول وپاسخگوی اول و آخر این همه نیستی و خسران است .
افکار پوسیده و درمانده و نخ نما شده ای که هرگز ارزش اینهمه صداقت و از خود گذشتگی را نداشت.
وظیفه انسانی خودم میدانم که شخصا با همه این افراد صمیمانه همدردی کنم و برای نسل سوخته ای که درد جانکاه و همیشه ماندنی این تجربیات تلخ فراموش شدنی نیست آرزوی صبر ، بردباری و منش انسانی از خداوند منان طلب کنم.
با آرزوی پایداری افزون تر برای اندیشه هایی که بسیار برایش،بهای انسانی خارج از توان و فراتر از جسم و روح و روان این نسل ، پرداخت شده است .
پیروز و سرفراز باشید