دشمنی کور مجاهدین با انتخابات از هر نوع و هر شکل آن
انتخابات ریاست جمهوری پیش رو در ایران
کریم غلامی، ایران فانوس، 06.04.2017
انتخابات آزاد و عمومی یکی از پایه های شناخته شده دمکراسی امروزی است. سران فرقه مجاهدین همواره در شعارهای تبلیغاتی خود از انتخابات صحبت می کنند. جالب اینجا است که در مجموع 45 سال گذشته، حتی یک مورد انتخابات در درون تشکیلات خود نداشتند و مضحک ترین قسمت آن این است که مریم رجوی در صحبت هایش، می گوید هر مجاهد خودش رهبری عقیدتیش را انتخاب می کند. مرحوم اول مسعود رجوی، تنها رهبر عقیدتی مجاهدین است و تک به تک اعضای مجاهدین مختار هستند که او را به عنوان رهبر عقیدتی خود انتخاب کنند. در طول عمرم حرفی مضحک تر از این نشنیده ام.
اما مشکل مجاهدین با انتخابات در داخل ایران چیست؟
بعد از سال 1357، مجاهدین تلاش کردند که در انتخابات شرکت بکنند، ولی با شکست روبرو شدند و هرگز نتوانستند حتی یک نماینده به پارلمان و یا شورای شهرها بفرستند. از آنجایی که مجاهدین می دانستند که هیچ شانسی در انتخابات ندارند، همه پرسی قانون اساسی را تحریم کردند. مسعود رجوی، به دنبال قدرت بود و قصد داشت که رهبر انقلاب باشد البته در همان رویاها و توهم های خودش. تنها مشکل اصلی مسعود رجوی، با قانون اساسی ولایت فقیه بود که راه را برای رهبر شدن مسعود رجوی سد کرد. در فضای دمکراتیک حاکم بعد از انقلاب، مسعود رجوی هیچ شانسی برای بدست آوردن هر نوعی از قدرت را نداشت. برای همین 3 سال بعد از انقلاب، مجاهدین دست به مبارزه مسلحانه زدند تا با کشتار و خشونت، قدرت را به دست بیاورند البته تا به امروز نه تنها حتی یک قدم به قدرت نزدیک نشده اند، بلکه انرژی و خونهای بسیاری از جوانان ایران را بر باد داده اند.
هیچ کدام از بنیادهای سازمان مجاهدین، اصولی و علمی و قانونمند نیست. به عنوان مثال، حرفه ها در درون تشکیلات مجاهدین بر اساس تخصص افراد نیست. مسئول بخش IT سازمان مجاهدین یکی از زنان شورای رهبری بود. او اهل یکی از روستاهای کردستان بود و سطح سوادش در حد ابتدایی بود. این فرد چگونه می تواند مسئول یک بخشی باشد که نیازمند تحصیلات بالای دانشگاهی است، تنها کاری که او می توانست انجام بدهد، سرکوب نفرات و فیلتر و سانسور بود.
همانطور که افراد بر اساس صلاحیت خود در راس امور کارها نبودند، رهبران سازمان نیز هیچ صلاحیتی در رهبری این سازمان نداشتند. اگر مجاهدین در درون تشکیلات خود مانند سایر احزاب اقدام به انتخابات می کردند، بدون شک بسیاری از سران سازمان و شخص خود مسعود رجوی، نمی توانست در قدرت باقی بماند.
مرحوم اول مسعود رجوی و مریم رجوی، بارها در صحبت های خودشان اشاره کرده اند که آنها حاضر هستند مبارزه مسلحانه را کنار بگذارند و در انتخابات شرکت بکنند و با شرط حضور نمایندگان سازمان ملل و نظارت آنها در این انتخابات. البته همه ما می دانیم این ها فقط شعارهای هستند که طبق معمول مجاهدین سر می دهند. برای شرکت در انتخابات تا به حال به هیچ یک از کاندیداها کارت دعوت فرستاده نشده است. اگر می خواهید در انتخابات شرکت بکنید، بسیار ساده است، مبارزه خشونت طلبانه را کنار بگذارید و در انتخابات کاندید شوید. البته پیشتر می توان حدس زد که مجاهدین کمترین شانسی در هر شکلی از انتخابات ندارند و با جواب دندان شکن مردم روبرو خواهند شد.
از آنجایی که مجاهدین می دانند کمترین شانسی در انتخابات ندارند، انتخابات را تحریم می کنند و در هر دوره از انتخابات در تبلیغات خود طوری نشان می دهند که مردم آن انتخابات را تحریم کرده اند. اما شرکت گسترده مردم در انتخابات دور قبل نشان داد که مردم ایران به دنبال خشونت نیستند. آنها هر بار به پای صندوق های رای می روند تا به فردی که می توانند به او اعتماد کنند، رای بدهند تا چهار سال آینده. مادام العمر در قدرت بودن خود نشان دهنده دیکتاتوری است. سئوال از مریم رجوی، شما چه کسی را رییس جمهور منتخب می دانید؟ در کدام انتخابات شرکت کرده و رقبای شما یا کاندیدهای دیگری نیز وجود داشتند یا اینکه مرحوم اول تو را به عنوان رییس جمهور منتخب منصوب کرد و هر اعتراضی را سرکوب کرد. خانم رجوی، شما و همسر مرحوم تان دیکتاتور هستند و مردم ایران به شما رای ندادند. پس تلاش نکنید تا با تحریم انتخابات دور دوازدهم ریاست جمهوری در ایران دردی از دردهای بی درمان خود را پنهان کنید. طی چند صد سال گذشته ثابت شد که مردم ایران خشونت طلب نیستند و هرگز به هیچ کدام از کشورهای همسایه خود حمله نظامی نکرده اند، بلکه مورد تهاجم قرار گرفته و از کشور خود دفاع کرده اند.
با امید و آرزوی ایرانی آزاد و دمکراتیک و با اقتصادی شکوفا و نفی هر گونه خشونت و بنیادگرایی.
„پایان“