سیاهچاله های زمینی
ایران فانوس، 09.04.2017
سیاره زمین را خطرات زیادی تهدید می کنند. از تشعشعات خورشیدی و سنگهای آسمانی گرفته تا جنگهای اتمی و ویروسها و تروریسم و جهل و باورهایی که زمین و ساکنانش را به فنا و نابودی تهدید می کنند.
تروریسم، این مقوله ظاهراً سهل و باطناً سخت، مثل این که از حیث سیاسی و اقتصادی و تعادل قوا در جهان امروز، پدیده ساده ای نیست و همگان از وجودش آسیب نمی بینند. آنان که به دنبال تفرق و اختلاف و تنش مابین صفوف مردم اند و سودای قدرت طلبی و امپراطوری و فروش سلاح در سر دارند، نمی توانند با پدیده تروریسم مشکل جدی داشته باشند. بنابراین، تا روزی که در بر همین پاشنه و مدیریت غلط و پر از نفاق و تفرق مابین کشورها و در خاورمیانه می چرخد، خطری جدی پدیده تروریسم را تهدید نمی کند، بلکه این تروریسم است که طی حیات خفیف و خائنانه اش، مترصد فرصتی از نوع ویروسی یا شیمیایی و میکربی و اتمی، باقی می ماند تا کل جهان و بشر زمینی را مورد تهدید جدی قرار دهد.
طی یک سال گذشته، یعنی از ژانویه سال 2016 تا ژانویه سال 2017، 30 حمله تروریستی بزرگ و کوچک در شهرهای مختلف ترکیه صورت گرفته که منجر به کشته شدن 450 و زخمی شدن 2000 تن شده است. مسایل و مشکلات دیگر ترکیه از جمله دیکتاتوری و کودتا و زندانی شدن روزنامه نگاران و غیره را در می گذریم، چون بحث ما بر سر تروریسم است، آن هم در کشوری امن مثل ترکیه که مهد بازار و توریستهای اروپا و کشورهای همجوار خود بوده است. وقتی در کشور مسلمان و توریستی ترکیه، چنین است، در مورد عراق و سوریه و افغانستان و پاکستان و بعضی از کشورهای آفریقایی، جای خود دارد. طی چند سال اخیر، اروپا به ویژه اروپای غربی و دیروز در سوئد، از حملات سنگین تروریستها در امان نبوده اند.
تروریستهای زمینی را در اندیشه و عملکرد، تنها می توان با سیاهچاله های آسمانی schwarzes loch مقایسه کرد. در مورد پیدایش سیاهچاله ها که احتمال می رود از فروپاشی ستاره های بزرگ در یک انفجار بزرگتر در پایان چرخه ی حیات شان به وجود آمده باشند و عملکردشان، نظرات مختلفی وجود دارد. در مورد سیاهچاله ها که کشف و شناخت شان بسا مشکل است و کار هر کسی نیست، اکثر دانشمندان بزرگ مثل کارل شوارتزشیلد، آلبرت اینشتن، استیون هاوکینگ، جوزف وبر، جان میشل، پیرسمون لاپلاس، چارلز توماس بولتون، لوییس وستر، پل مردین و دهها تن دیگر که در دوره های مختلف می زیسته اند، نظرات نزدیک به هم دارند. در مورد سیاهچاله های زمینی که طی چند دهه اخیر هزینه مادی و معنوی گزافی از سیاره ما گرفته اند، دانشمندان زمینی نظرات صائب و کاربردی ارائه نداده اند. در یک گروه تروریستی، ارزش و کارکرد یک جلاد بیشتر از ارزش و کارکرد یک دانشمند است چون، جلاد کارکرد مثبت دارد و دانشمند کارکرد منفی دارد.
یک تروریست که برای بارور و کارآمد شدنش تروریستها و مردم زیادی کشته شده اند، در درونش چیز زیادی جز جهل و باورهای کهنه، ندارد و اکثراً دارای تخصص نیستند، تولید نمی کنند، مسئولیت خانوادگی و اجتماعی و اقتصادی ندارند، بلکه مصرف کننده و نابودکننده مطلق هستند. یک تروریست، ممکن است در طول عمرش حتی یک نهال نکاشته باشد، ولی تا توانسته هزینه مادی از هم نوعانش گرفته و طلبکار مطلق و مستعد ویرانی خود و دیگران باقی مانده است.
فرقه رجوی، سازمان تروریستی ای که عمر 50 ساله دارد، در پایین نشریه اش شعار جالبی دارد، خون شهدا تضمین پیروزی حتمی ماست! و آنان، 120 هزار شهید و لابد چند برابر تلفات از دیگران را که در مجموع جملگی از خود مردم است، مدام تبلیغ و تعریف می کنند، بدون این که از این همه خونریزی و تلفات مادی و معنوی، حتی یک قدم به پیش رفته باشند و در فضای دموکراسی قدمی برداشته باشند و یا حتی در مناسبات خود کمکی به دموکراسی کرده باشند. از این همه تلفات مادی و معنوی که از شمار خارج است، دستاورد هر چه بوده، منفی و با سرعتی غیر قابل تصور به عقب بوده و پتانسیل مردمی و سرمایه مردم را هر روز بیشتر از روز قبل، به فنا و نابودی و تباهی کشانده اند. اینها در مقابل نابودن کردن سرمایه و ارزشهای مردم و همه را در خود لوث کردن و ذوب کردن و چیزی پس ندادن، قابل قیاس با دیگر پدیده های زمینی نیستند و تنها می بایست با سیاهچاله های آسمانی مورد قیاس قرار گیرند.
کانون سیاسی/ فرهنگی ایران فانوس