راندِوو در تیرانا: دیدار مریم رجوی با جان مک‌کین سناتور آمریکایی

لینک به منبع

راندِوو در تیرانا: دیدار مریم رجوی با جان مک‌کین سناتور آمریکایی

– مهم‌ترین چالش مریم رجوی، نه تحقق رویای بازگشت موفق به ایران، که منسجم و دلگرم نگاه داشتن اعضای عموما سالخورده آن است.

– مجاهدین درک نمی‌کنند که ایران تغییر کرده و در چشم نسل امروز ایرانیان، آنها نه قدیمی و دور از مُد، بلکه غریب و غیرعادی دیده می‌شوند.

رضا تقی‌زاده – روز جمعه، ۱۴ آوریل، جان مک‌کین سناتور ۸۰ ساله ایالت آریزونای آمریکا، ضمن سفر به تیرانا، پایتخت آلبانی، در اجتماعی از اعضای مجاهدین خلق شرکت کرد و جابجایی آنها را از عراق به اردوگاه تازه تبریک گفت.

مزدور مریم رجوی و ولینعمتش سنانور مک کن

مریم رجوی و سناتور مک‌کین؛ تیرانا؛ ۱۴ آوریل ۲۰۱۷

انتقال تدریجی مجاهدین از عراق به آلبانی، بعد از ۳۰ سال اقامت پادگانی در کشور همسایه ایران (کمپ اشرف)، برخلاف میل آنها، با میانجی‌گری آمریکا و نظارت کمیسیون پناهندگان سازمان ملل از سال ۱۳۹۲ خورشیدی آغاز و طی نزدیک به دو سال پایان یافت.

مریم رجوی قصد داشت مجاهدین را از عراق به آمریکا منتقل کند، اما با مقاومت دولت اوباما از این هدف بازماند. اینک شماری از کادر رهبری مجاهدین خلق، از جمله مریم عضدانلو (رجوی)، در فرانسه، شماری از اعضای ارشد گروه در آلمان، و بیش از ۲۰۰۰ عضو متعارف آن به صورت اردوگاهی- پادگانی در تیرانا زندگی می‌کنند.

مهم‌ترین چالش مریم رجوی که در غیبت مشکوک مسعود رجوی موقعیت خود را در درون گروه تحکیم کرده، نه تحقق رویای بازگشت موفق به ایران، بلکه منسجم و دلگرم نگاه داشتن اعضای عموما سالخورده آن است که طی ۳۰ سال گذشته به شیوه فرقه‌ای، در غربت زندگی کرده‌اند.

مجاهدین خلق رجوی مک کین صدام حسین

مسعود رجوی و ابریشم‌چی همسر سابق مریم طی مراسم عزاداری در پادگان اشرف؛ بغداد

مک‌کین که هنگام ورود به محل اجتماع از سوی مریم رجوی با اهدای دسته گل و سر گرفتن ده‌ها شعار بر مقوا نوشته «خوش آمدی مک‌کین» توسط زنان روسری‌پوش و مردان کراوات‌زده، در قواره یک رییس دولت مورد استقبال قرار گرفت، سخنان کوتاه و از پیش آماده شده خود را به موضوع جابجایی مجاهدین از عراق به آلبانی محدود نگاه داشت.

دلیل ساده نارضایتی اعضای باقی مانده مجاهدین که در هیات یک اقلیت قومی یا مذهبی از عراق به آلبانی کوچ داده شده‌اند، وضعیت دشوار زندگی یک‌نواخت و بدون امید و آینده‌ی آنهاست در فقیرترین کشور مسلمان‌نشین شرق اروپا که مردم آن بیش از هر کشور دیگری به نسبت جمعیت، بعد از آزادی از قید حکومت کمونیستی، به خارج گریخته‌اند – تیرانا قطعنا ژنو و یا استکهلم نیست!

مجاهدین خلق فرقه رجوی مک کین صدام حسین

معنی دیدار مک‌کین با مجاهدین

سناتور جان مک‌کین که به عنوان زندانی جنگ، پنج‌سال و نیم عمر خود را در اسارت ویتنام شمالی سر کرده، از سال ۲۰۱۲ که آمریکا نام مجاهدین خلق را از فهرست گروه‌های تروریستی خارج ساخت یکی از هدف‌های تماس‌های خارجی و تلاش‌های تبلیغاتی مجاهدین بوده.

او در سال ۲۰۰۸ به عنوان نامزد حزب جمهوری‌خواه برای رقابت‌های رییس جمهوری انتخاب شد و پس از تحمل شکست در مقابل اوباما، رقیب دمکرات، ادامه فعالیت خود را در مجلس سنا بیشتر بر امور نظامی و مسائل سیاست خارجی متمرکز ساخت.

مک‌کین یکی از منتقدین توافق اتمی آمریکا با جمهوری اسلامی است و با وجود ارشدیت در سنا، به دلیل تماس‌های مشکوک شخصی با گروه‌های تروریستی و افراط‌گرایان اسلامی در خاورمیانه مورد حملات تند منتقدین در داخل و خارج از آمریکا قرار داشته است.

سناتور سالمند آمریکایی در سفری اعلام نشده و پنهانی به سوریه با اعضای یکی از گروه‌های ائتلافی القاعده به نام «عصیفت الشمال» که با نیرو‌های بشار اسد و جمهوری اسلامی می‌جنگند، دیدار کرد. انتشار عکس‌های این دیدار و فاش شدن هویت شماری از افراد حاضر در آن که به ربودن ۱۱ لبنانی متهم بودند در آمریکا و در منطقه انعکاس گسترده‌ای یافت.

داعش امریکایی رجوی مجاهدین خلق 1

نقش مک‌کین، با وجود هم‌حزب بودن با رییس جمهوری آمریکا، در طراحی و اجرای سیاست خارجی کشور متبوع او چندان موثرتر از ۵۳ سناتور دیگر جمهوری‌خواه نیست.

ابراز مخالفت‌های مک‌کین با مواضع سیاسی اعلام شده ترامپ، پیش و پس از انتخابات ریاست جمهوری نوامبر سال گذشته، تثبیت موقعیت او نزد تیم همکاران رییس جمهوری تازه آمریکا را دشوار ساخته است. به عبارت دیگر سناتور جان مک‌کین در عرصه سیاست خارجی آمریکا دارای تیمی است مرکب از یک نفر: تنها خود او!

در اجرای یک طرح تبلیغاتی که از سال ۲۰۰۸ با هزینه سنگین و تلاش چشم‌گیر دنبال شده، از راه برگزاری تظاهرات آرایش شده سالنی در فرانسه، دیدار با چهره‌های شناخته شده سیاسی و نظامی عموما بازنشسته، گردآوری امضا برای ابراز پشتیبانی از سازمان، مجاهدین خلق به دنبال کسب مشروعیت و معرفی خود به عنوان آلترناتیو جمهوری اسلامی بوده‌اند. جان مک‌کین در چارچوب این طرح تبلیغاتی، یکی از هدف‌های مجاهدین محسوب می‌شود.
دیدار هفته گذشته مک‌کین با مجاهدین در تیرانا، بُعد متفاوتی با ملاقات‌های پیشین مریم رجوی در پاریس با چهره‌های شناخته‌شده‌ی سیاسی داشت: آرام ساختن تنش‌های رو به افزایش اعضای سازمان در پایتخت آلبانی و پیشگیری از خارج شدن وضعیت از کنترل رهبری، با دادن امید‌های تازه به آنها.

مجاهدین به بیراهه می‌روند

گروه شبه‌نظامی مارکسیست- اسلامی مجاهدین از زمان تولد در نیمه دهه چهل خورشیدی تا کنون، چندین تغییر عمده در رهبری، تفکر و عمل را تجربه کرده. از زمان به زمین گذاشتن اسلحه و اعلام تبدیل به یک واحد سیاسی و برائت از تروریسم، مجاهدین بیش از هر چیز به یک گروه بازاریاب تبدیل شده‌اند که مارک تجارتی خاصی را تبلیغ می‌کنند، بدون معرفی کالایی که با آن «برند» باید به بازار عرضه شود.

مانند همه ماشین‌های تبلیغاتی فریبنده، مجاهدین نه با «واسطه‌های فروش» و نه با خریداران بالقوه کالای خود، صادقانه عمل نمی‌کنند. مجاهدین «ظرف» را که سازمان آنهاست تبلیغ، و عرضه کرده اما «محتوا» و بهای آن را به بعد موکول می‌کنند.

در دنیای امروز که ارتباطات، مهم‌ترین ابزار مورد استفاده‌ی قدرت است، مجاهدین خلق به صورت پادگانی، فرقه‌ای و در محیط سربسته زندگی می‌کنند. آنها هنوز به صف شدن برای سرودخوانی به شیوه چپ‌ها، و روسری زیرِ چانه گره زدنِ مانتوپوش‌های اسلام‌زده پایبندند.

مجاهدین درک نمی‌کنند که ایران تغییر کرده و در چشم نسل امروز ایرانیان، آنها نه قدیمی و دور از مُد، بلکه غریب و غیرعادی دیده می‌شوند.

افراد عادی از آنها می‌هراسند، و اهل فکر، از هضم اندیشه‌های آنها که چهل سال پیش نیز کارآمد نبود، درمانده‌اند. مجاهدین از پوست انداختن، به‌روز شدن و رساندن خود به قافله‌ی تغییر، طفره می‌روند.

مجاهدین سر در برف کرده‌ و نه خود را می‌بینند و نه شهامت دیدن دنیای واقعی را دارند، بیرون و دور از حصاری که به دور آنها کشیده شده.

مجاهدین با ترفند «شورای ملی مقاومت» نزد اعضای خود، و غریبه‌های فرنگی، به دروغ تبلیغ می‌کنند که نمایندگی مردم ایران را دارند و رییس آنها رییس جمهور موقت کشور است در حالی که احدی از هشتاد میلیون جمعیت ایران هرگز کسی نام «جمعیت اقامه» و یا «کانون توحیدی اصناف» را که ظاهرا از کارگزاران اصلی «شورای ملی مقاومت» به شمار می‌روند نشنیده، چه رسد به کارگزاران فرعی آن.

از زمان اعلام تعطیل اقدامات تروریستی، ترس حکومت اسلامی ایران از مجاهدین خلق ریخته است و غرّش ببر بی دندان در دل سیرک‌بازان عیٌار حکومت تهران، دیگر ترس نمی‌ریزد بلکه موجب مضحکه و تفنن آنهاست.

ترس واقعی حکومت اسلامی از این است که روزی مجاهدین خلق پوست انداخته، از قالب بازاریاب تجاری درآمده و به جای برگزاری ملاقات‌های نمایشی بی حاصل با چهره‌های شاخدار یا شاخ شکسته‌ی خارجی که پرداخت کارمزد آنها را اعضای سازمان از راه شکستن شخصیت و نزول منزلت انسانی خود و تکدی در خیابان‌های اروپا تامین می‌کنند، با مخالفین سیاسی در درون و بیرون ایران هم‌سو شده و نمایشی از اتحاد ملی برای رسیدن به آزادی واقعی برپا کنند.

(پایان)