سرنوشت تلخ فرقه ای که از صد دام به مک دام رسید
منطور نظری، ایران اینترلینک، 30.04.2017
هنوز خاطرات تلخ پیوستن مسعود رجوی به صدام و دستبوسی از این جنایتکار از یادمان نرفته است خاطرات تلخی که نزدیک به سی سال طول کشید هنوز یادمان نرفته که در همان ابتدا از رجوی پرسیده بودیم چرا عراق ؟ و او گفته بود امده تا از اینجا ازادی را به ایران بازگرداند او گفته بود امده برای میهنمان ایران ازادی و رهائی به ارمغان بیاورد اما نگفته بود که میخواهد سرنوشت سازمان مجاهدین را با صدام حسین گره بزند .
مسعود رجوی پس از اشتباه هولناک مربوط به انتخاب سی خرداد برای مبارزه مسلحانه سازمان مجاهدین را به لبه پرتگاه رساند او با به کشتن دادن بسیاری از جوانان این میهن از هر طرف باعث ویرانی چند نسل گردید و خود گریخت از ان پس اشتباهات هولناک ادامه داشت از انقلاب ایدئولوژیک تا لشگر کشی به کشور عراق دشمن اب و خاک کشورمان ایران. ازاین پس سقوط مسعود رجوی شتاب گرفت او سازمان مجاهدین را تبدیل به یک فرقه کرد تار و پودش را از هم درید و از این سازمان یک فرقه ساخت فرقه ای که ساختار ان بنا شده بود بر دیکتاتوری عقیدتی شخص خودش و از طرف دیگر نیروئی در دست بیگانگان . در ان روزگار که صدام حسین برای خودش برو و بیائی داشت و یال و کوپالی رجوی به دامنش خزید تا از مهر این دیکتاتور سودی ببرد او نیروهای سازمان مجاهدین خلق را به سرباز صدام حسین تبدیل کرد در حقیقت نیروهای سازمان مجاهدین خلق را به صدام حسین فروخت و در قبال ان ۱۸ درصد از پول نفت عراق را نصیب خود کرد به اضافه پولهای هنگفتی که بصورت نقد به حسابهای بانکی سازمان مجاهدین واریز شدند همه اینها در حالی بود که بسیاری از نیروهای سازمان مجاهدین را که با رویائی ازادی و دمکراسی برای میهنشان ایران امده بودند را به کشتن داد و از کشته ها پشته ساخت .مسعود رجوی پس از انکه پایگاه اجتماعی خود را در ایران از دست داد به مسیر بی بازگشت وابستگی روی اورد مسیری که دیگر هیچ بازگشتی بر ان متصور نیست و نخواهد بود او میگفت کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من اما در پشت پرده ۱۸ درصد از پول نفت عراق به اضافه پولهای نقد صدام حسین بود که پشتش را میخاراند و این به مزاقش خیلی خوش می امد او با جان قربانیان نگونبخت این فرقه معامله میکرد و این برایش بد نبود اما نمی دانست که در ورای این شارلاطان بازیهای او قوانین تکامل او را در میان چرخ دنده هایش له خواهد کرد سرنوشتی تلخ که امروز انرا به روشنی افتاب میبینیم مسعود رجوی شیر بی یال و دم و اشکمی که غیب شده است معلوم نیست از ترس پاسخ ندادن به اینهمه خیانت به کجا گریخته ودر دامن کدام شیخ لولوئی جان پناه گرفته اری این است چرخ دنده های تکامل انچنان له میکند که حتی نمی توانند تصوریش را هم برای نمایش هم که شده پخش کنند .
مسعود رجوی پس از تبدیل این سازمان به یک فرقه ساختار انرا دگرگون کرده است از جمله مهمترین ان وابستگی این فرقه تا بن استخوان به بیگانگان است بله تا بن استخوان این فرقه بود و نبودش را امروز مدیون شیوخ مرتجع منطقه اسرائیلی ها و جنگ طلبان امریکائی میداند ادامه مسیری که با صد دام حسین رفتند امروز با مک و جان بولتن وشیخ لولو میروند وچه سرنوشت تلخی نصیب این فرقه شد .
باید به سران این فرقه یاد اوری کرد بازی که انها امروز با شیخ لولو و مک میکنند دیروز رجوی با صدام کرده بود وبه خاطر همین هم الان مسعود رجوی در تونل های زیرزمینی و گودال های زیر زمینی مخفی شده است بی تردید میتوان با این درس تاریخی فردای این فرقه را خواند و به تصویر کشید .
با امید به اینکه قربانیان نگونبخت این فرقه در البانی بتوانند دیروز امروز و فردا را به تصویر بکشند و از ان درس بگیرند فقط کافیست سرنوشت مسعود رجوی را ببینید کسی که مدعی امامت بود و میخواست مظهر پاکی و صداقت و فدا باشد امروز جانش را برداشته و گریخته حتی دیگر عکس هم ندارد چه برسد به رسم ایا نباید کمی تعقل کرد ؟چرا باید به اینها فکر کرد و خود را پیدا کرد با امید به ان روز.