(ترجمه ابراهیم خدابنده)
لینک به متن اصلی در هافینگتون پست (انگلیسی)
لینک به ترجمه آلبانیایی در نشریات آلبانی
لینک به متن انگلیسی در ایران اینترلینک
هماهنگ کننده مبارزه با قاچاق انسان در آلبانی، ایلونا جبریا Elona Gjebrea مریم رجوی را برای نگاهداری برده های مدرن در تیرانا مورد ستایش قرار می دهد.
روزنامه هافینگتون پست آمریکا
مسعود خدابنده – مدیر مؤسسه مشاور استراتژیک خاور میانه
با همکاری آن خدابنده
۱۷ مه ۲۰۱۷
خانم ایلونا جبریا Elona Gjebrea در میتینگ مجاهدین خلق در تیرانا در ماه مارس ۲۰۱۷ با مریم رجوی
در حالیکه انتخابات دموکراتیک در آلبانی در پیش روست، شرایط برای انتخابات پارلمان آلبانی بد است. اعتراضات و اغتشاشات تاکنون پیش درآمدی بر انتخابات ماه ژوئن می باشد. اپوزیسیون رسمی به تحریم سه ماهه پارلمان ادامه می دهند و تهدید کرده اند که خود انتخابات را نیز تحریم خواهند کرد. اعتراضات ریشه در اتهامات مربوط به فساد و رانت خواری در برابر دولت نخست وزیر ادی راما Edi Rama دارد.
مشکلات جاری و ظاهرا غیر قابل حل مربوط به قاچاق مواد مخدر و کارتل های این مواد، قاچاق اسلحه و انسان، به عنوان بنزین روی آتش برای اتهامات فساد اداری عمل میکنند. سیاستمداران از تمامی جناح ها به نظر می رسد که قادر به فائق آمدن موفقیت آمیز بر این جنایات یا فرار از اتهامات همکاری با آنان نیستند.
یک نمونه از پیچیدگی های مشکلات آلبانی را می توان در بررسی فعالیت های هماهنگ کننده مبارزه با قاچاق انسان یعنی دکتر ایلونا جبریا یافت که همچنین معاون وزیر کشور آلبانی نیز هست.
در ماه مارس ۲۰۱۷ خانم جبریا در کنفرانسی که توسط دولت ولز و خدمات قضائی بریتانیا تشکیل شده و بر مشکل آلبانیائی های قربانی برده داری در انگلستان متمرکز بود شرکت کرد. بیشتر قربانیان برده داری مدرن از آلبانی راهشان به انگلستان ختم می شود تا به کشورهای دیگر – ۱۷% تمامی این موارد در انگلستان است. ارائه قانون برده داری نوین در سال ۲۰۱۵ در انگلستان، به گروه های ضد برده داری و فعالان و مبارزان در این عرصه قدرت بخشیده است تا با این مشکل مقابله کنند.
در آلبانی، ایلونا جبریا همچنین روابط نزدیک با ایالات متحده در خصوص قاچاق انسان و برده داری دارد. سفارت آمریکا در تیرانا در آلبانی، با تأکید بر گزارش وزارت خارجه آمریکا در خصوص قاچاق انسان در ژوئن ۲۰۱۶ اعلام نمود که: “ایالات متحده همکاری نزدیک با دولت آلبانی، جامعه مدنی و خصوصا هماهنگ کننده ملی مبارزه با قاچاق انسان یعنی ایلونا جبریا را در جهت هدف مشترک مقابله با پدیده جهانی قاچاق انسان مورد تقدیر قرار می دهد”.
در دسامبر ۲۰۱۶، ایالات متحده یک کمک مالی ۳ میلیون دلاری برای حمایت از “سیستم قضائی جنائی در مبارزه با جرائم سازمانیافته و فساد” در آلبانی اختصاص داد. معاون وزیر کشور جبریا از این توافق و منابع مالی داده شده استقبال کرد.
تاکنون، اوضاع خوب پیش رفته است، آلبانی ظاهرا موضعی قوی در برابر برده داری نوین گرفته و ایالات متحده از کوشش های انجام شده پشتیبانی می کند. ولی این داستان یک وجه دیگر هم دارد. در ۱۶ ژانویه ۲۰۱۷، جبریا همراه با برخی دیگر از شخصیت های آلبانیائی، در یک کنسرت موسیقی زیرزمینی در تیرانا به میزبانی گروه تبعیدی ایرانی مجاهدین خلق که پایگاهش در آلبانی است شرکت نمود. جبریا ادعا کرد که مردم آلبانی “در همبستگی با مجاهدین خلق” هستند. سپس در ماه مارس او در میتینگ سال نوی مجاهدین خلق همراه با ۳۰۰۰ تن اعضای آنان و رهبرشان مریم رجوی شرکت کرد. او مجددا ستایش خود از مجاهدین خلق و رهبری آنرا ابراز داشت.
حمایت آشکار جبریا از این گروه به دلایل متعدد شوک برانگیز بود. کمترینش به این دلیل که مجاهدین خلق یک گروه به شدت بحث برانگیز با سابقه ای خشونت بار است. تمامی اعضای مجاهدین خلق به اجبار از عراق توسط آمریکا به آلبانی منتقل شدند تا خواسته عراقی ها مبنی بر خلاص شدن کشورشان از شر آخرین بقایای رژیم صدام حسین محقق شود. حتی تا سال ۲۰۱۶ مجاهدین خلق در ارتباط با القاعده در عراق و داعش بودند. آمریکائی ها چندین میلیون دلار به دولت آلبانی پرداخت کرده و قول دادند که گروه را از رادیکالیزاسیون و مغزشوئی خارج سازند.
این اتفاق نیفتاد. به جای خارج ساختن از رادیکالیزاسیون، اجازه داده شد تا ساختار سازمان به صورتی که به مدت سه دهه در عراق عمل می کرد حفظ گردد. حدود ۳۰۰۰ نفر اعضای مجاهدین خلق در پشت درهای بسته محبوس و ایزوله شدند. این ماجرا منجر به بروز تردیداتی نسبت به آینده گروه شد. در میتینگ های برگزار شده، مانند همانی که خانم جبریا در آن شرکت نمود، مجاهدین خلق به تفکر سرنگونی رژیم در ایران ادامه دادند – که در گذشته مجاهدین خلق از طریق اقدامات خشونت بار و تروریستی به پیش می بردند.
وقتی جان بولتون یا سناتور مک کین برای مجاهدین خلق لابی می کنند روشن است که آنان یک برنامه سیاسی ضد ایران را به پیش می برند. ولی آیا خانم جبریا هم همان برنامه را در قبال ایران دنبال می نماید؟ آیا آلبانی هم به همین صورت عمل می نماید؟ سیاستمداران دولت و اپوزیسیون از یک رویکرد آگاهانه و هوشیارانه سود خواهند برد اگر چنانچه ایران را به عنوان یک شریک تجاری بالقوه برای کشورشان تحریک نکنند.
ولی مقوله شوک برانگیز حمایت خانم جبریا از مجاهدین خلق در میتینگ آنان می تواند بر مبنای عدم آگاهی یا منتج از فساد باشد. بخوبی معلوم است که مجاهدین خلق به صورت یک فرقه کنترل ذهن اداره می شود. سازماندهی آن به صورت یک سیستم توتالیتری است که توسط یک رهبر خودکامه که خواهان اطاعت محض و بدون چون و چرا از جانب تمامی اعضا در هر سطحی است هدایت می گردد.
این گروه خارج از نرم های قانونی، اخلاقی یا فرهنگی اداره می شود. یکی از خصوصیات مشخص شده فرقه ای این گروه – که مدت هاست توسط متخصصین و تحلیل گران با مدارک کافی برملا شده– این است که اعضا در وضعیت برده داری مدرن نگاه داشته می شوند. آنان مجبور به انجام بیگاری و خدمات نظامی اجباری می باشند. به عبارتی، آنان گلادیاتور های عصر جدید هستند، که نه برای رم باستان بلکه برای اربابان مدرنشان می جنگند، کسانی که به رهبری مجاهدین خلق به عنوان مزدور پول می دهند.
بیائید به خودمان یادآوری کنیم که ایلونا جبریا هماهنگ کننده مبارزه با قاچاق انسان در آلبانی است. نقش او مقابله با برده داری و قاچاق انسان است. بنابراین او چگونه حمایت خود از یک سیستم برده داری نوین در آلبانی را توجیه می کند؟ زمانی که او مریم رجوی را مورد تمجید قرار می دهد آیا اطلاع دارد که جمعیتی که هورا می کشند، پرچم های خود را تکان می دهند، و کف می زنند در واقع بردگانی هستند که راهی به غیر از اطاعت از آنچه رجوی دیکته می کند ندارند؟ آیا او اصلا مطلع است که اعضای مجاهدین خلق که ده ها سال بدون دریافت حقوق کار کرده اند هنوز از مستمری پناهندگی کمیساریای عالی ملل متحد برای پناهندگان محروم هستند چرا که این مستمری از طریق رهبری مجاهدین خلق پرداخت می شود؟ مریم رجوی چیزی به غیر از یک ارباب دسته بردگان نیست.
مریم رجوی و بردگانش در حال تکان دادن پرچم ها در تیرانا در آلبانی
خانم جبریا تنها یکی از چندین شخصیت برجسته ای است که اخیرا در برابر اصرار و اغوای مجاهدین خلق تسلیم شده است. ولی چه تناقض بزرگی در نقش او در وزارت کشور مشاهده می شود. او نه تنها در دادن اطمینان به اعضای مجاهدین خلق برای خارج شدن از رادیکالیزاسیون و مغزشوئی و بازگشت به زندگی عادی ناتوان است، بلکه ادامه برده بودن آنان را در کشورش مورد تشویق و تمجید قرار می دهد. وقتی آشکارا چنین وضعیت شوک برانگیزی وجود دارد، دشوار نیست دیده شود که چرا انتخابات پارلمانی در آلبانی این چنین با تنش و عصبانیت و نارضایتی همراه است. برای کشوری که به آمریکا برای دریافت کمک و حمایت وابسته است، شرم آور است که نمی تواند هدایت بهتری برای بازگردن دموکراسی آلبانی به جاده اصلی ارائه دهد.
(پایان)