نتیجه انتخابات ایران، بور شدن مریم رجوی را به همراه داشت
کریم غلامی، ایران فانوس، 24.05.2017
انتخابات ریاست جمهور سال 1396 نیز به پایان رسید و روحانی برنده این انتخابات شد. به نظر من بازنده این انتخابات مریم رجوی بود. هر چند که او به عنوان کاندید در این انتخابات شرکت نکرده بود، ولی سرمایه گذاری زیادی روی برنده شدن سید ابراهیم رییسی کرده بود. هر چند که برنده شدن هر یک از کاندیداها تاثیری به حال اسفناک مریم رجوی نداشت، اما او برای سرپوش گذاشتن بر روی سردرگمی خود نیازمند یک هیاهوی سیاسی داشت. مریم رجوی، از اواخر سال 1395 بطور مستمر به آلبانی سفر می کرد و با گذاشتن جلسات شستشوی مغزی، تلاش می کرد اعضای باقی مانده مجاهدین را همچنان در اسارت خود نگه دارد. بر اساس تئوری مریم رجوی، قرار بود که سید ابراهیم رییسی برنده انتخابات سال 96 گردد. بر اساس تحلیل های مریم رجوی، رییسی که از جناح نظامی دولت بود و وجه بین المللی روحانی را نداشت، گزینه حمله خارجی(آمریکا) را بیشتر فراهم می کرد و مانند سال 1388 در جریان انتخابات ریاست جمهوری مردم به خیابان ها ریخته و درگیری ایجاد خواهند کرد و دولت ایران نخواهد توانست اوضاع را کنترل بکند و این یک فرصت درخشانی برای مجاهدین خواهد بود. مردم ایران هیچ دشمنی بدتر از مجاهدین را به خود ندیده است، زیرا آنها همواره دنبال جنگ و آشوب و کشته شدن مردم ایران هستند تا آنها بتوانند از این آب گل آلود برای خود ماهی بگیرند.
من یاد سال 1376 افتادم، مرحوم اول مسعود رجوی، طبق معمول با تحلیل های آبکی و بطور مطلق بدور از واقعیت سیاسی ایران روی سن سالن اردوگاه(شکنجه گاه) باقرزاده در حالی که دست به کمرش زده بود، برای خودش سخنرانی می کرد و جولان می داد. تحلیل او این بود که علی اکبر ناطق نوری رقیب سید محمد خاتمی به علت حمایت سید علی خامنه ای رهبر نظام، برنده انتخابات خواهد شد. تا آنجا که من می دانم خامنه ای بطور مستقیم از هیچ یک از کاندیداها حمایت نکرده است. امسال هم بر اساس شواهد گویا خامنه ای به روحانی رای داده است. هم امسال و هم سال 1376 تحلیل های مجاهدین به واقعیت نه پیوست. به یک نکته بسیار جالب اشاره بکنم، هر چند که در مقاله های قبلی ام نیز به این نکته اشاره کرده ام، مرحوم اول مسعود رجوی، با چند دهه سابقه فعالیت سیاسی و در حالی که رهبر سازمان مجاهدین با منابع بسیار زیاد بود، تا کنون حتی یک مورد وجود ندارد که تحلیل های او به واقعیت پیوسته باشد.
بعد از پیروزی محمد خاتمی، مرحوم اول مسعود رجوی، دوباره جلسات سرکوب و شستشوی مغزی خودش را راه انداخت، زیرا تمام ارکان سازمان به لرزه افتاده بود. از طرفی ریزش نیرو در درون شورای به اصطلاح ملی مقاومت و از طرفی شک و تردیدها و ریزش نیرو در درون تشکیلات مجاهدین. وقتی که مرحوم اول مسعود رجوی، به روی سن سالن شکنجه گاه باقرزاده آمد و بدون مقدمه گفت „ما از اول هم گفته بودیم که رژیم برای فرار از بحران های داخلی و خارجی دست به این مانور می زند و جناح مدره گرا را به روی کار می آورد“ برای چند لحظه همه همدیگر را نگاه می کردیم و تعجب خودمان را نشان می دادیم، زیرا تا چند روز قبل مسعود رجوی، مدعی بود که ناطق نوری، برنده انتخابات خواهد شد و هر کسی که مخالفت می کرد و می گفت که محمد خاتمی برنده خواهد شد، به شدت سرکوب می شد.
در آن روزها سرتاسر مجاهدین دچار ریزش شدند. بسیاری از شخصیت های برجسته شورا، از مجاهدین جدا شدند. مسعود رجوی، برای جلوگیری از ریزش نیروها، عملیات های تروریستی در داخل ایران را گسترده تر کرد و جلسات سرکوب گرایانه به نام „دیگ“ را در داخل تشکیلات به راه انداخت تا هر صدایی را تحت عنوان انقلاب ایدئولوژیک، سرکوب و خفه کند. امسال مجاهدین باید انتظار ریزش بسیار گسترده تری نسبت به دوران محمد خاتمی داشته باشند. از طرفی دیگر، عراق و اشرف در کار نیست و اعضای مجاهدین تماما در اروپا هستند و هر فردی که بخواهد از سازمان جدا شود، بدون ترس از زندان و شکنجه شدن و یا حتی سر به نیست شدن، می تواند جدا شده و به زندگی خود برسد.
„پایان“