- از ترورهای تهران تا ویلپنت پاریس
ایران فانوس، 10.06.2017
سفر خاورمیانه ای دونالد ترامپ در تاریخ 31 اردیبهشت ماه که وی نشستی هم با سران ارتجاع در ریاض حول محور تروریسم داشت و آدرس را اشتباهی داده بود، هنوز به اتمام نرسیده بود که در اولین دست گرمی تروریستهای داعش به منچستر انگلستان حمله کردند، سپس با گذشت دو هفته تروریستها به سه پایتخت جهان یعنی کابل و لندن و تهران، حمله کردند و تلفات هنگفتی از مردم گرفتند.
حملات روز چهارشنبه 17 خرداد ماه در تهران را داعش به عهده گرفته و افکار عمومی ناچاراً متوجه داعش است. اما واقعیت امر غیر از این است. سبک عملیاتهای داعش در کشورهای تحت سیطره که حضور فعال دارند و کشورهای اروپایی که امکانات و هواداران فراوان دارند، متفاوت است. آنان طی سالهای اخیر حتی یک عملیات هدفمند و سازمانیافته در کشورهای غربی نداشتند و معمولاً دارای عملیاتهای کور و غیر هدفمند بودند. در رابطه با ایران که سیستم امنیتی قوی دارد و ضد داعش است و داعش وسایل و امکانات کافی در این کشور ندارد، لاجرم توان عملیات روز چهارشنبه تهران را نداشت، چون پیشبرد عملیات سازمانیافته و دقیق در تهران و به مقبره آیت الله خمینی و مجلس شورای اسلامی، نیازمند ارتباطات، شناسایی، تجربه، لجستیک، اطلاعات و دانش چریکی کافی بود که از عهده داعش خارج است. نیروهای آنارشی داعش در ایران حداکثر در مرزها می توانستند اقدام به عملیاتهای کور و انتحاری مثل انتحار مابین بازار یا حداکثر در نماز جمعه و از این دست ترورهای کور انجام دهند تا تجربه کافی جهت عملیاتهای پیچیده تر را کسب نمایند.
عملیات چهارشنبه 17 خرداد تهران، همان گونه که از ماهیت ترور و مناطق عملیاتی مشهود است، می بایست کار دو نیرو، دو ایده و دو خط کاری باشد. مانند داعش و مجاهدین خلق که دومی در این عملیات می تواند غیر از اجرا، مابقی مسایل عملیات را حل و فصل نماید. عملیاتی اشتراکی که یکی خواسته اش ابراز وجود و انتقامگیری است و دیگری اما اهداف مهمتری دارد و ضمن مجلس شورای اسلامی مصمم بر انفجار مقبره آیت الله خمینی، است.
عملیات در مقبره آیت الله خمینی حتی به مخیله داعش نمی گنجد. اگر آنها می خواستند برای اولین بار اقدام تروریستی در ایران داشته باشند، می بایست در مرزها و حداکثر یک عملیات کور را به سرانجام می رساندند. رفتن به پایتخت یک کشور نیازمند تجربه و اعتماد به نفس و پشتیبانی یک کشور و انبوه تدارکات و طراحی و برنامه ریزی دارد که اینها در زمره توان و تجربه داعش نیست.
آنانی که از ماهیت و عملکرد و لجاجت رهبری مجاهدین خلق آشنایی دارند، به یاد دارند که مسعود رجوی در حین آماده سازی و برنامه ریزی عملیات فروغ جاویدان و چند شب مانده به انجام عملیات، رو به محمود عطایی و با تاکید گفته بود، وقتی به تهران رسیدی در اولین اقدام قبر خمینی را منفجر می کنی!
انفجار مقبره آیت الله خمینی، جزو فرامین عملیاتی محمود عطایی پس از تصرف تهران بود. البته عملیات فروغ جاویدان در سال 1367 شکست خورد، اما مجاهدین خلق کراراً از چنین عملیاتی که به مثابه رویا و وصیت رهبری مجاهدین شمرده می شد حرف می زدند.
عملیات مشترک تهران، در حالی انجام گرفت که در بخشی از عملیات سیانور و زن و مقبره آیت الله خمینی، وجود داشت که دقیقاً مجاهدین خلق غیر مستقیم می خواستند نیات و آرمانهای خود را وارد عملیات کرده و به مقامات جمهوری اسلامی برسانند که آنان هنوز دارای توانمندیهای نظامی هستند و قادرند از دور دستی در آتش داشته باشند.
عملیات مشترک تهران، ضد اصلاحات بود. دقیقاً به مثابه عملیاتهایی که مجاهدین خلق در ابتدای دولت محمد خاتمی در تهران داشتند. در سال 1376 که دولت اصلاحات بر سر کار آمد، مجاهدین خلق اگر دست روی دست می گذاشتند، ناچاراً شاهد مرگ خود در داخل و خارج از ایران می شدند لذا در اسرع وقت عملیاتهای ضد اصلاحات را با کمک بعث عراق و در تهران به پیش بردند. در سال 1377 مجاهدین خلق عملیات مشترکی را به کمک بعث عراق در تهران، اجرا کردند که یکی از سوژه ها صیاد شیرازی، از جانب عراق و دیگری اسدالله لاجوردی، متعلق به مجاهدین خلق بود. این گونه عملیاتهای مشترک و ضد اصلاحات در ایران، مجدداً روز چهارشنبه 17 خرداد ماه امسال در تهران اتفاق افتاد و هدف از انتخاب مجلس شورای اسلامی، اختلال در تشکیل کابینه اصلاح طلب از جانب حسن روحانی بود و انفجار در مقبره آیت الله خمینی، به این دلیل بود که مجاهدین خلق می خواستند به این وسیله زنده بودن و اجرای وصیت مسعود رجوی را محقق کنند و موضوعی متفاوت از نمایش پارسال در بورژه پاریس که ترکی الفیصل خبر مرگ مسعود رجوی را داده بود، داشته باشند. با عملیات تروریستی در تهران که اگر جواب می داد، مجاهدین خلق می توانستند جملگی اربابان و نیروهایشان را سورپرایز کنند.
با این وصف، راز عملیات تهران از زیر قبای مجاهدین خلق بیرون زد. آنان، مدتهاست که طی تبلیغات پر طمطراق و پر سروصدایی اعلام می دارند که مراسم ویلپنت پاریس امسال با سالهای گذشته متفاوت خواهد بود. به راستی چرا باید نمایش امسال مجاهدین خلق که در سالن ویلپنت پاریس و قرار است دهم تیرماه امسال برگزار شود، باید متفاوت از سالهای قبل باشد؟ آیا مجاهدین خلق طی سال گذشته جز شکست، دستاورد دیگری داشتند تا حرف تازه ای در مراسم ویلپنت امسال داشته باشند؟
آنان در مراسم ویلپنت امسال می خواستند همه ی شکست و ناکامیهای خود را که طی سال گذشته و از مرحوم شدن مسعود رجوی آغاز شده و به انتخابات ایران و روی کار آمدن حسن روحانی منجر شده بود، توسط یک خبر ظاهراً خوش بمثابه 11 سپتامبر سال 2001 در آمریکا، جملگی اربابان و نیروهای روحیه باخته خود را سورپرایز کنند، خبری که آنان از قبل می دانستند و دیگران غافل بودند.
مجاهدین خلق همان گونه که مرتباً تبلیغ می کنند، می خواستند توسط عملیاتهای سازمانیافته در تهران که دست شان به عیان مشهود است، مراسم ویلپنت امسال را پر شورتر و پولسازتر کنند، اما متاسفانه به زعم آنان و خوشبختانه از نظر مردم، عملیات مشترک مجاهدین ـ داعش، دستاوردهای لازم را نداشت و طبعاً قابل استفاده بهینه در نمایش امسال در ویلپنت پاریس نخواهد بود.
کانون سیاسی/ فرهنگی ایران فانوس