بختک واقعی کیست؟
مقاله ای از س. ه. جداشده در آلبانی
نمیدونم خوانندگان عزیز به چی میگن بختک. منظورم به زبان و لهجه خودشونه. بختک به هر چیزی که روی ذهن و فکر نفر میشینه و رد پاشو توی جایجای کارها و حتی تصمیم گیری ها و آینده نفر میزاره میگن. برخی افراد در خواب گرفتار بختک میشن و انگار نمی تونن از خواب بیدار بشن و دست و پایشان بسته میشه.
بحث بختک اولین بار بصورت جدی توی فرقه از زمان دور دوم نخست وزیری نوری مالکی در عراق شد. گرچه قبل هم بود. فرقه می گفت نوری مالکی مثل بختک روی ما افتاده.
من اینجا تحت هیچ عنوانی نمیخوام از نوری مالکی دفاع کنم. گرچه در زمان نخست وزیری اون بود که به اشرف حمله شد و لیبرتی و غیره. هر چقدر هم که مالکی مسئول باشه به اندازه رجوی باعث خونریزی نشد. هر کدوم از این حمله ها رو اگه کالبد شکافی کنید رد پای رجوی توش پیداست.
و اما بختک
روزی که رفتم توی فرقه اولین بار این کلمه رو سر رابطه دو نفر شنیدم که گفتند فلانی مثل بختک افتاده روی X. توی فرهنگ فرقه وقتی نمی خواستند اسم کسی رو بیارن از X و Y استفاده میکردند .
من مونده بودم یعنی چی وقتی سوال کردم جوابم رو دادند.
و اما بختک واقعی
خود رجوی بدترین بختکه که روی اعضا چنگ انداخته و ول نمی کنه، چرا چون سایه نحسش روی تمام پیکره فرقه هست. نفرات مسخ شده نمیتونن فکر کنن، چون هر حرفی میزنه بعد خودش زیرآب حرف خودش رو میزنه. تازه هنر داشته باشی بتونی از شر فرقه راحت شی، باز اون افکار پلید ولت نمیکنه. باید تاوان داد حتی به خانواده؛ به دوست و غیره.
بی اعتماد؛ بی انگیزه؛ به خاطر جوانی از دست رفته ای که همه رو ریختن به پای غولی که شهوت قدرت طلبی داره، نگاه به حرف های عوام فریبانه رجوی ها نکنید، همه چیز و همه کس را در راه ارضاء شدنش سر میبره و زیر پا میزاره.
خیلی ها ادعا داشتن توی تاریخ که دموکرات و حامی حقوق خلق و غیره هستند. یه مشت حرف های دهن پر کن، ولی رجوی رو دست همه زده.
اگر سر درد دل جدا شده ها باز شه بعد تازه درک جدیدی از بختک خواهیم داشت.
به امید اون روزی که شر این بختک از ذهن و ضمیر ماها که جدا شدیم و اونهایی که هنوز توی چنگال فرقه اسیرن کم شه
س. ه. اسیر آزاد شده فرقه رجوی