لینک به متن اصلی (انگلیسی)
ترجمه ابراهیم خدابنده
مسعود خدابنده، مدیر مؤسسه مشاوران استراتژی خاورمیانه
فرانسه تحت ریاست ماکرون می تواند نقش کلیدی در روابط غرب با ایران ایفا نماید.
(زمان اخراج مریم رجوی از فرانسه و پایان دادن به پیام خشونت و ترور فرا رسیده است)
۲۶ ژوئن ۲۰۱۷
رهبر مجاهدین خلق فرمان خودسوزی ها را بعد از دستگیری توسط پلیس ضد تروریسم فرانسه صادر کرد.
متخصصین ضد تروریسم اروپائی هشدار می دهند که در حالی که عملیات داعش در خاورمیانه محدود و محدودتر می شود، و ستیزه جویان خارجی به کشورهای خود باز می گردند، قطعا مواردی از اعمال خشونت بوقوع خواهد پیوست. در این رابطه، حملات تروریستی داعش در تهران شرایط به مراتب پیچیده تری را برملا کرده است که عواقب پایداری در غرب خواهد داشت، مگر آنکه از سرچشمه بسته شود. این اقدام شامل تحمل نکردن هر پیامی است که اعمال خشونت افراطی را تبلیغ می کند.
آنچه متخصصین را نگران می کند اینست که داعش بطور قطع مهارت هائی از مجاهدین خلق تبعیدی آموخته است که توانسته است با استفاده از آنها حملات در ایران را به پیش ببرد. مجاهدین خلق سه دهه تاریخچه خشونت تروریستی علیه ایران دارند و البته همچنان به سیاست تغییر رژیم خشونت بار در ایران چسبیده اند. در حالیکه مجاهدین خلق در همه جا به عنوان یک نیروی تاریخ گذشته به دلیل سن بالا و سلامت پائین ستیزه جویانش شناخته می شوند، متخصصین هشدار داده اند که اگرچه مجاهدین خلق دیگر یک نیروی جنگنده به حساب نمی آیند، اعضای آن کاملا مغزشوئی شده باقی مانده و قادرند به عنوان تأمین کننده لجستیک، تعلیمات، طراحی، و مشاوره برای دیگر گروه های تروریستی عمل نمایند. قطعا، همه آنها این ظرفیت را دارند که عملیات انتحاری انجام دهند.
اعضای مغزشوئی شده مجاهدین خلق (چپ) در لباس شخصی در تیرانا
از زمانی که آمریکا مجاهدین خلق را از عراق به آلبانی منتقل کرده این تهدید جدیت بیشتری یافته است. آلبانی هنوز درگیر مبارزه با فساد فزاینده سیاسی و رسانه ای، جرائم مربوط به مواد مخدر، قاچاق سلاح و قاچاق انسان است که مانع از پیوستنش به اتحادیه اروپا در آینده نزدیک شده است. حضور ۳۰۰۰ عضو مغزشوئی شده مجاهدین خلق در کشوری که به عنوان سرپل سوریه برای اروپا جهت استفاده نیروهای تروریستی جدید شناخته می شود تنها بحث برانگیز نیست، واقعا خطرناک است.
تهدید تنها به آلبانی محدود نمی شود؛ این کشور در پیمان ناتو قرار دارد و تحت سلطه آمریکا می باشد و لذا مجاهدین خلق می توانند برای هر هدفی که ایالات متحده لازم بداند مورد استفاده قرار گیرند و می گیرند. دیدار اخیر جان بولتن و سناتور مک کین از مجاهدین خلق نشانه هائی از استفاده های این چنینی دارد.
مریم رجوی یک لیست از شهدای ضد امپریالیست مجاهدین خلق را به سناتور مک کین در تیرانا در سال ۲۰۱۷ تقدیم می کند.
خطر اصلی در فرانسه و اروپای غربی است. مقر فرماندهی مجاهدین خلق در سی و شش سال گذشته در اورسورواز در حومه پاریس بوده است. امسال، مانند هر سال، مجاهدین خلق از نام پوششی خود یعنی شورای ملی مقاومت ایران برای اجاره کردن سالن ویلپنت در خارج از پاریس استفاده خواهند کرد، ارقام بالای غیر متعارف به سخنرانان خود پرداخت خواهند نمود تا برای مخاطبین که به آنها هم پول پرداخت شده و پرچم ها را تکان می دهند و شعارهای “تغییر رژیم” را فریاد می کنند سخنرانی در حمایت از مجاهدین خلق نمایند. این مراسم سالانه در درون مجاهدین خلق به عنوان روز بزرگداشت آغاز مبارزه مسلحانه در ایران توسط این گروه شناخته می شود.
امسال این مراسم در اول ژوئیه برگزار میشود، ولی اصالتا زمان آن برای بزرگداشت چالش مسلحانه مجاهدین خلق در برابر رهبری آیت الله خمینی در ۲۰ ژوئن ۱۹۸۱ (۳۰ خرداد ۱۳۶۰) است. این تاریخ مهم است. تحلیلگران حالا می گویند که مجاهدین خلق تاریخ مراسم بزرگداشت را قدری جابجا کرده اند تا از شکستی که مبارزه مسلحانه خورده اند فاصله بگیرند – بعد از آنکه کودتا شکست خورد، رهبران بالای مجاهدین خلق با حمایت سازمان سیا به فرانسه گریختند و نیروهای عادی خود را در برابر دستگیری ها و اعدام ها در ایران تنها گذاشتند. در عوض این تاریخ نزدیک تر به آنچیزی است که مجاهدین خلق به عنوان یک پیروزی در دو دهه ستیز تروریستی علیه ایران تلقی می کنند. در ۲۸ ژوئن ۱۹۸۱ (۷ تیر ۱۳۶۰) مجاهدین خلق مقر حزب جمهوری اسلامی در تهران را حین دیدار رهبران آن منفجر کردند. هفتاد و سه نفر از مقامات ارشد جمهوری اسلامی کشته شدند.
مفهوم این کار وقتی اعتقادات پایه ای مجاهدین خلق را به حملات تروریستی در تهران ربط بدهیم روشن است. پیامی که مراسم مجاهدین خلق به ناظران می دهند این است که روش حملات داعش در تهران برجسته و برحق بوده و یک واکنش مشروع به سناریوئی است که در آن ایران به عنوان حامی اصلی تروریسم در جهان معرفی می گردد. (قابل توجه است که نه عربستان سعودی و نه مجاهدین خلق این حملات را محکوم نکردند).
مریم رجوی به شاهزاده ترکی الفیصل در نمایش ویلپنت در سال گذشته خوشامد می گوید.
در این سناریو – ایران به عنوان حامی اصلی تروریسم – توسط مجاهدین خلق به صورت نامحدودی در میان دوایر سیاسی غرب مطرح می گردد. پارلمان های ملی همانند پارلمان اروپا در این برنامه گروگان نگاه داشته شده اند. عادی سازی روابط با ایران بعد از توافق هسته ای توسط مجاهدین خلق مسدود گردیده است. تهدیدات مجاهدین خلق در جهت پیشبرد این هدف اخیرا در پارلمان اروپا مورد بحث قرار گرفت. نمایندگان پارلمان اروپا نتیجه گیری کردند که تا زمانی که گروهی که به دنبال تغییر رژیم است و حقوق انسانی اعضای خود را نقض می کند به صورت مصنوعی خود را در میانه صحنه این بحث قرار داده است، اروپا نمی تواند با وضعیت حقوق بشر در ایران مقابله کند.
واقعیت اینست که طی سال گذشته چشم انداز سیاسی غرب به صورت غم انگیزی تغییر کرده است. دو بلوک متمایز ظهور کرده اند: اتحاد کشورهای ضد ایران شامل آمریکا، انگلستان، اسرائیل و عربستان سعودی در یک طرف به صورت کور ظاهرا به هر قیمتی به دنبال تغییر رژیم هستند، و اروپا – منهای انگلستان بعد از خروج از اتحادیه اروپا – (و همچنین روسیه و چین) که به دنبال رویکرد مجدد و یافتن فرصت های تجاری هستند.
در این رابطه، تمرکز برای عمل می بایست در فرانسه، جایگاه مقر فرماندهی مجاهدین خلق باشد. ما باید به دولت فرانسه بگوئیم که این افراد به بلوک تغییر خشونت آمیز رژیم تعلق دارند، چرا شما به اجاره دادن زمین خود بعد از ۳۶ سال ادامه می دهید؟ آمریکا یا مجاهدین خلق برای شما چه کرده اند که ارزش بی آبروئی حمایت از این گروه را به جان خریده اید؟ بهای ماندن مجاهدین خلق در کشور شما چقدر بوده است؟ چه تأثیراتی تداوم این حضور برای سیاست خارجی و روابط تجاری کشور شما خواهد داشت؟ چگونه جمهوری فرانسه می تواند به این گروه اجازه دهد تا افراطی گری و خشونت و تروریسم را در خاک فرانسه گسترش دهد؟
در گذشته، البته، پرسش چنین سؤالاتی بی معنی بود – حتی اگر به عنوان موضوعات دائمی حل ناشده پرسیده می شدند. خارج کردن مجاهدین خلق از فرانسه و سایر کشورهای اروپائی مشکل ساز بود – تبعید آنان به عراق غیر ممکن بود زیرا حقوق بشر آنان قابل تضمین نبود. ولی در سال ۲۰۱۶ آمریکائی ها خارج کردن مجاهدین خلق از عراق به محل امن آلبانی را ممکن ساختند. هیچ دلیلی وجود ندارد که باور کنیم اروپا نمی تواند اقدام مشابهی انجام دهد و رهبران مجاهدین خلق را در امنیت از فرانسه و سایر کشورهای اروپائی به آلبانی منتقل نماید. رهبر مجاهدین خلق مریم رجوی چندین هفته را در تیرانا سپری کرده است. هیچ دلیلی وجود ندارد که مانع آن شود که وی مقر دائمی خود را با کمک بیشتر از جانب آمریکائی ها در آنجا برقرار نماید.
جنبش میانه روی جدید رئیس جمهور امانوئل ماکرون با اکثریت بالائی در پارلمان فرانسه پیروز شده است که به وی قدرت مانور بالائی می دهد. او نشان داده است که یک چالشگر باهوش و ماهر در روابط بین المللی است که قبل از آنکه دهان باز کند رئیس جمهور ترامپ را در اجلاس ناتو در ماه مه در بروکسل آچمز کرد. شاید بالاخره زمان آن فرا رسیده باشد که ارزیابی جدیدی از انعطاف ناپذیری در برابر تروریسم در فرانسه بعمل آید. پیام مجاهدین خلق یعنی تغییر خشونت بار رژیم نباید بیش از این تحمل شود