سانسور بزرگ
ایران فانوس، 28.09.2017
تا کنون انقلاب نوین شنیده بودیم اما سانسور نوین نشنیده بودیم. روزهاست رسانه های پر طمطراق مجاهدین خلق که به همه ی کوچه پس کوچه ها و زندانهای ایران سرک می کشند و اولین خبرها را گزارش می کنند، اما در مورد اخبار مهم اروپا و خاورمیانه، در روزهای اخیر کماکان سکوت اختیار کرده اند.
روزهای بیست و چهارم و بیست و پنجم ماه سپتامبر امسال، انتخابات آلمان برگزار شد که به سرنوشت اروپا ربط داشت و همچنین رفراندم اقلیم کردستان برگزار شد که به سرنوشت خاورمیانه ربط داشت و در این رابطه هر رسانه آزادی نظر و تحلیل خود را داشت با این وجود اما مجاهدین خلق چراخ خاموش از کنار هر دو رویداد بزرگ، رد شده و سکوت اختیار کرده اند. این سکوت معنادار، برای کسانی که از هر فرصت و موقعیت، فیلی در راستای ایران هراسی و به نفع خود، بر پا می کنند، کمی عجیب است اما دلایلی مبرهن و شفاف حاکی از این است، سازمانی که روزگاری سنگ مردم ایران و خاورمیانه را به سینه می زد، هم اکنون بدون اجازه ارباب آب در دست داشته باشد اجاز خوردن ندارد، به همین سادگی.
روز بیست و چهارم سپتامبر، انتخابات جنجالی آلمان برگزار شد و با توجه به افت 13% آراء مردمی احزاب سنتی و دموکرات و رشد بی سابقه 13% احزاب دست راستی، با این وصف کماکان آنگلا مرکل به عنوان یک زن صدر اعظم آلمان باقی ماند. رسانه های مجاهدین خلق، اگر می خواستند از این فرصت استفاده فرصت طلبانه بکنند اینچنین بود، حال که آنگلا مرکل برای چندمین دوره به ریاست دولت آلمان رسیده است، جا دارد یک زن نیز به ریاست دولت ایران نائل آید که تا انتهای دولت دونالد ترامپ این امر محقق خواهد شد سپس، کف و دف و جشن و سرور بود که گوش فلک را کر می کرد و چند صباحی نیروها منتظر سرنگونی باقی می ماندند.
ولی ارباب بزرگ، اظهار نظر بی جا در چنین مواردی را ممنوع اعلام کرده است. بی جهت نیست که نمایندگان آمریکا هر چند وقت یک بار ظاهراً برای پیروزهای بزرگ ولی در اصل برای استنطاق و هشدار، به آلبانی رفته و مسئولین مجاهدین را از حیث کارهای سیاسی و تبلیغاتی خارج از چارچوب تعیین شده، منع می کنند. ارباب بی مروت که احتمالاً در دوره دونالد ترامپ کمی با مروت تر شده، طی این دوره با آلمانیها بر سر مسائل پیمان ناتو و اقتصادی و جاسوسی و غیره، مشکل داشته و همچنین دونالد ترامپ شخصاً با حضور یک زن در راس یک کشور بزرگ، مشکل دارد و قبلاً نیز چنین مشکلاتی را نشان داده است.
سانسور اقلیم کردستان که روز بیست و پنجم ماه سپتامبر، اتفاق افتاد، قدری پیچیده تر است. پدیده اکراد ایران و عراق، برای مجاهدین خلق همیشه پیچیده و غامض بودند. مجاهدین خلق، از روزی که به عراق رفتند و با صدام حسین پیمان نخل بستند، با اکراد طالبانی و بارزانی، مشکل جدی داشتند به ویژه این که مسعود رجوی ایران را ارث پدری خود می دانست و مسعود بارزانی نیز کردستان را ارث پدری خود می پنداشت بدین سبب این دو مسعود، هیچگاه آب شان در یک جوی نرفت.
همچنین، مجاهدین خلق در کنار صدام حسین و داعش، مخالف اکراد کردستان عراق بوده و در جنگ داخلی عراق در مقابل ورود اکراد به بغداد، تلفات هنگفتی از اکراد کردستان گرفته اند که بدین جهت از هر نوع اظهار نظر و تحلیلی در مورد اقلیم کردستان، معاف هستند. درثانی، آمریکا این بار و بر خلاف دفعات قبل با موضوع رفراندم اقلیم کردستان، مخالفت کرده و مخالفتش را با این توجیه که فعلاً نباید موضوع داعش در حاشیه قرار گیرد ابراز داشته است.
آمریکا بر خلاف اسراییل، در اصل با موضوع رفراندم و استقلال اقلیم، مخالف نیست ولی زمان را به نفع پیشبرد این امور نمی بیند. اسراییل، موضوع اقلیم را می خواهد به گروکشی و چانه زنی با کشورهای اسلامی در مورد استقلال فلسطین، بدل کند و بگوید، اگر شما استقلال فلسطین را می خواهید، ما نیز استقلال کردستان را می خواهیم. در مورد آمریکا قضیه فرق می کند. آمریکا به پدیده داعش نیاز دارد و بنا بر حضور داعش است که حضور خود در خاورمیانه و عراق و سوریه را توجیه می کند. همان حضوری که باب میل مجاهدین خلق است. مجاهدین خلق، چاره ای ندارند تا در خاورمیانه پشت سر آمریکا و داعش، منتظر باقی بمانند تا طی دوره دونالد ترامپ چه اتفاقی خواهد افتاد که به وجود مجاهدین خلق نیاز باشد.
کانون سیاسی/ فرهنگی ایران فانوس