فرقه رجوی در آلبانی در اخرین ایستگاه فروپاشی
سیر جدائی در فرقه رجوی میرود که به یک کابوس تمام عیار برای این فرقه تبدیل شود از قدیم هم گفته اند و شنیده ایم که هر کس هر چه بکارد محصول همان را درو خواهد کرد فرقه رجوی سالها بر چند نسل ظلم و ستم کرد به مردم خودش خیانت کرد و اینک محصول انرا را دریافت میکند سیر جدائی در فرقه رجوی هر روز که میگذرد نه تنها متوقف نمیشود بلکه مانند اوار بر سر خود فرقه رجوی خراب میشود .
این اتفاق نه بر اساس تصادف و نه بر اساس فشار بلکه بر اساس یک قانونمندی رخ میدهد ، اخر مگر میشود نزدیک به سی شش سال به چند نسل از بچه های مردم ایران که به رویای ازادی و عدالت به این سازمان پیوسته بودند ظلم و ستم کرد و انوقت انتظار نداشت که موج جدائی و خروج از این فرقه به راه نیافتد اگر غیر از این می بود باید به قانونمندی های تکامل شک میکردیم ، سازمانی که با هدف رسیدن به قدرت دست به هر کاری زده و تمام پرنسیب های انسانی را زیر پا گذاشته و با شعار هدف وسیله را توجیح میکند چند نسل را قربانی به قدرت رساندن رجوی کرده است ، خانواده ها را ویران کرده ، ارتباط افراد را با دنیای ازاد قطع کرده ، خانواده هایشان را دشمن تلقی کرده ، نیروهای خودش را به بند و زندان کشیده و نتیجه اینکه اوار امروز محصول ان دیوانه ایست که این خشت کج را بنا گذاشته و بعد خودش بی پاسخ گریخته و گم شده است .
داستان جدائی همچنان ادامه دارد و خواهد داشت و تا اخرین نفرات فرقه پیش خواهد رفت و فرقه رجوی را از ان گریزی نیست و قطعا البانی اخرین ایستگاه برای فرقه رجویست و با شناختی که از فرقه رجوی داریم میدانیم که بخش اعظم نیروهای باقیمانده فعلی در مسیر جدائی هستند البته با کمی پس و پیش ، خانواده ها ی قربانیان فرقه رجوی و جداشدگان واقعی از فرقه رجوی نقش تعئین کننده بسیاری در روشنگری برای این قربانیان داشته اند و به همین دلیل فرقه با انواع ترفند ها سعی کرده جلوی انرا بگیرد .
و از طرفی حضور خانواده ها و ملاقات خانواده قربانیان است که فرقه رجوی را به وحشت فرو برده واز ان وحشت دارد ، بی دلیل نیست که هر روز برای این قربانیان نشست توجیهی ضد خانواده میگذارند و به بهانه های مختلف از انها سند دلدادگی به فرقه میگیرند اگر چه خود فرقه هم میداند به پایانه راه رسیده اما سعی میکنند انرا با ترفندهای مختلف به عقب بیاندازند .
همچنین شرایط فرقه در البانی به این دم و دستگاه اجازه نمیدهد که فشارهای دوران صدام حسین را در البانی پیاده کنند چرا که در زمان حضور در عراق و پشتوانه ای همچون صدام حسین جنایتکار به فرقه رجوی این امکان را میداد که هر کاری که دلشان میخواهد بکنند فرقه رجوی در ان دوران مستی دست به هر کاری زده است رجوی مست شده باده های صدام حسین شده بود و نمی دانست که از پس امروز هم بود فردائی .
و امروز ان فردا ، فرا رسیده است و بنگرید رجوی را که روزگاری که در حاکمیت صدام حسین مست ودیوانه گشته بود چگونه برای ما قربانیان بی پناه این دستگاه دستانش را روی کلت میگذاشت و با دست دیگر و مشت میگفت پاسخ کسی که جدا شود مشت اهنین است او امروز دیگر نیست و نخواهد بود او برای همیشه پایان یافته است او هرگز دیگر ظهور نخواهد کرد او رفته پی کارش و فرقه ای بی صاحب که این هم خواهد رفت و از طرفی دیگر انسانهائی که دوباره متولد میشوند و به زندگی و عشق و عاطفه باز میگردند بر همه انها که به زندگی انسانی بازگشته اند مبارک باد .
*