چگونه هالیوود وینستون چرچیل را شکوهمند میکند، محمد سهیمی
چگونه هالیوود وینستون چرچیل، مسئول قتل میلیونها نفر و کودتای ۱۳۳۲، را شکوهمند میکند
مقدمه
در مراسم امسال جائزه اسکار آقای گری اولدمن بخاطر ایفای نقش وینستون چرچیل درفیلمDarkrest Hour جائزه بهترین هنرپیشه مرد را دریافت نمود. موضوع فیلم در زمان جنگ دوم جهانی در سال ۱۹۴۰ اتفاق افتاد, زمانی که نیرو های ارتش آلمان نازی به سوی نیروهای بریتانیا که در بندر دانکرک فرانسه گیر افتاده بودند در حال پیشروی بودند, و چرچیل میباید تصمیم میگرفت که آیا ان نیرو ها باید تسلیم میشدند, و یا دولت او میبایست تلاش میکرد که انهارا نجات دهد.
تصویری که فیلم از چرچیل ترسیم نمود بسیار مثبت بود: چرچیل به فکر جان سربازان بریتانیا بود؛ چرچیل از کشته شدن مردم متاسف میشد, و چرچیل انساندوست بود. ولی با ترسیم چنین تصویر دروغینی هالیوود به مردی شکوه و عظمت بخشید که مسول قتل میلیونها نفر بود. برای ما ایرانیان چرچیل به همراه دولت آقای دوایت آیزنهاور آمریکا مسول کودتای ضدّ ایران و ایرانی ۱۳۳۲، و در نتیجه تمامی آنچه که در دیکتاتوری محمد رضا شاه بر کشور رفت، میباشد. [جالب است که آقای اولدمن که هنرپیشه بسیار قوی است، از لحاظ سیاسی راست افراطی است.]
مطابق همیشه بسیاری از منتقدین این فیلم را مرور کردند, و متجاوز از ۸۰ درصد آنها فیلم را خیلی مثبت ارزیابی نمودند, که البته این ارزیابی برای بازیگری, کارگردانی, فیلم برداری, و صحنه سازی برای ترسیم شرایط در زمان جنگ دوم جهانی بود. اما یکی از منتقدین در روزنامه واشنگتن پست به فیلم از دیدگاه تاریخی–سیاسی نگاه کرد و هالیوود را بشدت مورد انتقاد قرار داد., چرا که معتقد بود که فیلم شکوه و عظمتی به چرچیل میدهد که شایسته ان نیست. نگارنده با این نگاه کاملا موافق است. موضوع این مقاله نگاهی به کارنامه چرچیل است تا نشان داده شود که او یک جنایتکار نژاد پرست جاه طلب بیشتر نبود.
نگاهی به کارنامه جنایات و نژادپرستی چرچیل
چرچیل که در سال ۱۸۷۴ در یک خانواده اشرافی متولد شد, در ۱۸۹۵ به ارتش بریتانیا پیوست و در جنگ های بریتانیا در کوبا که همراه با اسپانیا بر علیه استقلال طلبان کوبایی میجنگید, در هند, سودان, آفریقای جنوبی و کنیا, و جنگ های جهانی اول و دوم, هم به عنوان افسر و هم به عنوان خبرنگار شرکت داشت. هدف این مقاله مرور زندگی چرچیل نیست, بلکه نگاهی است به کارنامه مملو از جنایات و نژاد پرستی او بخاطر جاه طلبی شخصی خود. فقط در جنگ جهانی دوم بود که چرچیل به مانند یک وطندوست بریتانیایی رهبری کشور خود, و به همراه پرزیدنت فرانکلین روزولت و جوزف استالین, رهبری نیرو های متفقین را بر عهده داشت. نگاهی کوتاه به این کارنامه:
چرچیل در تصرف سودان در سال ۱۸۸۹ به عنوان افسر ارتش بریتانیا شرکت کرد. در خاطرات خود درباره ان جنگ در کتابی که خود نوشت, The River War, چرچیل مینویسد که خودش سه سودانی را کشته است, و از اینکار ابرازشادی میکند.
در زمان جنگ استقلال ایرلند از بریتانیا در سال ۱۹۲۰ چرچیل وزیر دفاع بریتانیا بود و دستور داد تظاهر کنندگان ایرلندی بمباران شوند و یا به مسلسل بسته شوند.
یکی از بزرگترین قحطیها در تاریخ کشور ما بین سالهای ۱۲۹۶ و ۱۲۹۸ اتفاق افتاد. در آن زمان به دلیل جنگ جهانی اول بخشی از ایران در تصرف نیروهای بریتانیا بود، و چرچیل وزیر مهمات و سپس وزیر جنگ بریتانیا بود. دستکم یک دلیل برای آن قحطی اشغال ایران توسط بریتانیا بود. بین ۸ تا ۱۰ میلیون نفر از مردم ما جان خودرا از دست دادند. آقای پت والش در مجله Irish Foreign Afaairs در ماه اوت ۲۰۱۰ چنین نوشت، „رفتار بریتانیا با [مردم] ایران بسیار شبیه رفتار آن با مردم ایرلند ۵۰ سال قبل از آن بود [در آن زمان قحطی بزرگی در ایرلند اتفاق افتاده بود].“
در زمان قیام مردم عراق کنونی در سال ۱۹۲۱ چرچیل اعلام کرد که مردم عراق را باید با سلاح شیمیأیی کشت. او دستور داد که عراق بطور وسیعی بمباران شیمیأیی شود، که تمامی مردم یک دهکده را در طول فقط ۴۵ دقیقه کشت. حال, غرب که خود از زمان جنگ جهانی اول مخترع و بکاربرنده سلاح شیمیایی بوده است, سلاح های شیمیایی لیبی را به سوریه منتقل نموده که توسط تروریست ها بر علیه مردم استفاده شود, و بعد آنرا محکوم میکند.
تا قبل از اینکه چرچیل وزیر امور مستعمرات در سال ۱۹۲۲ شود بریتانیا سالی ۶۵,۰۰۰ لیره به عبد العزيز بن عبد الرحمن آل سعود, یا ابن سعود, میپرداخت. چرچیل آنرا به ۱۰۰,۰۰۰ لیره در سال افزایش داد و گفت [صفحه ۲۳۷], „او را بطور عمیقی تحسین میکنم چون وفاداری او به بریتانیا کامل و بدون نقص است.“ چرچیل میدانست که وهابیسم ابن سعود بسیار خطرناک است, و آنرا „خون آشام“ نامید, ولی چون ابن سعود نوکر امپراتوری بریتانیا بود, برای چرچیل مهم نبود. ۸۰ سال بعد جهان پرداختن بهای این „وفاداری“ وهابی مرتجع عربستان را آغاز نمود که هنوز ادامه دارد.
در پاکستان, که ان زمان بخشی از هند بود, چرچیل اعلام کرد که مردم پشتون باید „برتری نژادی مردم بریتانیا را قبول کنند.“ و برای اینکه اینراثابت کند, بریتانیا چکار کرد؟ خود چرچیل چنین نوشت: „ما [سربازان ارتش بریتانیا] بطور سیستماتیک دهکده به دهکده جلو رفتیم و خانه هارا ویران کردیم, چاه ها را پر کردیم [لابد با خاک], برج ها را منفجر کریم, درخت های بزرگ سایه دآر را از ریشه کندیم, مزارع را سوزاندیم, و سد هارا شکستیم. هر مرد قبیله ای را که دیدیم یا با نیزه زدیم و یا بلافاصله کشتیم.“
در کنیا چرچیل مسئولیت بسیار بزرگی در اخراج ۱۱۵,۰۰۰نفر از مردم از مزارع حاصلخیز که توسط سفید پوستان تصرف شد، داشت. این مردم را در اردوگاهایی زندانی کردند، و مورد تجاوز و شکنجههای شدید قرار گرفتند. ۱۴,۰۰۰ نفر از آنها جان خودرا از دست دادند.
یکی از بزرگترین قربانیان چرچیل مردم شبه قاره هند بودند که چرچیل آنهارا „مردمی حیوانی با مذهبی حیوانی“ نامید و با افتخار اعلام کرد که „من از آنها متنفرم“. چرچیل قصد داشت از سلاح شیمیأیی در هند استفاده کند که از آن جلوگیری شد. چرچیل آنهایی را که با این جنایات او مخالفت کرده بودند مردمی نامید که با دیدن بلایی که برسر مردم در استفاده از سلاح شیمیایی میاید „یا غش میکنند و یا بالا میاورند.“
چرچیل یک نژاد پرست واقعی بود که آنرا با افتخار گوشزد هم میکرد. لئوپلد امری، که مسول امور هند در زمان جنگ دوم جهانی بود، گفته بود که رفتار چرچیل تفاوت چندانی با ادالف هیتلر ندارد. چرچیل مانند نژاد پرستان امریکا مردم غیر سفید پوست را „مردم رنگی“ مینامید و معتقد بود که آنها همان حقوق مردم سفید پوست را ندارند. درباره مهاتما گاندی و جنبش ویبرای آزادی هند گفت [صفحه ۴۹۸], „زودتر یا دیرتر گاندی و هر انچه که وی بدان معتقد است را نابود خواهیم کرد.“ چرچیل مردم فلسطین را „سگ ها در آخور“ نامید. بی دلیل نبود که در سال ۲۰۱۲ اسراییل برای کمک چرچیل به تاسیس اسراییلمجسمه او را در بیت المقدس قرار داد.
در قحطی ۱۹۴۳ در هند شرقی [جائیکه که اکنون بنگلادش است] ۴ میلیون نفر جان خودرا از دست دادند، چون چرچیل دستور داده بود که مواد غذایی به سربازان ارتش بریتانیا داده شود. وقتی به چرچیل درباره تعداد انسان هایی که جان خودرا از دست داده بودند اطلاع دادند, چرچیل گفت, „تقصیر خودشان بود که مانند خرگوش بچه دار میشوند.“
در جنگ دوم جهانی چرچیل هوادار بمبارانهایی بود که در مردم حالت ترور ایجاد کند. با این تفکر بود که، بعنوان مثال، شهر درسدن در آلمان با بمباران تقریبا نابود شد, که ۷۴ سال پس از پایان جنگ هنوز در آلمان مورد انتقاد شدید قرار میگیرد.
البته, نیازی به اشاره به کودتای آمریکایی–انگلیسی ۱۳۳۲, که در زمان نخست وزیری چرچیل اتفاق افتاد, نیست, کودتایی که نه تنها به دیکتاتوری سیاه محمد رضا شاهی, انقلاب ۱۳۵۷, وتسلط نظام ولایت فقیه بر ایران منجر شد, بلکه به قول آقای استیون کینزر, روزنامه نگار و محقق تاریخ نامدار آمریکایی, ریشه اصلی حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱, و در نتیجه جنگ های ۱۷ ساله خاورمیانه, میباشد. چرچیل نژاد پرستی خودرا درباره ایرانیان نیز با نامیده زنده یاد دکتر محمد مصدق به عنوان „اردک کثیف,“ Mussy Duck, به نمایش گذارد.
کلام پایانی
هالیوود همیشه به دنبال دو چیز بوده است: سود تجارتی و نمایش „فرهنگ برتر غرب.“ بنا بر این „عظمت“ دروغین دادن به چرچیل شاید زیاد تعجب نداشته باشد. ولی „دولت فخیمه بریتانیا“ همچون نزدیک به یکصد سال پیش متحد رژیم وهابی عربستان است, در سالهای اخیر میلیارد ها دلار به ان اسلحه فروخته است, به جنایات عربستان در یمن کمک میکند, و در سفر اخیر محمد ابن سلمان به آنجا فرش قرمز را در استقبال از ان جنایتکار پهن کرد. در همین حال, فرقه مجاهدین با رژیم عربستان همدست است؛ رضا پهلوی اعلام میکند که کمک عربستان و اسراییل را برای „دموکراسی“ در ایران قبول خواهد کرد, و بخشی از اپوزیسیون طرفدار تحریم اقتصادی و تهدید نظامی کشور از بی بی سی شب و روز به جای انتقاد, روشنگری و افشاگری درباره „دولت پنهان“ کشور و آقای خامنه ای که مسول اصلی شرایط وحشتناک کشور هستند, به اصلاح طلبان و دیگر نیروهای مردمی حمله میکند, و از قدرت گرفتن یک دولت ماورای راست نژاد پرست, ضد مهاجر, ضد مسلمان, ضد ایران, و ضد مردم زحمتکش خوشحال است.
بی دلیل نیست که ۱۱۱ سال بعد از انقلاب با شکوه مشروطیت ما هنوز به دموکراسی واقعی نرسیده ایم.
صفحه فیسبوک نگارنده