ترفند پشت ترفند دردى از تشكيلات رجوى دوا نخواهد كرد
عبدالکریم ابراهیمی، ایران فانوس، 09.07.2018
مانور پوچ و بى محتواى تبليغاتى سران فرقه رجوى از خيمه شب بازى و گردهمايى موسوم به ويلپنت، كم كم در رسانه شيطان سازى خودشان رنگ بأخته است و از آن همه شور و فطورِ ذهن فريب اعضاء تشكيلات در البانى كاسته شده است. طبق اخبارى كه از درون تشكيلات به بيرون درز كرده است موج يأس و پاسيو شدن و به اصطلاح روى ميز بودن افراد مجدداً شدت گرفته است و نارضايتى و سرپيچى تشكيلاتى آنهم به صورت علنى و در نشستهاى موسوم عمليات جارى و نشستهاى لإيه اى خود را نشان ميدهد.
در يكى أز نشستهاى يگانى كه براى مغز خورى و فريب افراد گذاشته شده بود مزاياى شركت كنندگان و سخنرانان ويلپنت در امر سرنگونى توسط يكى از زنان مسئول تشريح شده است و طبق معمول سرنگونى را در يك قدمى ارتش نداشته رجوى ميبينند و جالب اينجاست كه ايندفعه به جاى اينكه نَفَر شاخصى مانند جوليانى را بزرگ نمايى كنند، اقاى پاندولى مايكو وزير مهاجرت آلبانى كه في الحال همين سمت را در دولت البانى يدك ميكشد و در شوى مريم رجوى شركت كرده بود، شاخص كرده و روى آن مانور ميدهند و به اعضاء ميگويند كه تمام كابينه و مجلس آلبانى طرفدار آنها هستند و با اين فريب ميخواهند مدتى هم مثل مانورهاى دروغين و حمايتهاى اشخاصى مثل محمد دائينى يا طارق الهاشمى كه در پارلمان و معاونت رياست جمهورى عراق سمت داشتند و از شقى ترين تروريستهاى آدم كش بعث بودند را مجددا سناريوى ديگرى از اين قبيل اينبار در البانى پياده كنند و افراد را با آن سرگرم نمايند تا بلكه از جو فرار و نارضايتى بكاهند اما در همين نشست يكى از افراد شجاعانه بلند شده است و تجربه عراق و آويختن به دامن اين و آن را يادآورى كرده و فاكت طارق الهاشمى و علاوي و محمد دائينى را يادآورى ميكند كه مسئول نشست با شنيدن اين حرفها از كوره در رفته و سر اين فرد داد ميكشيد و نشست تبديل به نشست ديگ فرد مزبور ميشود و اين فرد هم الان در وضعيت بلاتكليفى قرار دارد و اجازه خروج و جدا شدن از تشكيلات را به او نميدهند.
ياد آورى ميشود كه در دستگاه رجوى انگار „پول“ كار پيشبردن اهداف تروريستى و ضد ميهنى رجوى شده است غافل از اينكه اينكار و خريد لابى و سخنران و حامى فقط و فقط خورند تشكيلاتى دارد و هيچ دردى از دردهاى لاعلاج رجوى را دوا نخواهد كرد.
بعد از سرنگونى ارباب اول يعنى ديكتاتور بعث صدام حسين كه از اهرم سركوب مطلق اعضاء واهمه داشت و ديگر نميتوانست با بهانه انقلاب پوشالى درون مجاهدين كه انقلاب مريم نامگذارى شده بود، اگر كسى كه خودش را با اين خط تراز نميكرد سرنوشت وحشتناكى در انتظار داشت و شكنجه و كشتار و خودكشى و به كشته دادن افراد با آن توجيه ميشد، رجوى به ترفندى „اذهان فريب „روى آورد و آن هم خريد افراد در دولت تازه سر كار آمده عراق بود كه با إعلام حمايت آنان از مجاهدين بتواند خلع ناشى از به گل نشستن انقلاب مريمى كه ديگر نميشد با زور و اجبار افراد را وادار به آن كرد و تشكيلات را سر پا نگه داشت، بتواند ادامه مغزشويى و در اسارت نگهداشتن افراد را تضمين كند كه به صورت نسبى هم در اينكار موفق بودند چون تشكيلات در عراق بود و ترس افراد از بيرون آمدن از تشكيلات و گرفتار در يك سرزمين جنگى زياد بود و اين خود براى رجوى يك نعمت بود كه بتواند با اين ترفند هم بر عمر ننگين خود بيفزايد و هم بر انسجام تشكيلات تا حدودى تسلط داشته باشد، اما الان كه افراد در البانى مستقر شده اند و نفسى در فضاى سركوب مطلق خود نميبينند و نيز فعال شدن اذهان به دنياى آزاد و فرار روزانه و هفتگى، اين ترفند رجوى به هيچ عنوان جواب نميدهد و چاره اى جز به صحنه علنى كشاندن مسعود رجوى آن بزدل به سوراخ موش خزيده ندارند تا بلكه با اين ترفند بتوانند ته مانده پير و پاتالهاى تشكيلات را به قول خود صيقل داده و نگهدارند و با آن بتوانند مانور خودفروشى و خيانت بدهند.
با توجه به تجربه شخصى و كار در ستاد اجتماعى سازمان در عراق امروز نيز در البانى رجوى با بهاى سنگين مالى و انرژى تشكيلاتى فراوان توانسته است اقاى پاندولى مايكو وزير أمور مهاجرين آلبانى را بخرد و به مراسم ويلپنت بكشاند و با اين كار ستادهاى اجتماعى در داخل تشكيل دهد و از طريق شبكه هاى اجتماعى با وعده هاى هوس برانگيز از مردم البانى به نفع خود سود ببرد و با خرج هاى نجومى به اصطلاح طرفدار دروغين در ميان مردم اين كشور دست و پا كند كه هدف نخست براى اينكار فريب اذهان افراد خود است و مشغوليت دادن اذهان براى مدتى كه بتواند جلوى ريزش را سد نمايد اما ديگر محال است كه خانم و اقاى رجوى بتوانند أهداف خود را از اين طريق پيش ببرند، اولا اينكه نه مردم البانى مردم تحت ستم و بدبخت عراق هستند كه زير بمب و موشك با اينكار أمرار معاشى كسب كنند نه تشكيلات آن تشكيلات اشرف است كه ترس از دست دادن جان خود را داشته باشد.
بنابرين رجويها به هر ترفندى رو بياورند ديگر نخواهند توانست آب هدر رفته را به جوى باز گردانند و جانى تازه به تشكيلات پوسيده و در آستانه فروپاشى كامل خود بدمند. اقا و خانم رجوى ديگر سر به نيست كردنهاى تشكيلاتى، صحنه سازيهاى تروريستى و براه انداختن خفقان در تشكيلات نتها جواب نميدهد بلكه بر عكس سمت تيغه برنده آنها رو به شماست و خودتان را رسواى عام و خاص ميكند.
„پایان“