مریم رجوی و قتل خاشقجی، لابی های اجاره ای و توهم ریاست جمهوری

لینک به منبع

مریم رجوی و قتل خاشقجی، لابی های اجاره ای و توهم ریاست جمهوری

این برنامه به ۳ رویداد در ارتباط با سازمان مجاهدین خلق و رهبرانشان اختصاص دارد:

۱.قتل فجیع جمال خاشقجی و سکوت خفت بار مریم رجوی و مجاهدین خلق

قتل فجیع جمال خاشقجی ، روزنامه نگار و منتقد عربستان سعودی در کنسولگری عربستان در استانبول، واقعه ای که نفرت عمومی جهانیان را از حاکمان مستبد و خونریز عربستان برانگیخت. و آنان را در یک بحران بین المللی فرو برد.

و جالب توجه اینکه طی ۲ هفته گذشته مجاهدین خلق و رهبرانشان در اینباره سکوت مطلق اختیار نموده هیچ مطلبی درباره یار قدیمی خود منتشر ننمودند. جمال خاشقجی طی چند سال گذشته از حامیان مطبوعاتی سازمان مجاهدین خلق نیز بود.

از دهم مهر ۹۷ برابر با ۲ اکتبر تا کنون که ۱۹ روز می گذرد، قتل فجیع جمال خاشقجی خبر اول صحنه سیاست بین المللی و نشریات سرتاسر جهان بود.

۱۹ روز پیش جمال خاشقجی رونامه نگار و منتقد سیاسی عربستان سعودی، به همراه نامزد خود خدیجه چنگیز راهی کنسولگری عربستان در استانبول می شود تا مدارک شخصی خود برای ازدواج را تکمیل نماید.

اما پشت درب کنسولگری عربستان، نیروهای امنیتی سعودی در کمین او بودند تا به زندگی اش خاتمه دهند.

نیروهای اعزامی از طرف ولیعهد عربستان سعودی که با ۲ هواپیمای شخصی وارد استانبول شده بودند، قبل از ورود خاشقچی خود را به کنسولگری رسانده بودند، در همان دقایق اول خاشقجی را به شکل فیجعی کشته، مثله کرده و پس از سربه نیست کردن جسد، به عربستان باز می گردند.

اردوغان در ترکیه که گویا از این قتل فجیع اطلاع پیدا کرده بود، به نحو بسیار مطلوبی این موضوع را مدیریت کرد. تا در رقابت منطقه ای و بین المللی دست بالا را داشته باشد.

عربستان سعودی که در ابتدا هرگونه ارتباطی با ناپدید شدن خاشقجی در کنسولگری این کشور را انکار کرده بود، بالاخره در پی فشارهای بین‌المللی روز شنبه ۲۸ مهر ۹۷ برابر با۲۰ اکتبر ۲۰۱۸ اعلام کرد که خاشقجی در داخل کنسولگری در پی مشاجره و درگیری فیزیکی با عده‌ای کشته شده است. این اعلام با وقفه موجب خشم بیشتر دولت های غربی و سازمان ملل متحد شد.

بجز دونالد ترامپ که حاضر به چشم پوشی از معامله تسلیحاتی ۴۸۰ میلیارد دلاری با عربستان نیست، اکثریت قریب به اتفاق سناتورها و نمایندگان مجلس آمریکا بر سر قتل سیاسی جمال خاشقجی حاضر به مصالحه نیستند و خواستار تحریم شدید عربستان شده اند.

سازمان ملل، کشورهای قدرتمند اروپایی و اتحادیه اروپا نیز ضمن محکومیت شدید قتل خاشقجی، مسئولیت را متوجه رژیم حاکم بر عربستان و بطور خاص ولیعهد جوان نموده اند و موضع گیری عربستان در اینباره را نپذیرفته اند.

آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان روایت ریاض از چگونگی قتل خاشقجی را نابسنده توصیف کرده و گفته است که «اتفاق‌های وحشتناک» هنوز «روشن نشده‌اند» و «ما قطعاً‌ خواهان روشن‌شدن آنها هستیم».

هایکو ماس، وزیر خارجه آلمان نیز گفته است که آلمان معاملات تسلیحاتی با عربستان را تعلیق کرد.

دیگر کشورهای اروپایی نیز مواضع تقریبا یکسانی نسبت به این رویداد داشته اند. فرانسه،‌ اسپانیا، دانمارک،‌ هلند و رئیس پارلمان اروپا در میان رهبرانی از اتحادیه اروپا بودند که از عربستان سعودی خواستند «تحقیقات کامل» را در مورد قتل خاشقجی برای رسیدن به «حقیقت» انجام دهد.

حاکمان عربستان با قتل فجیع جمال خاشقجی ستون نویس واشنگتن پست که حتی مخالفتی با حکومت نداشت و صرفا یک منتقد سیاسی بود، تنش بین المللی و لرزه بسیار سنگینی را بجان خریدند که آثار و تبعات آن هنوز نا معلوم است.

با اینحال روزنامه گاردین فاش ساخته است که سعودی ها میلیون ها دلار به دلالان سیاسی و مطبوعاتی داده اند تا در قبال این جنایت سکوت نموده و در مسیر بازسازی چهره حاکمان عربستان تلاش نمایند.

یکی از این دلالان سیاسی، سازمان مجاهدین خلق است که از ابتدای وقوع این جنایت تا کنون سکوت اختیار نموده و هیچ گونه مطلبی در اینباره منتشر ننموده است تا خشم اربابان را بر نیانگیزد.

اگر تمامی وب سایت های رنگارنگ و اصلی سازمان مجاهدین را نگاه کنید، حتی یک خبر معمولی نیز درباره این قتل فجیع یافت نمی شود. در صورتیکه وب سایت های آنان مملو از اخباری است که از طرف عربستان تغذیه می گردد.

مجاهدین از جمال خاشقجی که خود مدتی حامی مطبوعاتی این فرقه بود، مطالب زیادی را در وب سایت هایشان منتشر نموده اند، اما درباره قتل او موضعگیری نکرده اند تا مبادا خشم سلطان سعودی برانگیخته گردد و مسیر دلار هایی که از طریق عربستان و ترکی الفیصل بدست می آورند مسدود گردد.

سکوت خفت بار سازمان مجاهدین درباره جنایت سعودی ها، حملات تروریستی داعش در ایران و عراق و پیشتر جنایات صدام حسین در ایران و منطقه، مسبوق به سابقه است.

آنها درباره روش های تروریستی که خود مبتکر اول آن می باشند، همیشه سکوت اختیار کرده اند. چرا که خود اینکاره هستند و در پروسه فعالیت هایشان نشان داده اند که از هیچ جنایتی علیه مردم ایران، خانواده های اعضای مجاهدین و منتقدین سازمان فروگذار ننموده اند.

۲.دروغپردازی مجاهدین در جلب حمایت از نمایندگان مجلس آلبانی

نگاهی خواهیم داشت به فریبکاری سازمان مجاهدین در ارتباط با احزاب سیاسی و نمایندگان مجلس آلبانی و دروغپردازی مجاهدین در بازدید داشامیر شاهی نماینده مجلس آلبانی از کمپ مجاهدین واقع در زندان اشرف ۳.

آلبانی کشوری است در جنوب شرقی قاره اروپا. پایتخت این کشور تیرانا است. جمعیت آلبانی دو میلیون و ۹۴۵ هزار نفر و جمعیت تیرانا نزدیک به۴۵۰ هزار نفر است. رئیس جمهور این کشور ایلیر متا و نخست وزیر آن ادی راما می باشد که  ۷۷ درصد کرسی های مجلس نمایندگان را در اختیار دارد.

مردم آلبانی از ریشه قوم ایلیری هستند که از اقوام هندواروپایی بود. آلبانی ۴۳۱ سال در دست امپراتوری عثمانی قرار داشت و در دوره معاصر ۵۰ سال حکومت کمونیستی انور خوجه را پشت سر گذاشته‌است.

۹۵ درصد مردم این کشور تبار آلبانیایی داشته و بقیه یونانی هستند. ۷۰ درصد مردم آلبانی مسلمان و ۳۰ درصد مسیحی می باشند.

آلبانی یکی از فقیرترین کشورهای حوزه بالتیک بوده که سرانه تولید ناخالص ملی آلبانی۴٬۴۷۰ دلار می باشد. در مقایسه با دیگر  کشورها، سرانه سالانه یک ایرانی ۷٬۵۹۶ دلار و آمریکا ۵۷٬۲۲۰ دلار است. طبق آخرین محاسبات یک چهارم جمعیت این کشور زیر خط فقر زندگی می‌کنند.

آلبانی در دوران آلمان نازی از بزرگترین تبعیدگاه های یهودیان اروپایی بود که به اردوگاه مرگ اعزام می شدند. در این کشور فقر زده، از باند های فساد بهره کشی جنسی، سازمان های مافیایی تا اعضای گروه تروریستی داعش و سازمان مجاهدین خلق که از سال ۱۳۹۵ حضور پیدا کرده اند، هر کدام جایگاه ویژه ای را برای خود دست و پا نموده اند.

مجاهدین خلق با ۲۰۰۰ و چند صد عضو مستقر در زندان اشرف ۳ که همانند مقر آنان در عراق، درب هایش بروی تمامی خانواده ها بسته است، با ساختمان سازی و خرید مایحتاج روزانه، ملیون ها دلار در این کشور خرج می کنند و این موضوع در چرخه اقتصادی منطقه آنان موثر می باشد.

از طرفی استخدام لابی های حزبی و نمایندگان مجلس نیز که برای تکمیل دکوراسیون برنامه های تبلیغاتی مریم رجوی صورت می گیرد، برخی از سیاستمداران محتاج به دلار را به سوی آنان جذب نموده است.

سالی بریشا، پاندولی مایکو، فاتمیر مدوی و اکنون داشامیر شاهی از جمله سیاستمداران آلبانیایی هستند که با خروج از دایره قدرت، و با انواع اتهاماتی که در آلبانی متوجه آنان است، جذب دلارهای مجاهدین خلق شده اند.

یکی از یاران آلبانیایی مجاهدین که رابطه نزدیکی با مریم رجوی دارد، فاتمیر مدوی می باشد.

فاتمیر مدوی رئیس حزب جمهوری خواه آلبانی است که از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۸ میلادی وزیر دفاع آلبانی بود

او در ماه مارس ۲۰۰۸ پس از انفجار بزرگ در یکی از روستاهای آلبانی که بیش از ۲۰۰۰ خانه را ویران نموده، ۲۶ نفر را به کشتن داد و صدها نفر را مجروح نمود، مجبور به استعفا از وزارت دفاع شد.

او همچنین زمانیکه وزیر محیط زیست بود، درباره سیلاب های ویرانگر مناطق شمالی آلبانی که سال ۲۰۱۰ بوقوع پیوست، ناکارآمدی و بی لیاقتی خود را به اثبات رساند. او نه تنها اقدام مناسب و بموقعی بعمل نیاورد، بلکه گناه جاری شدن سیل ویرانگر را به گردن بارش سنگین باران و جنگل ها انداخت.

او چند سال پیش که وزیر بود به یک ارتباط مخفی با خواننده ای بنام الی فارا متهم شد، او در دوران وزارت خود زنان زیبا را استخدام می کرد و از آنان سوء استفاده می نمود که درباره الی فارا و این مدل از رابطه جنسی مخفیانه، شهره عام و خاص شد، اما با نفوذ خود توانست برای مدتی کوتاه همه چیز را بدون سروصدا پشت سر بگذارد.

پس از این ماجرا منابعی در آلبانی فاش ساختند که ملاقات های مخفیانه الی فارا با فاتمیر مدیو در نیویورک عاشقانه تر از پیش صورت می گیرد. آنها در آپارتمانی سکرت احساس آرامش بیشتری دارند چرا که دیگر در تیرانا کسی راجع به این موضوع نمی تواند صحبت نمی کند.

از دیگر یاران مریم رجوی می توان به داشامیر شاهی معاون سابق نخست وزیر آلبانی اشاره نمود که هم اکنون رئیس حزب دست راستی جنبش ملی برای توسعه و دارای ملیت انگلیسی است. که از ۱۴۰ کرسی نمایندگی در مجلس، یک کرسی را در اختیار دارد.

دشامیر شاهی در رسوایی جنسی شکری خلیلی شهردار دیبرس که به دختری ۱۷ ساله تجاوزی کرده بود، گفته بود که این مرد مورد ستم واقع شده و او را باید از زندان آزاد کرد. چرا که از نظر او عمل تجاوز، یک کار خطرناک و جنایتکارانه بحساب نمی آید.

ضرب المثلی قدیمی است که می گوید هر کسی را از دایره دوستانش بشناس.

به یمن افشاگری ها، اکنون همه می دانند که چه کسانی و برای بدست آوردن چه چیزی سنگ مجاهدین را به سینه می زنند. کسانیکه در کشور خود زیر انواع اتهامات سیاسی و سوء استفاده جنسی از زنان قرار دارند، در کنار مریم رجوی قرار می گیرند و بنام آزادی، مجاهدین را تبلیغ می کنند. بنابر این آنها نه تنها فریب خورده نیستند، بلکه آگاهانه در مسیر سوء استفاده های تبلیغاتی مجاهدین قرار گرفته اند تا چیزی را بدست بیاورند که در کشورشان نتوانسته اند.

بنابراین طبیعی است که مجاهدین در حالیکه درب پایگاه هایشان را به روی خانواده های اعضای خود بسته اند، کسانی مانند داشامیر شاهی را به کمپ خود راه می دهند تا از زبان او بگویند که بله مجاهدین در عین آزادی خود انتخاب کرده اند که اینگونه زندگی کنند.

۳. بادکنک ۳۰ مهر و توهم ریاست جمهوری مادام العمر مریم رجوی

انتخاب جعلی ۶ شهریور ۱۳۷۲ که مسعود رجوی در جلسه شورا در بغداد، همسر خود را بعنوان رئیس جمهور مادام العمر معرفی کرد و پس از آن او را تحت عنوان شلیک موشک استراتژیک مجاهدین به قلب اروپا در درون مجاهدین تئوریزه نمود.

همین موضوع تبدیل به نشست های ایدئولوژیک درون تشکیلات شد که وای چه شد که شما قافل شدید از ارزش های والای این سی مرغ رهایی و بعد هم که مضحکه کنکاش در ذهن و ضمیر افراد برای توسری خور کردنشان.

مسعود رجوی از ترس دولت فرانسه که در سال ۱۳۶۵ آنها را از فرانسه اخراج کرده بود، پس از به مقصد رسیدن مریم رجوی، موضوع انتخاب او تحت عنوان ریاست جمهوری را در روز ۳۰ مهر ۱۳۷۲ اعلام بیرونی کرد.

این موشک سرخورده با میلیون ها هزینه، پس از اجرای چند شو و برنامه موسیقی در اروپا، دست از پا درازتر به پایگاه مجاهدین در عراق بازگشت، بدون آنکه بهره ای برای آنان داشته باشد.

در تاریخ ۵۳ ساله سازمان، همگان می دانند که چیزی تحت عنوان انتخابات و انتخاب در مجاهدین خلق وجود ندارد، این واژه رویایی است که با توهمات مالیخولیایی رهبران سازمان برای فریب افکار عمومی گره خورده است.

موضوعی که در مورد مسئول اول جدید سازمان مشاهده شد و مجاهدین خواسته یا ناخواسته مجبور شدند اعتراف کنند که کاندید یا کاندیدا ها فقط توسط رهبر انتخاب می شوند، بقیه باید رای بدهند و رای آنان نیز آری یا خیر است.

این مدل از انتخابات باسمه ای را در هیچ جامعه یا کشوری نمی توان یافت. حتی عقب مانده ترین و مستبد ترین حاکمان جهان نیز به مینیمم های جناح بندی و رای کشی و رای گیری معتقد هستند. اما از آنجا که رهبری مادام العمر سازمان در دست یک باند تبهکار قرار گرفته، آنان برای پز دموکراسی انتخابات قلابی راه می اندازند. با اینحال همه جهانیان می دانند که هیچ مدل انتخاباتی در سازمان مجاهدین وجود ندارد و همه چیز توسط رهبران سازمان تعیین می گردد.

از این نمونه ها می توان به موضوع ریاست جمهوری مادام العمر مریم رجوی اشاره نمود که در ۶ شهریور ۱۳۷۲ توسط مسعود رجوی طراحی و ابلاغ گردید.

مسعود رجوی پس از براه انداختن شوی مرحله دوم انقلاب ایدئولوژیک که منجر به طلاق های اجباری و فروپاشی خانواده های اعضای مجاهدین گردید، برای فریب افکار عمومی، مریم قجر عضدانلو را که از همین طریق بدست آورده بود، بعنوان رئیس جمهور دوران انتقال به شورا معرفی نمود که ۹۵ درصد اعضای آن را فرماندهان ارشد مجاهدین تشکیل می دادند.

در همان ایام علیرغم مخالفت برخی جریانات درون شورایی، مجاهدین که اکثریت مطلق آرا را در اختیار داشتند، سفارش شده به او رای مثبت دادند. و پس از آن بود که مسعود رجوی با اعزام او به فرانسه در ۳۰ مهر ۱۳۷۲ ، اقدام به مانور تبلیغاتی جایگزین سیاسی رژیم ایران در خارج از عراق نمود. تا به اروپا و آمریکا بگوید که بله، ما یک رئیس جمهور زن داریم که بسیار دموکراتیک است، لباس مارک می پوشد، انگلیسی حرف می زند و در حال یادگری زبان فرانسه می باشد. پس چهره ما با آخوند ها بسیار متفاوت است. از ما حمایت کنید چون اسلام مریم رجوی، اسلام مدارا و دموکراتیک می باشد که خواهان آزادی زنان ایرانی و قدرت دهی به زن ایرانی است.

این تبلیغات در حالی بود که برخی از زنان شورای رهبری مجاهدین که بعدها از آنان جداشدند، فاش ساختند که در همان ایام مورد سوء استفاده مسعود رجوی قرار گرفته و ضمن رابطه جنسی در حرمسرای ایدئولوژیک با او هم خوابگی داشته اند.

طرح مسعود رجوی با فیلی که تحت عنوان مریم رجوی – سیمرغ رهایی هوا کرده بود، و با عنوان شلیک موشک استراتژیک به قلب اروپا نامگذاری شده بود، پس از مدتی پوشالی بودن و ناکارآمدی خودش را نشان داده و این موشک سرخورده به پایگاه مجاهدین در عراق بازگشت، بدون آنکه نتیجه ای داشته باشد.

مسعود رجوی که از بی حاصل بودن این اقدام به خود می پیچید، به فکر دیگری روی آورد تا افکار درون سازمانی را از این موضع منحرف نماید.

شرکت دادن زنان در عملیات های تروریستی داخل ایران به واسطه انقلاب ایدئولوژیک مریم رجوی. تیم ها و واحد هایی متشکل از زنان یا تماما تشکیل شده از زنان جوان مجاهدین که از پایگاه مجاهدین در عراق به شهرهای ایران اعزام شدند و اقدام به انفجار، عملیات های انتحاری و ترور افراد نمودند که در اکثر موارد به دلیل پیچیده عمل کردن حکومت ایران، اغلب پیش از عمل دستگیر شدند و سر از رادیو تلویزیون جمهوری اسلامی در آوردند.

حال پس از گذشت ۲۵ سال از وقایع آنروز که مجاهدین هر ساله آن را جشن می گیرند، بازماندگان مجاهدین از عراق به آلبانی کوچانده شدند. مسعود رجوی همچنان در غیبت یا مرگی که ترکی الفیصل در سال ۱۳۹۵ اعلام نمود گرفتار شده و مریم رجوی ملکه ترور که با دلار های بجا مانده از صدام حسین و مواجبی که از عربستان سعودی و برخی کشورهای دیگر بدست می آورد، پول خوبی در آلبانی، اروپا و آمریکا خرج می کند، تا با فراهم کردن لابی های ضد ایرانی که هر کدام خود معترف به رشوه گیری مالی-سیاسی از مجاهدین هستند، همچنان در صدد است، با فریبکاری و پنهان نمودن سال ها جنایت و خونریزی در ایران و عراق، با عنوان دروغین یک زن دموکرات، رنگ چهره مجاهدین را سرخ نگه دارد.

(پایان)

*