روز جهانی منع خشونت علیه زنان و رویکرد مریم رجوی
کریم غلامی، ایران فانوس، 20.12.2018
روز جهانی منع خشونت علیه زنان به مانند بسیاری از روزهایی که در جهان گرامی داشته می شود مانند روز جهانی کارگر و یا روز زن و غیره، پایه در یک واقعه تاریخی دارد. در سال 1961 در جمهوری دومینیکن، سه خواهر (خواهران میرابل) به جرم شرکت در فعالیت های سیاسی بر علیه حکومت دیکتاتوری پس از ماه ها شکنجه به قتل رسیدند. بعد از گذشت 21 سال، در کشور کلمبیا در یک همایش برای نخستین بار اختصاص دادن روز قتل خواهران میرابل به عنوان روز جهانی منع خشونت علیه زنان پیشنهاد شد. در سال 1999، سازمان ملل متحد روز 25 نوامبر را به عنوان روز جهانی منع خشونت علیه زنان، نامگذاری کرد. یک سال بعد، سازمان ملل متحد قطعنامه 1325 را به تصویب رساند که در آن حقوق زنان به رسمیت شناخته می شد.
هیچ دلیلی نمی تواند خشونت علیه زنان را توجیه بکند، از فرهنگ، سنت ها و یا مذهب، خشونت یعنی استفاده از زور فیزیکی به منظور قراردادن دیگران در وضعیتی بر خلاف خواست، است. اجبار به هر کاری، خشونت محسوب می شود. مانند پوشش اجباری و یا ازدواج اجباری و یا سکس و حتی کار اجباری. در بسیاری از کشورهای اسلامی، خشونت علیه زنان پوش مذهبی دارد زیرا قوانین اسلامی می تواند این خشونت ها را توجیه کند. در نتیجه، مبارزه بر علیه خشونت علیه زنان بار سیاسی به خود می گیرد. سالیان بسیاری است که زنان ایران برای احقاق حقوق خود مبارزه می کنند. همواره این مبارزات مورد تقدیر و ستایش همگان بوده و خواهد بود.
در این میان، ادعای مریم رجوی قابل توجه است، او مدعی است که „ریشه کنی خشونت و بهره کشی علیه زن ایرانی در گرو سرنگونی رژیم“ است. مریم رجوی که خود را پیشتاز و پرچم دار رهایی زنان می داند، دارای سابقه طولانی در سرکوب و استثمار زنان در درون فرقه مجاهدین است، مریم رجوی، برای زنان ایران اشک تمساح می ریزد و از ستمی که در ایران بر آنها می رود سخن می گوید ولی تا کنون او هرگز از مبارزات زنان ایران به مانند „دختر خیابان انقلاب“ و یا „آزادی های یواشکی“ حمایت و پشتیبانی نکرده است. تحت نظارت مریم رجوی در درون تشکیلات فرقه مجاهدین زنان بسیاری توسط مسعود رجوی مورد تجاوز قرار گرفته و رحم آنان از بدنشان خارج شده است.
اگر نگاهی به لیست جنایت سالیان مجاهدین نسبت به زنان بیاندازیم، خواهیم دید که مریم رجوی از زن ستیز ترین دیکتاتورهای جهان است.
حجاب اجباری در درون تشکیلات، در حالی که خود ادعای آزادی پوشاک دارند و دولت ایران را محکوم به حجاب اجباری برای زنان می کنند
بیگاری زنان در گرمای سوزان عراق بدون پرداخت کوچکترین دستمزدی به آنها(برده داری نوین)
گرفتن کودکان از مادران بخصوص در سال ۱۹۹۱
سرکوب و زندانی و شکنجه کردن زنان بخاطر عشق ورزیدن
سرکوب عواطف زنانه و مادرانه زنان تحت عنوان انقلاب ایدئولوژیک
محروم کردن زنان از داشتن کودک
طلاق های اجباری
زنان را مجبور می کردند که در جمع سایر زنان دیگر خود را „فاحشه“ و „گناهکار“ بنامند
تجاوز مسعود رجوی به زنان تحت عنوان عضویت آن ها در شورای رهبری مجاهدین
خارج کردن رحم زنان از بدنشان
به کشتن دادن هزاران زن و فرستادن آن ها به میدان جنگ با کمترین آموزش های نظامی
می توان به این لیست، صدها مورد دیگر را اضافه کرد، اما به همین چند مورد می توان بسنده کرد که در درون تشکیلات مجاهدین چه سرکوب ظالمانه ای نسبت به زنان صورت می گیرد.
مجاهدین یک فرقه مذهبی سیاسی بسیار مرتجع هستند که از یک ایدئولوژی پوسیده و کثیفی به نام „جامعه بی طبقه توحیدی“ پیروی می کنند. آن ها معتقد به رهبر عقیدتی هستند که حاکم بر جان و مال و ناموس همه است، وقتی که مریم رجوی با این تفکرات و جنایت هایی که مرتکب شده صحبت از خشونت علیه زنان می کند، واقعا آدم حالش به هم می خورد.
„پایان“