مجاهدین خلق منفور همه ایرانی‌هاست/ دولت ترامپ مراقب باشد

مجاهدین خلق منفور همه ایرانی‌هاست/ دولت ترامپ مراقب باشد

لینک به متن اصلی (انگلیسی)

۱- پایگاه مطرح آمریکایی هشدار داد؛ مجاهدین خلق منفور همه ایرانی‌هاست/ دولت ترامپ مراقب باشد

جام نیوز، سی و یکم مارس ۲۰۱۹
لینک به منبع

مجاهدین خلق مریم رجوی دوستان امریکا نیستند

نشنال اینترست مروری بر کارنامه خونین گروهک منافقین داشته و حمایت آنان از رژیم صدام در جنگ علیه ایران را یکی از علل مهم تنفر مردم از این گروهک برشمرده است.

به گزارش سرویس سیاسی جام نیـوز، پایگاه آمریکایی نشنال اینترست با انتشار یادداشتی، خطرات حمایت دولت ترامپ از گروهک تروریستی منافقین را گوشزد کرده است.

این نوشته زیر عنوان “مجاهدین خلق، دوست آمریکا نیستند” منتشر و در ابتدای آن اشاره شده، مردم ایران و حتی کسانیکه با جمهوری اسلامی مشکل دارند، از مجاهدین خلق متنفرند و حمایت های دولت ترامپ از این گروه، نتایج فاجعه باری به دنبال خواهد داشت.

نشنال اینترست مروری بر کارنامه خونین گروهک منافقین داشته و حمایت آنان از رژیم صدام در جنگ علیه ایران را یکی از علل مهم تنفر مردم از این گروهک برشمرده است.

این پایگاه آمریکایی افزود: یک مطلب است که طیف های مختلف مردم ایران بر آن اتفاق نظر دارند و آن هم نفرت از گروه مجاهدین خلق می باشد.

در ادامه این یادداشت به سیاست خارجی متفاوت دولت ترامپ اشاره و از آن به عنوان “ضدیت با عقلانیت حاکم بر سیاست خارجی آمریکا طی دهه های گذشته” یاد شده است.

به باور یادداشت نویس نشنال اینترست، این روش غیر معمول ترامپ در برخی موارد نتایج مثبتی داشته اما در موارد دیگر همچون اتخاذ رویکرد مثبت در قبال گروهک منافقین، مخرب بوده است.

در این مطلب تاکید شده که سیاست خارجی مرسوم آمریکا طی ده های گذشته، نتوانسته نتایج قابل توجهی را در خاورمیانه به دست آورد. به عنوان مثال، دولت های پیاپی آمریکا، میلیاردها دلار به طرح صلح اسرائیل و فلسطین تزریق کرده اند اما این برنامه، درحال محو شدن در افق است. همچنین، تلاش های آمریکا نتوانسته نفوذ روبه رشد ایران در سراسر منطقه را محدود سازد.

نشنال اینترست،”رویکرد ترامپ در تقابل تجاری با چین”، “به رسمیت شناختن اورشلیم به عنوان پایتخت اسرائیل”،”قطع کمک های مالی به فلطسطین” و “خروج از برجام” را به عنوان مواردی ذکر کرده که ترامپ، ساختار سنتی سیاست خارجی آمریکا را شکسته اما آسمان هم به زمین نیامده است.

 این گزارش می افزاید: اما گاهی شکستن رویکرد عقلایی مرسوم می تواند نتیجه عکس بدهد.

“عقب نشینی نظامی از سوریه”، “تقابل با ناتو” و “حمایت از گروه ایرانی مجاهدین خلق”، از جمله مواردی است که نشنال اینترست آن ها را خطرناک و دارای پیامدهای فاجعه بار احتمالی برای آمریکا توصیف می کند.

۲- مقام سابق پنتاگون: منافقین (مجاهدین خلق، فرقه رجوی)  آفتاب‌پرست‌های سیاسی هستند. 

هابیلیان، سی و یکم مارس ۲۰۱۹:
لینک به منبع

فروردین ۱۱, ۱۳۹۸

مایکل روبین، تحلیلگر موسسه امریکن انترپرایز و مقام سابق پنتاگون، در مقاله‌ای که در سایت نشنال اینترست آمریکا انتشار یافته است، گروهک منافقین را به عنوان فرقه‌ای تروریستی توصیف کرده که دوست آمریکا نیست.

به گزارش سرویس بین الملل پایگاه خبری تحلیلی هابیلیان، روبین در بخشی از مقاله خود می‌نویسد: «ظاهرا دولت آمریکا در حال بازنگری وضعیت سازمان مجاهدین خلق در دیپلماسی ایالات متحده است. باربارا اسلاوین، تحلیلگر آمریکایی که رویکردی توجیه‌گرایانه در قبال جمهوری اسلامی ایران دارد، اخیرا گزارش کرده است که در گفتمان دولت آمریکا، دیگر سازمان مجاهدین خلق از دایره جایگزین‌های احتمالی حکومت جمهوری اسلامی ایران بیرون گذاشته نمی‌شود. درحالیکه بین «خارج نکردن از دایره» و «حمایت کردن» تفاوت بسیار است، اسلاوین بابت ابراز نگرانی درباره این موضوع حق دارد.»

روبین در ادامه با اشاره به تمایل برخی از سیاستمداران آمریکایی به بخشیدن اعتبار بیش از حد به منافقین می‌نویسد: «سازمان مجاهدین خلق دیگر از دید وزارت خارجه آمریکا گروهی تروریستی محسوب نمی‌شود اما چنین موضوعی این گروه را به شریکی قابل اعتماد تبدیل نمی‌کند. با این حال آن‌ها توانسته‌اند مجموعه‌ای از مقامات را با خود همره کنند که در جلسات آنان شرکت کرده و مریم رجوی را می‌ستایند. نام جان بولتون و رودی جولیانی نیز در میان این مقامات به چشم می‌خورد. برخی از منتقدین معتقدند مبالغ هنگفتی که برای شرکت و سخنرانی در این مراسمات پرداخت می‌شود، مصداق رشوه است. البته این موضوع در برخی از موارد درست و در برخی دیگر نادرست است. برخی از این افراد حقیقتا به گفته‌های سازمان مجاهدین خلق اعتقاد دارند. بالاخره مجاهدین خلق متخصص آن است که درباره برنامه‌های خود آن چیزی را به مقامات بگوید که خوششان بیاید و اغلب مقامات ارشد نه تجربه چندانی در امور ایران دارند و نه ابزار کافی برای بررسی صحت ادعاهای مجاهدین خلق. برخی دیگر از مقامات نیز معتقدند مجاهدین خلق با نفوذ به تاسیسات هسته‌ای ایران و درز اطلاعات سری قابلیت خود را نشان داده‌اند، اما مسئله مهم در این رابطه آن است که اغلب اوقات اطلاعاتی که مجاهدین خلق ارائه می‌کنند غلط است. این موضوع بسیار محتمل‌تر است که برخی از دستگاه‌های اطلاعاتی خارجی مانند موساد از مجاهدین خلق استفاده می‌کنند تا اطلاعات به‌دست آمده خود را از طریق آنان و به‌طور غیر مستقیم افشا کنند.»

روبین در ادامه به انتقادناپذیری گروهک تروریستی منافقین اشاره می‌کند و می‌نویسد: «همانقدر که سازمان مجاهدین خلق نسبت به هواداران خارجی خود سخاوتمند است، می‌تواند نسبت به منتقدین خود خشن و مخرب باشد. مجاهدین خلق معمولا در برابر هر مطلبی که درباره آن‌ها و به نحوی بر خلاف میلشان به چاپ می‌رسد شدیدا موضع‌گیری کرده و سریعا جوابیه‌هایی را با ارجاعات و پاورقی‌های مختلف آماده می‌کنند که اگر همین ارجاعات و پاورقی‌ها نیز با دقت بررسی شوند، معلوم می‌شود حتی در صورت وجود خارجی منابع اعلام‌شده، به هیچ وجه مطالب مدنظر اعضای این گروه را اثبات نمی‌کنند. این ترول‌های آنلاین همچنین تلاش می‌کنند نقد وارده را بلاموضوع جلوه دهند و فرد نقد‌کننده را بی‌اعتبار سازند.»

این تحلیل‌گر آمریکایی در بخش دیگری از مقاله خود با اشاره به نفرت مردم ایران از گروهک تروریستی منافقین می‌نویسد: «موضوعی که پایگاه اجتماعی سازمان مجاهدین خلق را به طور کامل در ایران از بین برد، همراهی آن‌ها با صدام حسین در جنگ عراق با ایران بود. از منظر اغلب ایرانی‌ها، رابطه مجاهدین خلق با صدام نابخشودنی است. برای تقریب ذهن آمریکایی‌ها، می‌توان جان واکر لینذ که به طالبان آمریکایی معروف است را نام برد. با این حال که جان واکر از جنبشی حمایت می‌کرد که بن‌لادن از دل آن سربرآورده بود و هزاران نیروی آمریکایی را در افغانستان به کام مرگ کشاند، هنوز هم با مجاهدین خلق قابل قیاس نیست زیرا تعداد تلفات ایرانی‌ها در نتیجه اقدامات آن‌ها و همراهیشان با صدام، چندین و چند برابر بیشتر از این تعداد بوده است. مجاهدین خلق که نتوانستند همراهی و حمایت مردم ایران را داشته باشند، روی به افراد حریص و زودباور آورده‌اند. آن‌ها آفتاب‌پرست‌های سیاسی هستند. زمانی‌که در ایران بودند، ترکیبی از سوسیالیسم و اسلام‌گرایی را به نمایش می‌گذاشتند، در عراق سکولاریست‌ بودند؛ اساسا بعثی‌هایی بودند بدون هویت عربی و در فرانسه ژست دموکراتیک گرفته‌اند. در حقیقت رفتار این گروه تداعی‌گر فرقه‌ای است که تا محل زندگی اعضا و نحوه ازدواج و طلاقشان را به آن‌ها دیکته می‌کند.»

***