نگاهی به پیام رهبران حاضر و غایب مجاهدین خلق
ایران فانوس، 01.07.2019
مجاهدین خلق دوباره بوی کباب به مشام شان خورده و در این رابطه روز سوم تیرماه پیام تازه ای به نام پیام شماره 13 که مانند پیام های کلیشه ای و دیکته شده قبل است، به رهبر مفقودشان نسبت داده اند. در این پیام اما دو موضوع جدی و مهم را پیش کشیده اند که از نگاه مجاهدین خلق اهمیت زیادی دارد، تحریم مالی آیت الله خامنه ای و تروریسم خواندن سپاه پاسداران.
مجاهدین خلق، به طور سنتی و از سال های قبل رهبری خود را همواره با رهبران طراز اول حکومت ایران و نیروهای شان را با سپاه پاسداران مقایسه می کردند که امروزه می توان فهمید و درک کرد که مابین این دو مقایسه، فاصله سال نوری است و مقایسه تنها در حرف و شعر و شعار است.
از زاویه دیگر، مجاهدین خلق می خواهند به نیروهای روحیه باخته و اربابان شان بگویند که تحریم و به دنبال آن جنگ، نزدیک است و تحریم و جنگ، از نتایج زحمات و فعالیت های شبانه روزی مجاهدین خلق در خارج و کانون های شورشی کذایی در داخل ایران، است و اگر چنین است جا دارد تا نیروهای روحیه باخته و زهواردررفته در حالت آماده باش به سر ببرند تا این بار بر خلاف انقلاب 22 بهمن سال 1357، نان جنگ و فروپاشی خیالی نصیب مجاهدین خلق گردد.
پیام نحس مجاهدین خلق مملو از شعر و شعار و نفرین و ناله است. مملو از کینه و عقده گشایی و سیاه نمایی است که بخش کوچکی از آن از این قرار است؛
تهدید، نکوبیدن سر مار به سنگ است.
سپاه جهل و جنایت باید در هم کوبیده، خلعسلاح و منحل شود. باید قیام کرد.
خوشا کانونهای آتشافروز شورشی، طلایهداران ارتش آزادی
خوشا هموطنان و یاران شورشگر و اشرفنشان که در کشورهای مختلف جهان چون سیل خروشان جاری شده و صدای رسای مردم ایران و ارتش آزادیستان را طنین افکندهاند.
رود خروشان خون شهیدان در پرتو مهر تابان مقاومت و آزادی ایران ضامن پیروزی محتوم خلق ماست
مسعود رجوی
۳تیر ۱۳۹۸
پیام دیکته شده و کلیشه ای، جدا از این که به اربابانش می خواهد بگوید که این بار هدف را درست تشخیص داده اید، همچنین در انتها اذعان می دارد که رود خروشان خون شهداء که همیشه با خسران و نابودی توام بوده این بار ضامن پیروزی و آن هم پیروزی مهر تابان مقاومت است. این هم نوعی نان قرض دادن مریم عضدانلو از جانب رهبر مفقود به خودش است. انگار که نان رهبر مفقود را کسی دیگر هم می تواند بخورد.
پیام نحس و جعلی و منتسب به مسعود رجوی، زمینه ساز نشست و سخنرانی مریم عضدانلو در روز شنبه هشتم تیرماه بود که طی آن مریم قجر در جمع اعضای زهوار در رفته و جیره خواران و مهمانان اوباشش در پادگان اشرف 3 در آلبانی، فضای خاورمیانه را جنگی تشخیص داد و در این رابطه به اربابانش پیام داد که حکومت ایران جنگ طلب ولی ما صلح طلب هستیم و شما نیز جز جنگ با ایران راه دیگری ندارید و اگر جنگ می خواهید ما در خارج کشور و هواداران شورشی ما در داخل کشور دربست در اختیار شما قرار داریم. بخش هایی از این سخن پراکنی چنین است؛
چه کسی جنگطلب است؟
دوستان عزیز،
در هفتههای اخیر بحران ایران به مرحله حادی رسید.
ماه گذشته رژیم آخوندی به چهار کشتی تجاری در سواحل فجیره حمله کرد.
دو روز بعد در اواخر اردیبهشت ماه عوامل رژیم دو لوله مهم نفت در عربستان را با پهپادهای انفجاری مورد حمله قرار دادند.
پنج روز بعد یک موشک آخوندها از طریق مزدورانش در نزدیکی سفارت آمریکا در بغداد فرود آمد.
بعد از آن حملات موشکی عوامل رژیم به فرودگاههای عربستان یکی پس از دیگری تکرار شد.
روزهای ۲۲و ۲۳خرداد نخستوزیر ژاپن برای میانجی گری با پیام رئیسجمهور آمریکا در تهران بود. خامنهای بهنحوی توهینآمیز او را پس زد و بدتر اینکه در همان روز در نزدیکی سواحل ایران در دریای عمان به یک نفتکش ژاپنی حمله کرد.
بیشتر از این نمیشد مهمان میانجی را تحقیر کرد. آخوندها حتی برای حمله به کشتی صبر نکردند شینزو آبه از تهران برود.
و درست یک هفته بعد در ۳۰خرداد حمله موشکی بسیار تحریک آمیزی به هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی بر فراز آبهای بینالمللی در خلیجفارس صورت گرفت.
سپاه پاسداران با یک اطلاعیه رسمی و مملو از رجز خوانی آنرا اعلام کرد و بهعهده گرفت که به این ترتیب ۲۰۰میلیون دلار به دشمن خسارت وارد کرده است.
سپس در ۴تیرماه برای همین هدف قرار دادن دشمن، آخوند روحانی رئیسجمهور ولایتفقیه با چاپلوسی گفت دست ارتشیها و پاسداران مربوطه را میبوسد.
البته مردم ایران البته با ۴۰سال تجربه برآنند که دشمن جای دوری در آنسوی اقیانوسها نیست بلکه همین آخوندهای حاکمند که رودرروی مردم ایران هستند.
با این وصف و طی دو پیام و سخنرانی از جانب رهبران حاضر و غایب، چنین بر می آید که مجاهدین خلق از غایب تا حاضر، بوی کباب به مشام شان رسیده و در این رابطه به روال قبل، جز ترور و جنگ و کشتار و رود خروشان پر خون، پیام دیگری برای جامعه جهانی و مردم ایران در سر ندارند و آنان مثل همیشه که بارها گفته شده و ثابت شده در رابطه با مسایل ایران نه راه حل بلکه یکی از مشکلات مردم ایران بوده و هستند. ادعای حقوق بشر و صلح طلبی شان، همانا شرکت مستقیم در جنگ ایران و عراق، به نفع موقعیت عراق بود که مدعی بودند ما به خاطر صلح است که در جنگ شرکت کردیم. ادعای سخیفی که هنوز هیچ ایرانی و غیر ایرانی آن را قبول نکرده است.
کانون سیاسی/ فرهنگی ایران فانوس