این که آمریکا به تناسب شرایط و منافع خود با تروریست ها آشتی و مسامحه کند یا این که تروریست ها ماهیت عوض کنند و با آمریکا کنار بیایند، به دور از انتظار نیست اما این که تروریست هایی که شعار مردم سر می دهند و هر روز از مردم فاصله بیشتری می گیرند این بار با گروگانگیری و وسیله قرار دادن مردم به چانه زنی با آمریکا مشغول شوند، از عجایب است
Monat: August 2019
ﺗﻮ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﺩﺭﻭﻧﺖ ﻟﺮﺯﺍﻥ ﻭ ﻣﺘﺰﻟﺰﻝ ﻫﺴﺘﯽ؛ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﺩﺍﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺗﮑﯿﻪ ﮐﻨﯽ. ﻭ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﺗﮑﯿﻪ ﮐﻨﯽ، ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﻭﺍﺑﺴﺘﻪ ﺷﻮﯼ، ﺑﭽﻪﮔﺎﻧﻪ ﺑﺎﻗﯽ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﻣﺎﻧﺪ، ﻫﺮﮔﺰ ﺭﺷﺪ ﻧﺨﻮﺍﻫﯽ ﮐﺮﺩ. ﺳﻦِ ﺫﻫﻨﯽ ﺗﻮ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﯾﮏ ﮐﻮﺩﮎ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ. ﻫﺮﮔﺰ ﺑﻪ ﺑﻠﻮﻍ ﻧﺨﻮﺍﻫﯽ ﺭﺳﯿﺪ، ﻫﺮﮔﺰ ﻣﺴﺘﻘﻞ ﻧﺨﻮﺍﻫﯽ ﺷﺪ. رجویها ﻣﺎﯾﻞ ﻧﯿﺴﺖد ﮐﻪ ﺗﻮ ﻣﺴﺘﻘﻞ ﺑﺎﺷﯽ. ﺍﮔﺮ ﻣﺴﺘﻘﻞ ﺑﺎﺷﯽ ﺑﻪ آنها ﻧﯿﺎﺯﯼ ﻧﺨﻮﺍﻫﯽ ﺩﺍﺷﺖ؛ ﻭﺍﺑﺴﺘﻪ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ، ﺗﻤﺎﻡ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﻭ ﮐﺴﺐ ﻭ ﮐﺎﺭ
ایالات متحده در ابتدا به مقامات آلبانی قول داده بود که حضور مجاهدین خلق در کشورشان موقت بوده و هیچ هزینه و مشکلی برای دولت آلبانی در بر نخواهد داشت. این وعده در حال حاضر عملی نگردیده که نتیجه مستقیم سیاست مقامات جدید کاخ سفید است
مسعود رجوی در اجتماع مجاهدین خلق در آغازعملیات موسوم به فروغ جاویدان در سالن اجتماعات پادگان اشرف در عراق بعد از پذیرش قطعنامه 598 توسط ایران از عملیات سراسری جدید سخن گفت
رجوی بارها گفته است و کسی هم نمی تواند اینرا حاشا کند که ملی گرایی یک دروغ است و کسانی راکه آنرامطرح می کردند تخطئه و می گفت فقط مبارزه با یک ایدئولوژی _ البته ایدئولوژی رجوی_ حقیقت دارد وبقیه همه اش فریب است! وملیت و ملی گرایی معنی ندارد و یک شعار امپریالیستی و برای انحراف توده هاست
یکی از شب ها در زمان نشست های عملیات جاری، توی سالن غذاخوری قرارگاه هفتم (در اشرف) به ناگاه صدای فریادهایی به آسمان بلند شد. همه با حیرت به گوشه ای از سالن رفتند که محل برگزاری نشست عملیات جاری یگان خدام گل محمدی بود. خدام در گزارش نوشته است که می خواهد از سازمان جدا شود. صدای فریادها متعلق به آقای علی.م از فرماندهان نیروهای عملیاتی بود که نعره می زد
اما جوان نیرومند یا همان پهلوان پنبه قصه ما با شمشیر آخته ای که از خون و رنج و سرمایه ملتی به دست آورد، به جای جنگیدن با اژدها جنگ صد برابر و ایدئولوژیک و فرقه ای در زیر زمین را علیه زنان و قربانیان نگونبخت پیشه کرد تا در ابتدا و جهت سهولت کار آنان را مغلوب نماید
اما قبل از پرداختن به موضوع مرگ یا زندگی، حیات مسعود رجوی را از پروسه زندان ساواک تا کنون به نقد کشیده ایم که او چگونه در سرفصل های تاریخی سازمان از حضور در میدان و همراهی با دیگر اعضای سازمان که با انواع خطرات مواجه بوده اند، خود را کنار کشیده، جان خود را برداشته و از میدان رزم فرار کرده است
نارضايتى به حد بى سابقه اى در عمر تشكيلاتى سازمان رسيده است، هم مريم رجوى و هم ديگر مسئولين سازمان مستأصل از حل اين معضل بوده و به تطميع افراد روى آورده اند و
فتيله سختگيرى و نشست هاى اجبارى را پائين آورده اند كه بطور قطع و يقين پادزهر موقتى است و در آينده اى نزديك با توجه به تجربيات دو دهه در تشكيلات بودن، نارضايتى ها مضاعف شده و فرار اعضاء را به دنبال خواهد داشت
چند روز قبل در سایت ایران افشاگر، نوشته ای به قلم کاظم مصطفوی (حمید اسدیان) مشاهده کردم که ضمن حمله به آقای“رضا اکبری نسب” با همان ادبیات ذکر شده، ایشان را مورد نوازش قرار داده بود. در این نوشته، با انبوهی واژه “کلاغ” مواجه شدم که در جهت تحقیر منتقدان بکار گرفته شده و ناخودآگاه مرا به یاد داستان “الدوز و کلاغ ها” نوشته صمد بهرنگی انداخت که از قضا کلاغ ها در آن نماد “روشنگری