جان بولتون، استعفا یا اخراج
کریم غلامی، ایران فانوس، 18.09.2019
از سال ۲۰۱۷ تا کنون، دونالد ترامپ سه مشاور امنیت ملی خود را یعنی ژنرال فلین، ژنرال مک مستر و جان بولتون، را بر کنار کرده است که شاید راه حلی برای مسائل تنش زای بین المللی پیدا بکند ولی این مسائل همچنان لاینحل باقی مانده است. اعلام برکناری جان بولتون، در شرایطی صورت گرفت که اختلافات بسیار زیادی در مورد شیوه اداره موضوعات تنش زای بینالمللی در داخل دولت دونالد ترامپ مورد بحث بود. از جمله این موضوعات، سیاست آمریکا در قبال ایران، ونزوئلا، کره شمالی، افغانستان و روسیه است. برکناری بولتون برای من قابل پیش بینی بود. اگر یادتان باشد، چندی پیش ترامپ در مقابل کاخ سفید گفته بود „من به دنبال جنگ نیستم، بولتون میخواهد با تمام دنیا بجنگد“. از روز اول سیاست ترامپ بر فشار و تهدید برای باج گیری بود. برکناری سه مشاور در این مدت کوتاه خود به خود نشان دهنده شکست سیاست دونالد ترامپ و تصمیم های غلط او در این مسیر است. بر کناری بولتون، نشان میدهد اختلافات موجود بر سر بسیاری از موارد بخصوص بر سر ایران به مرحله غیر قابل سازش رسیده بود. دونالد ترامپ در بسیاری از موارد مشاوره های جان بولتون را هم سو با اهداف و خواسته های خود نمی دید.
در هفته گذشته، شاهد بودیم که فشار جان بولتون بر دونالد ترامپ مانع از امضای توافقنامه صلح با طالبان شد، در حالی که دونالد ترامپ آماده میشد با نمایندگان گروه طالبان در کمپ دیوید ملاقات و پیمان صلح امضا کند اما استدلال جان بولتون این بود که دونالد ترامپ نباید با سازمانی که مسئول کشتار هزاران آمریکایی در خلال ۱۸ سال گذشته است، توافقنامه صلح امضا کند. انصراف کاخ سفید از ملاقات با سران طالبان و امتناع از امضای توافق با آنان نشان داد جان بولتون توانست نظر خود را بر کرسی بنشاند و به نظر من این موضوع باعث اخراج جان بولتون از سمت اش شد.
مشاوره های جان بولتون تا به امروز موجب شده تا برخی از توافقنامه های مربوط به کنترل تسلیحات اتمی یکی پس از دیگری لغو شوند از جمله این پیمانها، پیمان منع تولید موشک های بالیستیک بود، مانند توافق با ایران(برجام)، و خلع سلاح اتمی در کره شمالی است و همچنین پایان دادن به پیمان منع تولید موشک های هسته ای میان برد است که در سال 1987 بین رونالد ریگان و میخائیل گورباچف امضاء شد. در کل می توان گفت که مشاوره های جان بولتون جهان را در معرض خطر سلاح های اتمی قرار داده است.
اما جان بولتون کیست؟
جان بولتون یک افراطی(ایدئولوژیک) است، ایستادن او (عکس گرفتن او) در کنار تروریست های معروف امروزی مانند مجاهدین و داعش، خود به خود نشان دهنده سطح جنگ طلبی و افراطی گری اوست. او همواره نسبت به نهادهای بینالمللی به دیده تردید نگاه می کرد. جان بولتون فارغ التحصیل در رشته حقوق از دانشگاه ییل است. او در اوایل دهه ۱۹۸۰ کارش را در زمینه سیاست خارجی و امنیت ملی در دوران ریاست جمهوری رونالد ریگان، آغاز کرد. بولتون که در زمان جورج بوش(پسر) نیز از معاونان وزارت خارجه بود او جزء کسانی بود که به شدت از نظریه عراق دارای تسلیحات اتمی است حمایت میکرد. در سال ۲۰۰۵ جان بولتون توسط جرج بوش به سمت سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد انتخاب شد در حالی که او پیوسته منتقد نقش این سازمان بود و آن را سازمانی غیر مؤثر در امور و روابط بین الملل می دانست.
بعد از خروج آمریکا از توافق اتمی برجام با ایران ترامپ مدام خواهان مذاکره مستقیم با ایران بود اما بولتون با این راه کار کاملا مخالف بود. هر چند که این راه کار به دلایل زیادی تا کنون تحقق پیدا نکرده است. تا کنون جمهوری اسلامی از مذاکره با آمریکا امتناع کرده است که خود دلایل متعددی دارد، از مسائل داخلی و عدم اعتماد به دولت آمریکا بخصوص وجود بولتون در دولت آمریکا و محاصره اقتصادی و نگرانی از دسیسه های „تیم ب“ (بولتون و ناتانیاهو). اکنون با خروج بولتون از این تیم، اسرائیل به نوعی تنها مانده است. خروج بولتون از حلقه نزدیکان ترامپ این احتمال را که ممکن است اسرائیل به تنهایی به ایران حمله کند کاهش میدهد چرا که ترامپ به دفعات برای گفت و گوی بدون قید و شرط با ایران ابراز تمایل کرده است. به عبارت دیگر خروج بولتون حتی میتواند بر سیاست آمریکا در قبال اسرائیل تأثیر گذار باشد.
چهار گروه هستند که در این میان عصبانی و یا بهتر بگویم عزادار هستند. گروه جنگ طلب درون آمریکا، ناتانیاهو (که به دنبال حمله به ایران و جنگ با ایران بود)، کشورهای عرب خلیج فارس و مجاهدین که یار و پشتیبان و مهمان چند هزار دلاری خود را از صحنه سیاست ایران به دور می بینند. اخراج جان بولتون، یک قدم به سوی „نه به جنگ“ بود. شکست جناح جنگ طلب در دولت ترامپ به خودی خود صورت نگرفت بلکه حاصل کار بسیاری در جهان بود که در مقابل جنگ طلبی آمریکا ایستادند.
„پایان“