خاموش کردن جداشدگان مجاهدین مسئله اصلی مریم رجوی
فرقه رجوی در تلاش برای خاموش کردن صدای جداشدگان است
آیا رجوی و فرقه سرتا پا کاذبش با جمهوری اسلامی در حال مبارزه هستند؟
با نگاهی به گذشته و حال این فرقه روبه زوال می توان دریافت که اوضاع در درون فرقه بسیار بهم ریخته و سران فرقه بسیار پریشان حال هستند، از طرفی افشاگری های بی امان اعضای جدا شده از فرقه داد و فقان سران فرقه را دراورده بطوریکه از صبح تا شب و از شب تا صبح سران فرقه رجوی در حال طراحی دسیسه برای اعضای سابق و جدا شده هستند و از طرفی گرفتار شدن ابدی فرقه درباتلاق آلبانی نفس کشیدن را بر آنان زهرمار کرده.آیا فرقه رو به سقوط رجوی که هم اکنون در باتلاق آلبانی گرفتار شده توان مبارزه با رژیم را دارد یا اینکه تمام تلاش خود را برای به سکوت کشاندن منتقدین خود بکار گرفته؟
برای فرقه تروریستی و دیکتاتوری رجوی در افتادن با رژیم مهم است یا خاموش کردن صدای به حق منتقدینش در اروپا؟
اما اگر به گذشته برگردیم، به دورانی که ارباب و پدرخوانده گوربگور شده رجوی( صدام ملعون ) در قدرت بود و فرزند خوانده اش ( رجوی ) را هم درعراق بخاطر خوش خدمتی و سرسپردگی قدرت نامحدود عطا فرموده بود، از اجازه دستگیری شهروندان عراقی و تحویل به استخبارات خونخوار صدام تا اهدای تانکها وتوپهای پیشرفته، هلیکوپترهای جنگی، سلاحهای سبک، سنگین و نیمه سنگین، پول های مردم عراق و هر آنچیزی که در ارتش خودش داشت بعلاوه آموزش های رزمی مختلف توسط افسران زبده ارتش صدام و لجستیک و داشتن نیروی جوان وووو، رجوی و ارتشش که در کنار مرز ایران بودند سرنگون کردن رژیم تنها و تنها برای فریب افراد مستقر در اردوگاه اشرف توسط رجوی بلغور می شد زیرا توان آنرا نداشت تا برای سرنگون کردن رژیم فرمان حمله دهد چون درعملیات دروغ جاویدان زور خود راآزموده بود و از پوچ و پوشالی بودن نیروی خود مطمعآ بود، و از طرفی هم پس از آتش بس جنگ هشت ساله بین ایران و عراق رجوی و نیرویش در عراق قفل بودند اما به هر حال در کنار مرزهای ایران بودند و چندان فاصله ای با ایران نداشتند، اما اکنون که فرقه رجوی هیچگونه سلاحی در دست ندارد و از امکانات درعراق و مرز مشترک هم در آلبانی خبری نیست و ۳۴۳۹ کیلرمتر هم با تهران فاصله دارد، سران خائن فرقه رجوی بهتر از هر کسی می دانند که آرزوی رسیدن به تهران و در دست گرفتن قدرت را با خود به گور خواهند برد، وبه نوعی اکنون هم مانند عراق در آلبانی قفل شدند.
سران فرقه مجاهدین به رهبری خانم مریم رجوی به دلیل دست و پا زدن در باتلاق آلبانی و به دلیل افشاگری های اعضای سابق در اروپا به نقطه ای رسیده اند که خود نمی دانند چگونه و با چه ترفندی اعضای سابق خود را که محکمترین منتقدین هم هستند ساکت کنند، در این سالیان به هر دری زده اند، از تهمت زدن و وابسته بودن و مزدور بودن تا تهدید علنی به کشتن و حمله به تجمعات جداشده ها و برخورد فیزیکی و مجروح کردن آنان، اما نتوانستند و نخواهند توانست کسانی که از نزدیک شاهد مناسبات و تشکیلات دیکتاتوری، خیانت و جنایت طی سالیان در اردوگاه های آنان در عراق بوده اند را بسکوت بکشانند.
این دیوانگان روانی بشکلی خود و روحیه خود را باخته اند که دست به اقدامی ساختگی با همکاری پلیس آلبانی زدند که موضوع از سرتا پا پر از تناقض است و اساسآ به واقعیت حتی نزدیک هم نیست، مجریان و نویسندگان احمقی که چنین سنایوئی را پیاده کرده اند تا چه اندازه عقب ماندگی ذهنی بایستی داشته باشند که یک مجموعه دروغ را سر هم کرده و موضوعی ساختگی را از سال قبل به امروز وصل کرده اند بدون اینکه فکر کنند خواننده و مخاطب می پرسد پس چرا یکسال پیش اعلام نکردید؟ پس عکس ها و فیلم های دستگیر شدگان کجاست؟ دستگیری یک شهروند ترک به هر دلیلی در آلبانی آنهم در سال گذشته چه ربطی به اعضای جدا شده دارد؟ و صدها پرسش دیگر،
نکته اول اینکه این اطلاعیه رسانه هائی مثل بی بی سی و رادیو فردا را در وهله اول غافلگیر کرد وخبر را پخش کردند اما گوئی بعد از مطلع شدن از دروغ و ساختگی بودنش از دنبال کردن آن امتناع کردند.
نکته دوم تنها مصرف داخلی داشت انهم برای اینکه به نیروی از پا افتاده و پوشک پوش خود بگویند ببینید سازمان شما فعال است، نوعی شیره مالی سر افراد بیچاره.
نکته سوم برای اینکه در دنیا خود را مطرح کرده باشند و دوباره رسانه ای شوند تا جلب توجه و مظلوم نمائی کنند، چون این روزها با راه افتادن کارزار استیضاح ترامپ، اوضاع بولتون و جولیانی هم خوب نیست و اگر برای شهادت و توضیح احضار شوند ممکن است که گند کارشان در رابطه با مجاهدین دراید، از این رو فرقه با این عمل نسنجیده قصد داشت یک جنجال بین المللی راه بیندازد که بولتون و جولیانی و عملکردشان در حمایت از فرقه مشرع باشد.
نکته چهارم اینکه این یک دسیسه چینی غیرحرفه ای برای ترساندن اعضای جدا شده در اروپا بود، به همین دلیل هم دست به انتشار اسامی امضاء کنندگان نامه اعتراضی که دوستان ما به سفارت آلبانی در فرانسه داده بودند زدند، نامه ای که ملاقات رئیس جمهور آلبانی با خانم رجوی را زیر سئوال برده و آنرا محکوم کرده بود، و به دروغ مدعی شدند که این اسامی را سفارت آلبانی در اختیار فرقه قرار داده.
انتشار اسامی نفرات جدا شده و امضاء کنندگان نامه اعتراضی آنقدر احمقانه و ناشیانه بود که هر کسی که در اروپا زندگی می کند به آن می خندد، در پی انتشار اسامی، فرقه از ایرانیان اروپا می خواهد که اگر این افراد را در هر کجا که دیدید به اولین ایستگاه پلیس اطلاع دهید، ناشیگری و پفیوز کاری را دقت کنید، اولآ طوری بیان کرده که انگار جدا شدگان از فرقه نکبتبار رجوی بطور قاچاق در آلمان یا دیگر نقاط اروپا زندگی می کنند و پلیس آلمان یا دیگر کشورهای اروپائی، پلیس شهری که در آن زندگی می کنیم از وجود ما در این کشور و شهرهایمان مطلع نیست در حالیکه ما شهروندان این کشورها هستیم و، اتفاقآ وقتی هم که به آلمان آمدم به کوری چشم مجاهدین خیلی زود جواب گرفتم، دومآ این جماعت نادان تلاش می کنند که ایرانیان اروپا را به جاسوسی علیه همیدگر وادار کنند درست مثل اردوگاه اشرف و مناسبات کثیف تشکیلاتی خودشان که همه را علیه یکدیگر به جاسوسی وادار می کردند و الان هم همین شیوه کثیف را در اردوگاه مانز اجرا می کنند، اینگونه مناسبات در دوران استالین در شوروی سابق رواج داشت و این جماعت مجاهد هم از همین شیوه استالینی بهره می برند.
در نهایت اینکه هر قدم فرقه مجاهدین و سرانش با هدف به سکوت کشاندن اعضای جدا شده می باشد و تمام دقدقه این فرقه برباد رفته امروزه افراد جدا شده هستند، مبارزه با رژیم تنها و تنها در سخنرانی ها اهمیت دارد،اما به سران گیج فرقه یاداوری می کنیم که اینجا اروپا است عراق دوران بابای جنایتکارتان نیست، اینجا قاره آزاد است و فعالیت ما هم قانونی و ثبت شده می باشد، اینجا اردوگاه اشرف و اردوگاه مانز نیست و ایرانیان شریف در اروپا هم در تشکیلات کثیف بهره کشانه شما نیستند که برای جاسوسی بسیجشان کنید، مرتبه بعد قبل از اقدام به راه اندازی چنین نمایشنامه های مسخره کمی فکر کنید و سناریو نویستان را عوض کنید، شماها انگار مخ تان هنگ کرده.