چگونه دونالد ترامپ بازی را باخت
مهدی خوشحال، ایران فانوس، 07.11.2020
سرانجام کودتای نرم و رسانه ای و مافیای اقتصادی به بهانه انتخابات پر سرو صدای ریاست جمهوری سال 2020 آمریکا، استمرار ریاست جمهوری دونالد ترامپ از حزب جمهوریخواه، را به یک دوره چهار ساله کاهش دادند. این امر اگرچه در تاریخ آمریکا نادر است اما غیر ممکن نیست.
دونالد ترامپ، همان طور که در ابتدای کاندیداتوری خود در سال 2016 و برای چهل و پنجمین دوره ریاست جمهوری آمریکا، وعده هایی مبنی بر عدم جنگ و عقب نشینی به داخل خاک آمریکا، داده بود تقریباً به وعده های کلانش جامه عمل پوشاند اگرچه همزمان بسیاری از تابوها و هنجارهای مردم آمریکا و جهان را نیز شکست و به ترامپیسم شهرت یافت.
سیستم سرمایه داری نیز ممکن است دونالد ترامپ از حزب جمهوریخواه، را عامداً جهت ترمیم بعضی از نواقض و خسارات هنگفت جنگ و ماموریت های ویژه و کثیف به نفع صهیونیسم جهانی، روی کار آورده و یا این که به طور تصادفی از دست شان در رفته باشد به هر حال با خط و خطوط و پتانسیل افراطی و ناسیونالیستی دونالد ترامپ در استمرار ریاست جمهوری اش، مشکل جدی دارند.
یک رییس جمهور سیاسی و ورزیده وقتی می بیند کارت بازی ندارد و تنها گزینه روی میز، جنگ است با استفاده از کارت جنگ زمانی که جنگ علیه یک کشور و یا علیه تروریسم، نیمه کاره مانده است مردم و سیستم را مجاب می کند تا برای خاتمه دادن به غائله، مجدداً دوره دوم نیز روی کار بماند تا ماموریتش را به پایان برساند.
اما دونالد ترامپ به خیال خودش کارت های بازی بدون جنگ، زیادی در دست داشت که توسط آن کارت ها گمان می کرد جریان گلوبالیستی حداقل و ناچاراً دو دوره او را تحمل می کنند.
دونالد ترامپ از حزب جمهوریخواه، پس از هزاران میلیارد دلار هزینه جنگ های افغانستان و عراق و صدها سال جنگ آمریکا علیه ممالک دیگر، در چهار سال اول دوره ریاست جمهوری اش به نفع زرادخانه ها و فروشندگان سلاح و میلیتاریسم جهانی و موقعیت اسراییل در خاورمیانه، جنگ نکرد اما در ارتباط با منافع اسراییل همه کارت هایی که می توانست طی هشت سال بازی کند اما طی چهار سال بازی کرد و به انتها رساند. این ساده لوحی و پخمگی در سیاست است. اگر دونالد ترامپ قرار است جنگ نکند، تکلیف زرادخانه های آمریکا و اروپا و سایر قدرت های فروشنده سلاح و میلیتاریسم و کلنگی کردن ممالک فقیر در راستای منافع سرمایه داری جهانی و استعمار، چه می شود و اگر قرار است کارت های هشت ساله را طی چهار سال بازی کند او در مدت ریاست جمهوری بعدی اش که کارتی برای امتیازدهی به نفع صهیونیسم و اسراییل در خاورمیانه، در اختیار ندارد، طبعاً شروع به باجخواهی و یا به عبارتی ضد کارت در راستای منافع اسراییل و به زیان آنان بازی خواهد کرد که این کارش خطرناک است و باید در دور اول و تا کار به آن جا نکشید جلویش را گرفت حتی اگر در دور اول بهترین خدمت را در راستای منافع اسراییل و صهیونیسم جهانی، کرده باشد.
دونالد ترامپ طی دوره چهار ساله اول کارت های بازی اش را تند تند به نفع اسراییل بازی کرد تا آن ها نیز راغب و مشتاق شوند و دوباره او را سر کار بیاورند. اما دونالد ترامپ در این میان فریب توانمندی های خود و هواداران میدانی اش و فریب دوستانی که در خدمت آنان چهار نعل می تاخت را خورد.
او بیشتر از این که شبیه یک ناسیونالیست افراطی عمل کند شبیه یک انقلابی عمل می کرد. او حتی سرنوشت گرهارد شرودر از حزب سوسیال دموکراسی در آلمان را مد نظر قرار نداد زمانی که گرهارد شرودر و حزبش باضافه حزب سبزها، قرار شد از سیستم گلوبال فاصله بگیرند و سیاست را به برلین واگذارند و از جنگ و جدال بپرهیزند النهایه بازی قدرت را به رقیب خود حزب دموکرات مسیحی و خانم آنگلا مرکل که اهل بازی گلوبال بود، باخت. دونالد ترامپ آن قدر که به توانمندی خود و هوادارانش در داخل توجه داشت و بهاء می داد به بیرون از دنیای خود و به تاریخ بهاء نمی داد.
دونالد ترامپ پس از پیاده شدن از مرکب قدرت و مبادا این که از پتانسیل شخصی و هوادارانش علیه دولت آینده یعنی جو بایدن از حزب دموکرات و نظام گلوبالیستی، استفاده نماید از هم اکنون اقدام به بایکوت او در رسانه های مجازی کرده اند همان رسانه هایی که قادرند در چشم مردم در سر فصل موعود خاک بپاشند و سیاه را سفید جلوه دهند.
در تجربه نهایی، وقتی کشتی اسیر کولاک و طوفان شد، ناخدا یا کاپیتان پیر و پاتال به درد نجات و تصمیمگیری کارآمد نمی خورد. بهینه است در شرایط حساس و بحرانی، کاپیتانی جوان و ماهر از حیث فیزیکی و روانی و با سابقه ورزشی و نظامی سکان کشتی را به دست گیرد. متاسفانه، کشور آمریکا با مسایل و مشکلات عدیده ای که پیش روی خود دارد چه با دونالد ترامپ و چه با جو بایدن، قادر به هدایت کشتی در دریای متلاطم امروز جهان نخواهد بود.
„پایان“