وقتی رجب طیب اردوغان نئو عثمانیست و حامی تروریسم درباره ایران دچار توهم میشود، محمد سهیمی
مقدمه
رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور اقتدار گرای ترکیه که درباره احیای امپراطوری عثمانی دچار توهم شده است، و در حالیکه کشورش حدود ۴۵۰ میلیارد دلار بدهی خارجی دارد، نیروهای تروریست مورد حمایت خودرا به کشورهای خاورمیانه میفرستد، در سفری به باکو نشان داد که علاوه بر حامی تروریسم بودن، اعتقاد به زورگویی و اقتدار گرایی، و توهم راجع به خود، از دانش درباره منطقه نیز بویی نبرده است. او در یک سخنرانی در باکو، شعری را با این مضمون خواند:
ارس را جدا کردند و آنرا با میله و سنگ پر کردند****** من از تو جدا نمیشدم؛ به زور جدایمان کردند
اردوغان که ظاهراً بخاطر „پیروزی“ ارتش جمهوری آذربایجان بر ارمنستان با کمک اسرائیل و تروریستهایی که خود او به آنجا فرستاده بود دچار هیجان شده بود، نمیدانست که این شعر درباره جدایی ارس و ایران از مناطق شمال آن است. در عین حال، دلیلی که حال کشوری به نام جمهوری آذربایجان وجود دارد دقیقا همین جدایی آن مناطق از ایران است، وگرنه چنین کشور کاذبی وجود نداشت. اردوغان ایران را با قبرس، و یا لیبی که به دلیل حمله پیمان ناتو به آن به بهانه مداخله به اصطلاح بشردوستانه نابود شد، اشتباه گرفته است.
این گنده گویی مملوّ از توهم و بی دانشی توسط اردوغان را باید در چهارچوب تمامی اقدامات او در یک دهه گذشته در منطقه دید که باعث کشتار هزاران نفر از مردم منطقه شده است. موضوع این مقاله مروری کوتاه بر این کارنامه میباشد.
اردوغان و سوریه
در اکتبر سال ۲۰۱۴ در یک سخنرانی در دانشگاه هاروارد، آقای جو بایدن که در آن زمان معاون آقای اوباما بود، درباره ترکیه تحت رهبری اردوغان و دیگر متحدان آمریکا در منطقه، و اقدامات آنها در سوریه چنین گفت:
„بزرگترین معضل ما متحدان ما بود؛ متحدان ما در منطقه بزرگترین مساله ما در سوریه هستند. ترکها دوستان بزرگی بودند و من رابطه عالی با اردوغان دارم، که اخیراً وقت زیادی را با او گذراندم. سعودی ها، اماراتی ها، دیگران، همینطور؛ اینها چه کار میکردند؟ اینها آنقدر مصمم بودند که [بشار ال-] اسد را از قدرت پایین بکشند که یک جنگ نیابتی بین سنی و شیعه داشتند؛ چه کار میکنند؟ آنها صدها میلیون دلار پول و دهها هزار تن اسلحه را به هر کسی که حاضر بود با اسد بجنگد دادند، منتها آنهائی که پولها و اسلحه را دریافت میکردند [جبهه] نصرت، القاعده، و جهادیهای تندرو رادیکال از مناطق مختلف دنیا بودند. اگر تصور میکنید که من اغراق میکنم، نگاهی [بدان جا] بیندازید. تمامی آنها [پول و اسلحه] کجا رفتند؟ پس حالا چه اتفاقی داره میافتد؟ ناگهان همه در حال بیدار شدن هستند که این گروه، ای اس ای ال [داعش]، که همان القاعده در عراق بود و از آنجا بیرون انداخته شد، قلمرو در غرب، ببخشید، در شرق سوریه برای کنترل بدست آورد، با ال نصرت، که ما در همان اوائل آنرا یک گروه تروریستی اعلام کرده بودیم، همکاری کرد، و ما نتوانستیم که یاران خودرا متقاعد کنیم که دیگر از آنها حمایت نکنند…. پرزیدنت اردوغان، ایشان دوست قدیمی من هستند، به من گفت که „حق با شما [آمریکا] بود. ما اجازه دادیم تعداد زیادی [از تروریستهای داعش] از ترکیه عبور کنند „.
به عبارت دیگر، ترکیه، به همراه عربستان، قطر و امارات بودند که دأعش، جبهه نصرت در سوریه، یعنی شاخه القأعده در آن کشور، و دیگر گروههای تروریستی را مسلح کرده و از آنها حمایت مالی نمودند. البته حتی قبل از سخنرانی آقای بایدن نیز این حقیقت کاملا شناخته شده بود، ولی اینکه معاون رئیس جمهور آمریکا، که در ۲۰ ژانویه رئیس جمهور آمریکا خواهد شد این حقیقت را صریحا بر زبان آورد، بسیار مهم است. این دیگر از زبان آنچه که راستهای افراطی ایران، که بسیاری از آنها قبلا ادعای چپگرایی داشتند، „آمریکا-ستیز“ مینامند — بخوان منتقدان واقع گرای سیاست آمریکا در خاورمیانه — نیست.
ولی رژیم اردوغان فقط به تروریستهای کمک تسلیحاتی و آموزشی نمیداد. تروریستهای مجروح به ترکیه [و اسرائیل] برده میشدند تا بهبود یابند و دوباره به سوریه باز میگشتند. رژیم اردوغان به دأعش اجازه میداد تا روزی ۵۰،۰۰۰ بشکه نفت سوریه را از طریق بندر نفتی جیهان در ترکیه صادر کند. ترکیه بخش وسیعی از شمال سوریه را اشغال کرده است که در آن برای مردم کارت شناسایی ترکیه صادر میکند؛ نظام آموزشی ترکیه را بر آن ناحیه تحمیل کرده است، و حتی اداره پست ترکیه نیز در آنجا باز شده است. ترکیه همچنین از حدود ۳۰،۰۰۰ تروریست که از مناطق دیگر سوریه فرار کرده اند در ادلب حمایت میکند. ارتش به اصطلاح آزاد سوریه نقش پیاده نظام ارتش ترکیه را بازی میکند، و ترکیه بارها به مناطق کرد نشین سوریه حمله کرده، و تعداد زیادی از مردم غیر نظامی و جنگندههای کرد را کشته است.
اردوغان و لیبی
لیبی، کشوری که بر طبق شاخصهای اقتصادی شناخته شده پیشرفتهترین کشور قاره آفریقا بود با حمله پیمان ناتو به آن کشور، به بهانه مداخله به اصطلاح بشردوستانه، در سال ۲۰۱۱ عملا به عنوان یک کشور مستقل از میان رفت. در لیبی حال دو „دولت“ وجود دارد، یکی در بنقازی و دیگری در طرابلُس، و دستکم سه گروه تروریستی بزرگ در آنجا پایگاه دارند. اردوغان نیز که توهمات نئو عثمانی دارد در لیبی مداخله کرده است. پارلمان ترکیه در ۲ ژانویه ۲۰۲۰ به اردوغان اجازه داد تا نیروهای ارتش ترکیه را در لیبی مستقر کند. ولی ترکیه بخشی از تروریستهای تحت حمایت خود در سوریه و کشورهای دیگر را به لیبی فرستاده است، و افسران ارتش ترکیه با حمایت نیروی هوایی ترکیه و دستگاه اطلاعاتی ، و همچنین نیروی دریایی ترکیه، آن از آن نیروها حمایت میکنند. تا سپتامبر ۲۰۲۰ ۱۸،۰۰۰ نفر از این نیروها، از جمله دستکم ۳۵۰ نوجوان زیر ۱۸ سال، بعنوان سرباز به لیبی فرستاده شده اند، که از این نوجوانان تا بحال دستکم ۳۴ نفر کشته شده اند. آنطور که گزارش شده در میان این نیروها تروریستهای دأعش در سوریه و در تونس هم وجود دارند.
اردوغان سه هدف را در لیبی دنبال میکند: اول، دسترسی به منابع زیرزمینی و بخصوص منابع دریایی لیبی؛ دوم، چون رژیمهای مصر و امارات از ژنرال خلیفه هفتر، حقوق بگیر سازمان سیا، و نیروهای او حمایت میکنند، و در عین حال دشمن اخوان المسلمین هستند که حزب توسعه و عدالت اردوغان در حقیقت شاخه ترکیهای اخوان است، ترکیه به مقابله با آن برخاسته است، و، سوم، پیگیری رویای خود برای احیای امپراطوری عثمانی.
اردوغان و عراق
هیچگونه نیازی به تکرار تجاوزات مکرر ترکیه به شمال عراق در ناحیه کرد نشین آن وجود ندارد، چرا که این تجاوزات که دهها سال است در حال جریان هستند کاملا، دستکم برای ایران و ایرانیان، شناخته شده هستند.
اردوغان و جمهوری آذربایجان
از زمان سقوط شوروی در پایان سال ۱۹۹۱، و ظهور کشورهای مستقل در غرب و شرق دریای خزر ترکیه کوشیده است که نفوذ خودرا در آن ناحیه گسترش دهد، در حالیکه اگر سیاست خارجی غلط و ایدئولوژیک جمهوری اسلامی نبود، ایران با سابقه چندین هزار ساله پیوند جغرافیایی خود با آن ناحیه که در حقیقت بخشی از ایران بودند، و همچنین نفوذ فرهنگی خود میبایست تاثیر گذارترین کشور آن ناحیه باشد. در این میان ترکیه به قزاقستان در آسیای مرکزی و شرق دریای خزر، و جمهوری آذربایجان در غرب آن دریا چشم دوخته است که هردو به دلیل منابع سرشار نفت و گاز آنها میباشد. لابی اسرائیل به ترکیه کمک کرد تا خط لوله انتقال نفت آذربایجان به دنیای خارج، که طبیعی ترین، کوتاه ترین، و کم هزینهترین آن از طریق ایران بود، بخصوص که خط انتقال گاز ایران به شوروی از جنوب به شمال وجود داشت، از طریق گرجستان وارد ترکیه شده و به بندر جیهان برسد. این موضوع را نگارنده سالها قبل در مقالهای مفصل به زبان انگلیسی با منابع لازم توضیح داد، و بنا بر این نیازی به تکرار آن نیست.
در جنگ اخیر بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان نیز ترکیه از آذربایجان حمایت میکند. رژیم اردوغان، همچون لیبی، نیروهای مزدور و تروریست دأعشی را برای کمک به جمهوری آذربایجان به آن کشور فرستاد. همچنین نه تنها مشاوران و نیروهای نظامی ترکیه نیز به آذربایجان فرستاده شدند، بلکه ترکیه ۷۷ میلیون دلار اسلحه به جمهوری آذربایجان فروخت که بخش عمده آن پهباد، هواپیماهای بدون سرنشین برای جمع آوری اطلاعات و همچنین حمله به اهداف مشخص و بمباران بود. در رژه „پیروزی“ ارتش آذربایجان در پنجشنبه ۱۰ دسامبر نیروهایی که ترکیه به آنجا فرستاده بود نیز شرکت داشتند.
اردوغان و کشمیر
پس از هجوم ارتش هند به ایالت کشمیر هند، حکومت نظامی، و سرکوب مردم، حال گزارشهایی منتشر شده است مبنی بر این که ترکیه قصد دارد از تروریستهای مورد حمایت خود در سوریه به پاکستان با ایالت کشمیر آن کشور بفرستد. با توجه به اینکه هم هند و هم پاکستان مجهز به سلاح هستهای هستند، و عناصر افراطی هم در ارتش پاکستان زیاد هستند و هم در نیروهای اطلاعاتی آن، اگر چنین شود برای منطقه رویدادی بسیار خطرناک خواهد بود.
اردوغان و اپوزیسیون ایران
اپوزیسیون واقعی ایران که نگران یکپارچگی ایران و امنیت ملی آن میباشد، بطور طبیعی با مداخله ترکیه در کشورهای منطقه با حمایت از نیروهای افراطی و تروریستی، و همچنین فرستادن اینگونه نیروها به کشورهای دیگر سخت مخالف است. طبیعی است که وقتی، بعنوان مثال، نیروهای دأعشی در جمهوری آذربایجان مستقر میشوند، برای امنیت ملی ایران خطرناک هستند.
ولی اپوزیسیون قلابی ایران — آن بخش از اپوزیسیون خارج از کشور که حامی تحریمهای اقتصادی، مداخله نظامی و تجزیه طلبان است — در حقیقت سالهاست که با رژیم اردوغان بطور ضمنی و تاکتیکی، اگر نه صریح و راهبردی، متحد است. وقتی اعضای این اپوزیسیون مقالات بسیار در حمایت از مداخله به اصطلاح بشر دوستانه در لیبی منتشر کردند، و حتی نامهای را به آقای اوباما امضا کردند که در آن از ایشان خواسته شده بود که در لیبی مداخله کند؛ وقتی همان افراد خواهان مداخله به اصطلاح بشردوستانه در سوریه بودند، در حالیکه هم آقای بایدن همانطور که در بالا شرح داده شد، هم خانم هیلری کلینتن، و هم آقای جان کری اذعان کرده بودند که متحدان آمریکا، بخصوص ترکیه، اگر نه خود آمریکا، از تروریستها به نام „جنگندگان آزادی“ حمایت کردند، و وقتی همان گروه از تحریمهای اقتصادی علیه مردم کشور به مثابه „جراحی سرطان“ حمایت کردند، چه تفاوتی بین مواضع این گروه و اقدامات رژیم اردوغان وجود دارد؟ در عین حال بسیار هستند در میان این اپوزیسیون قلابی که به نام „فدرالیسم ملتهای ایرانی“ در حقیقت از تجزیه طلبی نیز حمایت میکنند، که دقیقا همان کاری است که رژیم اردوغان در سوریه میکند که رویای آن اشغال دایمی ناحیه شمال سوریه و تجزیه آن کشور میباشد.
کلام پایانی
به گمان نگارنده همه ایرانیانی که نگران یکپارچگی ایران و حفظ امنیت ملی آن میباشند باید به عربدههای اردوغان و توهمات نئو عثمانیست او درباره منطقه، از جمله ایران، اعتراض کنند. اعتراض و یا عدم آن به این عربدهها محک خوبی برای سنجش ارزیابی هر کسی و هر گروهی است که ادعا دارد به ایران، یکپارچگی آن، و امنیت ملی آن دلبسته است و از آنها حمایت میکند. اول ایران باید حفظ شود، تا بعد بتوانیم در آن بکوشیم تا نظامی دموکراتیک برپا سازیم.
صفحه فیسبوک نگارنده