فرقه رجوی به پایان چند دهه خیانت و جنایت علیه ایران و ایرانی رسیده است
«علیرضا نصراللهی،انجمن یاران ایران،یازدهم ژوئن ،۲۰۲۱»
همانطور که در خبرها شنیده اید و در سایت های مختلف مشاهده کرده اید در این روزها فرقه رجوی افسارگریخته و ترمز بریده خودش را به هر آب و آتشی می زند،تا بتواند از شتاب دولت آلبانی،برای به رسمیت شناختن،افرادی که در این کشور به هر دلیلی بی هویت هستند،بکاهد.
که این قانون جدید دولت آلبانی نه برای دل سوختن است نه برای حقوق بشر،بلکه این کار دولت آلبانی تلاش شبانه روزی و بی وقفه اعضای جداشده از فرقه رجوی و خانواده های محترم آنها و تعداد اندکی از آزادیخواهان روزنامه نگار کشور آلبانی،وگرنه چرا دولت آلبانی در سال های پیش از ورود،فرقه رجوی به آلبانی چنین قانونی را در مجلس خودش تصویب نکرده بود؟
بعد از اینکه تصمیمات بر این گرفته شد که فرقه رجوی برای جابجایی از عراق از لیست گروه های تروریستی بیرون بیاید،و به دولت آلبانی هم تاکید شد که آنها را پذیرش کند،وعده و عیدهایی هم به این کشور داده شد،دولت آلبانی هیچگاه فکرش را هم نمی کرد با پذیرش این گروه در آینده به چنین دردسرهایی بی افتد،و این فرقه تا قلب سیستم هایی دولتی این کشور هم نفوذ کند،و مردم این کشور با حضور خودشان اعتراض حضور این فرقه را در کشورشان اعلام کند،و تا انجا پیش روند که کار به درگیرهایی هم بین فرقه و مردم آلبانی رخ دهد.
از آنجایی که کشور آلبانی یک کشور فقیر به حساب می آید،فرقه رجوی هم با خرج کردن پول های باد آورده،توانست با فشار حداکثر بر روی نفرات خودش و حتی اعضای جداشده زندگی را بر همه ی آنها تلخ کند،تا آنجا که نفرات با تصمیم خودشان به ایران برگردند،و این هدفی بود که فرقه رجوی از عراق آن را دنبال می کرد،تا نگذارد پای هیچ جداشده ای به اروپا باز شود تا آنها خیالشان از افشاگری هر چه بیشتر آدمها در امان بمانند.
فرقه رجوی با پُر کردن گوش همگان از اینکه هر جداشده وقتی به ایران باز می گردد،با فشار وزارت اطلاعات دست به افشاگری بر علیه آنها می زنند،و چون با شکنجه چنین اعترافاتی را می کنند در جوامع بین اللملی هیچ سندیتی ندارد،این طرز فکر فرقه رجوی که به دروغ به همه ی اعضای جداشده نسبت داده می شود،اشکال خیلی بزرگی داشت،که فرقه رجوی با تمام زیرکی که در دنیای ضد انقلابی داشتند و دارند،متوجه این نشدند که کسانی که به هر دلیل به مهین برمی گردند،هر کدام از آنها صدها هزار نفر هستند،که در جامعه پخش می شوند،و با مردم روزانه در ارتباط هستند،و این یعنی میتواند از گذشته خود برای مردم سخن بگویند،و خاطرات دوران اسرات خود را تعریف کنند،و این فرقه را به مردم معرفی کنند و از خیانت ها و جنایت های آنان پرده بر دارند،همان مردمی که فرقه رجوی به دروغ اسم آنان را کانون های شورشی و یا هر اسم دیگری خطاب می کند.
بزرگترین اشتباه فرقه این بود که خودش با دست خودش کسانی را به کشور روانه کرد که همه ی آنان با کوله باری از شکنجه،و خاطرات تلخ در اسارت راهی خانه شدند،و الان همه ی ما شاهد این موضوع هستیم که در کشور تمام مردم از بچه تا بزرگ همه به خوبی با گروه تروریستی رجوی به خوبی آشنایی پیدا کرده اند،و می تواند به راحتی خودشان را از این گروه خطرناک حفظ کنند،نه مثل دروان ما که حتی کوچکترین اطلاعاتی از این فرقه نداشتیم،و برای همین بی اطلاعاتی به راحتی در دام آنان قرار گرفتیم،و نتیجه آن فقط سال ها ارسات و شکنجه برایم باقی گذاشت.
در اصل ما سپر بلا شدیم و شدیم راهنمای نسل های آینده بچه های ایران،و این بزرگترین افتخار ما می باشد تا بتوانیم گذشته خود را از وجود کثیف این فرقه کمی پاک کنیم،چیزی که فرقه رجوی هرگز نخواهد فهمید که ایران و ایرانی در هر کجای این جهان باید یک ایرانی با غیرت باشد، و نسبت به کشور و مردمش تعهد داشته باشد،نه اینکه هر بی ناموسی از راه رسید با گرفتن چند صد دلار خاک ایران و ریشه ی خودش را به تاراج بگذارد،همانند فرقه رجوی و خیلی های دیگر …
فرقه رجوی بعد از سر نگونی صدام با در دست گرفتن همین پروژه،که تمام کسانی را که میخواهند از او جدا شوند مجبور کند به ایران برگردنند،بزرگترین خدمت را به جامعه ایران کرد،چون هیچ کس نمی توانست به خوبی اعضای جداشده از این فرقه ماهیت پلید و ضد بشری،این گروه تروریستی را به مردم این نشان دهد،
بله دوستان تنها اعضای جداشده از این فرقه می توانستند به مردم ایران و جهان بفهماند که سازمان مجاهدین فقط یک پوشش است برای رسیدن به جاکمیت و قدرت،نه صحبت از آزادی خلق قهرمان است و نه صحبت از جامعه بی طقبه توحیدی،اگر قرار بود چنین جامعه ای به وجود آید اول باید از درون این فرقه رقم می خورد و بنای این جامعه و ریشه ی آن با همین اعضا تشکیل می شد،نه خلق قهرمان،وقتی این رهبران به اصطلاح آزادی خواه،نمی تواند برای نفرات و اعضای خودشان صداقت و فدا داشته باشند چگونه می خواهند برای مردم ایران آزادی و جامعه ای عاری از طبقه به وجود اورند؟
سازمان مجاهدین در تمامی این سال ها تمام سعی و تلاش خودش را برای جلوگیری از ورود اعضای جداشده به اروپا انجام داد و برای رسیدن به این مقصود از هیچ جرم و جنایتی کوتاهی نکرد. با خیلی از سیاستمداران باز نشسته و شاغل در تمام کشورهایی که ضد ایران و ایرانی هستند دست همکاری داد.
در تمام مدت روی کار آمدن جمهوری اسلامی ایران از هیچ خیانتی کوتاهی نکرد. از جنگ تحمیلی گرفته تا پروژه های اتمی و غیره. با فروختن اطلاعات جنگ به صدام و شرکای آن در آن زمان که پشت صدام بودنند همانند آمریکا،اسراییل، انگلیس، فرانسه و کشورهای دیگر که باعث ریختن خون بهترین و رشیدترین فرزندان این آب و خاک شدند.
حال چگونه می توان بارو کرد که این فرقه دلش به حال این مردم سوخته و می خواهد برای همان مردم که زمانی باعث کشته شدن بچه های آنان شده آزادی به ارمغان بیاورد؟
حتی همین الان هم که دست این فرقه برای تمامیه مردم ایران و اکثر مردم جهان باز شده باز دست از وطنفروشی برنمی دارد،و با دشمنان همین آب و خاک دست همکاری دارد،و با فشار بر روی اعضای در بند و جداشده می خواهد به هر ترتیب که شده آنها را سر به نیست کند،و نگذارد پای این آدمها به جامعه و خبرگزاری های بی طرف باز شود،و کرونا بزرگترین حامیه این فرقه شد.
فرقه رجوی به خوبی آگاه بود هر نفری که پایش به دنیای آزاد باز می شود برای رسیدن به آرامش روحی و تلافی کردن سال های گذشته خودش و خدمت به جامعه ایران دست به افشاگری بر علیه این فرقه می زنند،تا همگان بفهمند که در پشت این چهره ی به اصطلاح فرشته،چه مار افعی خوابیده است و منتظر رسیدن به فدرت است تا بعد از رسیدن به قدرت خون مردم را در شیشه کند.
دوستان و هم میهنان عزیز و ارجمند،بالاخره بعد از سال ها تلاش و افشاگری و رونمایی از سندهای خیانت این فرقه،توانستیم با فشار بر روی سازمان های به اصطلاح حقوق بشری،به این مهم برسیم تا بر اثر فشارهای خانواده ها و اعضای جداشده،دولت آلبانی نه به دلخواه بلکه با تحمیل تن به مینیمم قوانین پناهندگی دهد،و برای نفرات پناهند به این کشور کارت های هویت صادر کند،چیزی که اصلا خوشایند فرقه تروریستی رجوی نبوده و نیست ولی دگر کاری از دستش ساخته نیست .و باید تن به این قانون دهد،قانونی که با صدور آن باعث متلاشی شدن این فرقه خواهد شد.
از این به بعد همه شاهد خواهیم بود که با شروع رفت و آمد اعضای جداشده به اروپا و صدور ویزا برای خانواده های دردمند و چشم انتظار،ریشه ی این گروه را خواهند سوزاند،مریم رجوی به خوبی از این موضوع آگاه می باشد،برای همین شروع کردند،به بازی با کلمات،مثل موسسان پنجم،و تعهد تا سرنگونی و خیلی بازی های دیگر…
مسعود رجوی با راه انداختن این شعبده بازی و بهتر بگویم این مسخره بازی میخواهد برای خودش زمان بیشتری بخرد،وگرنه در دنیای واقعی اگر شما علوم سیاسی داشته باشید با وجود ارتش آزادیبخش و ریيس جمهور برگزیده،راه اندازی و تاسیس موسسان پنجم یک جُک بیش نیست که هم خودش می داند و هم همراهانش،ولی خوب از آنجا که ما عادت به چنین مسخره بازیهایی در این فرقه داریم زیاد تعجب نکردیم،همانند چهل سال گذشته که هر سال دولت ایران سرنگون شد،و تحلیل های پوچ و کشکی مسعود رجوی.
دوستان بالاخره بعد از سال های سال رسیدیم به پایان سازمان مجاهدین،پایانی تلخ و پر از جرم و خیانت،آنهم نسبت به اعضای خود،و خانواده های آنان،سازمان مجاهدین به زودی در دادگاهای حقوق بشری و بی طرف که با فشار اعضای جداشده و شکایات خانواده های رنج کشیده و دردمند،که خواهان رسیدن به مجازات سران این فرقه و به خون خواهی از فرزندان خود در جامعه جهانی خواهند بود.
و امیدورام در آینده نزدیک به جای دادگاه های خارجی روزی برسد که خلق قهرمان ایران خودش به پروندهای کثیف این فرقه رسیدگی کند،و حق مظلوم را از ظالم بگیرند.
پیروز باشید.