اگر جنگ شد چه کار باید کرد؟(2)
مهدی خوشحال، ایران فانوس، 11.04.2022
آلمانی ها مردم سخت کوش و آینده نگری هستند. از سی سال قبل که جنگ سرد به پایان رسید، آلمانی ها با همه امکانات در حال ساختن کارخانه و اداره جات شدند چون که می گفتند، مردم نباید در خانه بنشینند و تنها مصرف کننده باشند بلکه باید بیرون بیایند و در ادارات و کارخانجات مشغول شوند که این، هم برای خودشان و هم برای جامعه مفید است. از سه سال پیش اما، ساخت کارخانه و اداره را تعطیل کردند و تا توانستند خانه و خانه های مدرن، ساختند چرا این که مردم دیگر نیازی به رفتن به اداره و کارخانه نداشتند و در خانه نیز می توانستند کار کنند و مشغول شوند. هم اکنون اما مردم زیادی در حال پناه بردن به جنگل هستند. در کشور آلمان، بیش از دو میلیون کلبه و باغچه جنگلی وجود دارند که یا به صورت اتحادیه و یا انفرادی و در ابعاد 200، 300 و تا 1000 مترمربع هستند.
باغچه ها معمولاً به صورت سرقفلی و اجاره ای است. در گذشته مردم از این کلبه ها و باغچه های جنگلی که در میان شهر و حاشیه شهر و جنگل وجود دارند در فصول بهار و تابستان برای استراحت آخر هفته و فرار از کار و استرس شهری استفاده می کردند اما هم اکنون استفاده از کلبه های جنگلی فرق کرده است. از امسال مردمی که دارای کلبه و باغچه جنگلی هستند، شروع کردند به بازسازی و مرمت کلبه و همچنین تامین مواد غذایی و وسایل زندگی همچون زغال، هیزم، روغن، آرد و غیره. قبلاً مردم از این نوع کلبه ها که امکانات شهری مثل آب و برق داده نمی شد، در آخر هفته استفاده می کردند و قابل سکونت نبود اما هم اکنون مردم اکثر روزها به ویژه روزهای آفتابی در کلبه ها به سر می برند و تمرین روزهایی را می کنند که در شهر و یا کشور، جنگ باشد و کمبود مواد غذایی و یا قحطی و مشکل سوخت و برق و آب و سایر مواد غذایی، داشته باشند ولی در کلبه های جنگلی به اندازه کافی هیزم یافت می شود و آب را توسط منبع از باران جمع آوری می کنند و مصرف مواد خوراکی و غیر خوراکی به جد پایین می آید و قابل مقایسه با مصرف سرسام آور زندگی شهری، نیست و در کنار این ها همچنین مردم و صاحبان کلبه از باغچه نیز برای کاشت گل و درخت و سبزیجات و غیره، استفاده می کنند و ضمناً کشاورزان نیز از امسال زمین های زیادی را زیر کشت بردند و در حال کشت محصولات نگهدارنده اند چون که وزیر کشاورزی در آلمان به مردم کشاورز توصیه کرده است تا زمین های خود را محصولات نگهدارنده و قابل دوام، بکارند. باغداران نیز که بعضاً باغات نزدیک به جنگل را جهت شکار حیوانات استفاده می کردند هم اکنون درختان خود را مورد حرس و مرمت قرار داده و در حال احداث سیاج، هستند و دارند زمین های دارای قابلیت کشت و کار را دوباره آباد می کنند تا اگر جنگ و تحریم و مشکلات حمل و نقل و سوخت، حادتر شد در مضیقه قرار نگیرند.
اگر کشور اوکراین قبل از حمله ارتش روسیه، برنامه ای نظیر آنچه آلمانی تدارک دیدند برای روزهای جنگ و کمبود و قحطی، داشتند لازم نبود امروز این همه مردم در داخل و خارج کشور آواره شوند.
به راستی اگر جنگ اوکراین از کنترل خارج و فرسایشی شد و به نقاط دیگر سرایت کرد و به دنبالش قحطی و گرسنگی اتفاق افتاد، چه کار باید کرد؟ طبیعی است که جنگ اصالت ندارد و تنها صلح اصالت دارد. جنگ به جز در شرایط اضطراری و دفاعی، توجیه عقلانی و سیاسی ندارد. اما اگر شخصی یا جریانی و یا کشوری خواست به هر دلیلی جنگ را آغاز کند، بایسته است مردم از هر حیث خود را آماده جنگ و تبعاتش کنند. جنگ اگر ملی و میهنی و دفاعی باشد، می بایست مردم و جوانان مستعد در جبهه و پشت جبهه مشغول جنگ و دفاع از خاک و مردم خود شوند و در غیر این صورت اگر جنگ امپریالیستی و زرادخانه ای و زرگری و فرسایشی و جنگ های مشابه، باشد مردم می بایست به دنبال حفظ خود و منابع و منافع خود باشند.
جنگ تنها ایجاد ترس و وحشت نمی کند و تبعاتش به کمبود و قحطی و گرانی و بیکاری نمی انجامد، بلکه یکی از تبعات جنگ و آنچه که به دنبال خود دارد، ظهور و بروز گروه های مافیایی و وحشت و ضد خارجی و نژادپرست، است.
در اثر جنگ که به دنبالش کمبود سوخت و مواد غذایی و غیره را به دنبال خواهد داشت و فاصله ی دارا و ندار افزایش خواهد یافت، برای سرمایه امنیت افت خواهد کرد و درنتیجه نیروی سرمایه داری در تبلیغات و در عمل، عامل کمبود و ناامنی و بی کاری و فقر و سرقت و تورم و گرانی را نه از جانب خود بلکه از جانب بیکاران و خلافکاران و خارجی ها، خواهد دانست و گروه های فشار را بر علیه شان بسیج خواهد کرد.
اگر جنگ و یا قحطی پیش آمد، طبیعی است که نیروهای راست و ضد خارجی به جان خارجی ها بیافتند و از کمپ های پناهندگی و مدارس ابتدایی که اکثر کودکان خارجی اند، شروع کنند تا ارعاب و وحشت را برای خارجی ها، زیاد کنند و آنان را به مهاجرت معکوس سوق دهند.
در کشور آلمان خوشبختانه دولت جدید که ائتلافی از احزاب مترقی است از هم اکنون به فکر روزهای جنگ و قحطی افتاده و به جد با گروه های نژادپرست و خودسر و راست افراطی، برخورد می کنند اما این اقدامات کافی نیستند. موضوع جنگ و کمبود و معضلات اجتماعی و اقتصادی و روانی، حادتر از این است که دولت بتواند همه امور را کنترل کند. هم اکنون بسیاری از مردم اوکراین و روس در کشور آلمان و سایر کشورهای دیگر با هم نزاع و مشاجره دارند که گاهاً به خیابان ها و اعتراضات عمومی کشانده می شود. ولی در مورد بروز گروه های فشار و مافیایی و نژادپرست، امری متداول و با سابقه و سازمانیافته است لذا از هم اکنون می بایست مردم بیکار و فرودست به ویژه پناهجویان و خارجیان خود را با مصیبت های جنگ و کمبود و گرانی و از جمله گروه های فشار و آتش به اختیار که در کنار قانون حاشیه امن دارند آماده نمایند.
ادامه دارد