مسعود رجوی، حاضر یا غایب
ایران فانوس، 30.01.2017
مسعود رجوی زمانی که در مناسباتش در عراق حضور فعال داشت و جهت قید و بند و اسارت بیشتر اعضایش ترفند „حضور و غیاب“ را هر از گاهی و به صورت نمایشی اجراء می کرد و حضور و غیاب فیزیکی را به حضور و غیاب ایدئولوژیکی و مبارزاتی معنا می کرد، خود سالهاست حضور فیزیکی و ایدئولوژیک ندارد بلکه تنها حضوری نمایشی و روحیه بخش به اعضای درمانده و مسئله دارش دارد.
اخیراً و طی روزها و هفته های گذشته سایتهای مجازی فرقه رجوی به گونه ای معنادار و به اصطلاح گاماس گاماس، دارند مسعود رجوی رهبر مفقود و مرحوم شده را لانسه و رو می کنند. این سایتها، دارند شائبه ای را دامن می زنند که گویا مسعود رجوی وجود دارد و کارکرد دارد، اما بدلایلی که قادر به افشاء آن دلایل نیستند از چشمهای دوست و دشمن، غایب شده است. در مناسبات داخلی، گاهاً نامه و پیامی را از جانب مسعود رجوی به نیروها گزارش می کنند و فرامین قید شده در نامه را منتسب به رهبری فرقه، به حساب می آورند. سران فرقه و دستگاه تبلیغاتی، تا کنون به علت و دلایل حضور و غیاب رهبری فرقه، نپرداخته و آن را جزو خط قرمز و اسرار فرقه به حساب می آورند.
رو کردن آرام آرام رهبری فرقه در سایتها و نامه ها و پیامها، شاید به این شائبه دامن بزند که شاید مسعود رجوی به دلایل امنیتی و سیاسی، از دیده ها پنهان شده و اخیراً و با روند معادلات سیاسی و غیره که جملگی به نفع فرقه است، مسعود رجوی قادر به رو شدن است و فرقه در آینده و سرفصل مهم، قادر است از کارت مسعود رجوی، استفاده سیاسی و یا نظامی ببرد. این شائبه را دامن می زنند که با درگذشت یکی از رهبران سیاسی در ایران، روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا، خروج اعضای اسیر از عراق و غیره، جملگی به نفع فرقه است و حال می توان از کارت رهبری فرقه، استفاده سیاسی و بهینه کرد. هیچ کدام از گزینه های فوق و یا سایر گزینه های مد نظر تبلیغاتچیهای فرقه، درست نیست بلکه تنها گزینه زیر درست است.
نیروهای مجاهدین پس از خروج از عراق و ورود به آلبانی و تغییر و تحولات در آمریکا و ایران، بسیاری از شعارهای نگهدارنده خود را از دست داده اند. آنها شعار رجوی ایران، ایران رجوی، مریم مهر تابان، فردا تهران، سرنگونی، آتش در کوهستان، سرزمین عاشورا، پایگاه استراتژیک مبارزه، هزار اشرف و دهها شعر و شعار فریبنده و نگهدارنده ی نیروها را از دست داده و می خواهند به نوعی به نیروها به قبولانند که اوضاع و احوال جدید، به نفع فرقه است و کمبود و سئوال نیروها مبنی بر این که رهبری فرقه حال می بایست حضور یابد و دلیلی بر غیبت بیشتر او نیست، دارند با رو کردن آهسته آهسته مسعود رجوی، پاسخ این سئوال را می دهند، که این نوع و مدل لانسه کردن تصویر مسعود رجوی، نیاز داخلی و نشانگر اوج نارضایتی و تشتت در صفوف اعضای مجاهدین در آلبانی است. اعضایی که در گذشته مصرف سیاسی و ایدئولوژیک داشتند و با شعر و شعارهای قدیمی عادت کرده بودند، حال در شرایط داخلی جدید یعنی آلبانی و شرایط سیاسی خارجی، خلع شعار و روحیه باخته و با انواع و اقسام پرسش روبرو شده اند. سران مجاهدین هم جز داروی رهبری غایب، فعلاً نسخه دیگری جهت مداوای نیروها در سر ندارند و یافت نکرده اند. اگر داشتند، حتماً رو می کردند. مثلاً اگر آنها چند صباحی شعار دونالد ترامپ و لابیهای خود در آمریکا را سر دادند، النهایه معلوم شد که دونالد ترامپ یکی از راه حلهای داخلی و خارجی آمریکا را، بنا بر مبارزه علیه گروههای تروریستی و افراطی، نهاده است. فرقه رجوی هم در ارتباط با آمریکا و آمریکای دونالد ترامپ، از هر گروه تروریستی و افراطی خطرناک تر و ضد آمریکایی تر است، ولی چون آب ندارند فعلاً از شنا کردن معذورند. سرانجام کار گروههای تروریستی، درگیر شدن با اربابان خود است و این را گروههای تروریستی طالبان و القاعده در عمل ثابت کرده اند.
بنابراین رو کردن کاغذی و تصویری و معنادار و شبهه برانگیز مسعود رجوی، مصرف خارجی ندارد بلکه تنها و تنها مصرف داخلی دارد و این به معنای آن است که تشتت و روحیه باختگی در صفوف مجاهدین از هر زمان دیگری بیشتر است و اهرمهای سرکوب، قادر به مهار نیروها نیست و سران فرقه این بار ناچار به استفاده از کاغذ و تصویر رهبر همیشه غایب شده اند.
درنتیجه سران فرقه که مدتها نزد اربابان خود نقش ایفاء کردند و ثابت کردند که بدون رجوی قادر به ایفای نقش خود هستند، اما کماکان در مناسبات داخلی قادر به حذف مسعود رجوی ولو از کاغذ و اینترنت، نیستند.
کانون سیاسی/فرهنگی ایران فانوس