محمد علی جابرزاده تئوریسین جنایت و خیانت در سازمان مجاهدین، مرد

محمد علی جابرزاده تئوریسین جنایت و خیانت در سازمان مجاهدین، مرد

محمد علی جابرزاده تئوریسین جنایت و خیانت در سازمان مجاهدین، مرد

 کریم غلامی، ایران فانوس، 14.02.2017

به دلیل سالیان تلاش بی وقفه افشاگری جداشده ها، هر کسی کم و بیش از جنایت ها و خیانت های مسعود رجوی مرحوم، اطلاع دارد. همواره در کنار مرحوم مسعود رجوی، تعدادی مزدور کارهای او را پیش می بردند. هر کدام از این مزدوران، نقش خاص خود را داشتند. کسانی مانند مهدی ابریشمچی، نقش لومپن چاقو کش را ایفا می کردند، کسانی هم مانند عادل و رحمان، کارهای کثیف او را مانند شکنجه و اعدام اعضاء و اسیران، را انجام می دادند. اما کسانی هم که تحصیلاتی داشتند و حرفی برای زدن داشتند، عملا پشت صحنه نقش ایفاء می کردند. یکی از این افراد، مرحوم جدید محمد علی جابرزاده بود. می توان گفت که همه سخنرانی ها و نوشته ها و یا موضع گیری های مرحوم اول مسعود رجوی، توسط جابرزاده نوشته می شد و یا از فیلتر تصحیح او می گذشت.

در جلسات درونی تشکیلات مجاهدین هر وقت مرحوم اول مسعود رجوی، در بیان یک موضوع سیاسی و یا ایدئولوژیک، درمانده می ماند او جابرزاده را صدا می کرد که با استدلال آن موضوع را تئوریزه بکند. مرحوم جدید محمد علی جابرزاده، همواره مسئول تبلیغات سازمان مجاهدین بود. اصلی ترین ارگان رسانه ای مجاهدین نشریه مجاهد بود که او نقش بسیار مهمی در مقاله ها و مطالب مندرج در آن را داشت و می توان گفت که تمام موضوعاتی که در رسانه های مجاهدین منتشر می شد، از زیر فیلتر او رد می شد.

محمد علی جابرزاده، نقش مهمی در سرپوش گذاشتن بر جنایات و شکنجه های درون تشکیلات سازمان مجاهدین داشت. عمدتا افرادی که در برابر زندان و شکنجه های درون تشکیلات مجاهدین مقاومت می کردند، نهایتا به او سپرده می شد. خیلی از افراد مقاوم زیر بازجویی های او می شکستند و مجبور می شدند به خیانت و یا انحراف اخلاقی اعتراف بکنند. بطور معمول، مرحوم جدید محمد علی جابرزاده، چندان در جلسات درون تشکیلاتی مجاهدین صحبت نمی کرد. هر بار که او صحبت می کرد، به این معنی بود که مرحوم اول مسعود رجوی، در قانع کردن افراد درمانده شده است. در یکی از جلسات درون تشکیلاتی مجاهدین که توسط مسعود رجوی اداره می شد، یکی از افراد در رابطه با فحاشی ها و ضرب و شتم هایی که در جلسات شستشوی مغزی به نام „دیگ“ صورت می گرفت، اعتراض کرد. مسعود رجوی تلاش کرد که با بی اطلاع بودن از این وضعیت و انتقاد از مسئولین سازمان، مسئله را رفع و رجوع بکند، ولی او همچنان به اعتراض خودش ادامه می داد و استدلال می کرد که بارها نامه نوشته و مسعود رجوی را در جریان گذاشته است، صحنه به آرامی بر ضد مسعود رجوی می چرخید که مرحوم جدید جابرزاده، وارد صحنه شد، ابتدا با استدلال و توجیه اینکه این اشکلات فردی است و ربطی به انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین ندارد، تلاش کرد که موضوع را جمع بکند. سپس وقتی دید کمی صحنه را آرام کرده، رو به آن فرد معترض فریاد کشیدن که این حرف های تو مال خودت نیست و حرفهایت بوی „طعمه“ وزارت اطلاعات می دهد و تو با این حرفهایت شعبه سپاه پاسداران در سازمان مجاهدین براه انداخته ای. مرحوم جدید جابرزاده، چنان صحنه را بر علیه آن فرد چرخاند که مسعود رجوی که از هیچ کسی تشکر نمی کرد، از او بخاطر این کار „انقلابی“ اش تشکر کرد.

هر چند مرحوم جدید محمدعلی جابرزاده، مرد و فرصت نشد تا او را در کنار سایر خائنین به مردم ایران، محاکمه کنند، ولی بی شک نام او در کنار نام مرحوم اول مسعود رجوی، موجب تنفر و نفرین مردم ایران است.

„پایان“