مسعود رجوی فرمول انیشتن درس می دهد
ما آنچنان مغزشویی شده بودیم که هم کور بودیم و هم کر.
26.02.2017
ویدئوی زیر را تماشا کنید
بدون تردید یکی از حلقه های پنهان روابط فرقه گرایانه در درون سازمان مجاهدین خلق بحث ” انقلاب ایدئولوژیک ” و پیامد های آن است. آن چنانکه بعد از گذشت 31 سال از “ازدواج ایدئولوژیک ” مسعود رجوی با مریم عضدانلو (همسر وقت مهدی ابریشمچی ) و همچنین 27 سال از ” طلاق های ایدئولوژیک و اجباری” اعضای سازمان ، این فرقه ایدئولوژیک قصد دارد اهداف فرقه گرایانه از آن را همچنان مخفی نگاه دارد؛ اهدافی که به شدت در مغایرت با اعلامیه جهانی حقوق بشر و حقوق خانواده و کودکان می باشد و اتفاقاً کانون قلم فکر می کند باید از همین زاویه ” انقلاب ایدئولوژیک ” مجاهدین را به چالش کشید. انقلابی که از آنکودکان خاکستری (1) متولد شدند، انقلابی که به فرمان رهبری فرقه رابطه زناشویی بین زن و مرد حرام و نامشروع است و مرتکبین آن به جرم اعدام محکوم خواهند شد و به همین دلیل در مناسبات تشکیلاتی سازمان مجاهدین خلق در 27 سال گذشته هیچ کودکی بدنیا نیامده است.انقلابی که اتفاقاً به بهترین وجه ویژگی ساختار فرقه گرایانه در این سازمان را برای مردم و جامعه آزاد نشان می دهد.
البته تا قبل از سرنگونی دیکتاتوری صدام حسین، ” انقلاب ایدئولوژیک ” برای رهبری مجاهدین فواید تشکیلاتی فراوانی را به همراه داشت که در پناه آن و در حصار بسته حاکمیت صدام حسین در عراق به سرکوب اعضای منتقد و ناراضی سازمان پرداخت و توانست دیکتاتوری فردی و روابط فرقه گرایانه “مرید و مراد” را در این سازمان به اوج خود برساند. اما بعد از سرنگونی صدام حسین دیکتاتور سابق عراق و در شرایط کنونی، انقلاب ایدئولوژیک مجاهدین، به مثابه یک چاقوی دو لبه و بسیار بُرنده برای رهبری این فرقه عمل می کند. چرا که سازمان مجاهدین به دلیل سرنگونی صدام حسین، اجباراً بخشی از نیروهای اعتماد خودش را برای پیدا کردن حامی و ارباب جدید از عراق خارج کرده و در کار باصطلاح ” دیپلماسی انقلابی” در اروپا و آمریکا برای پیشبرد استراتژی خشونت طلبانه و مسلحانه و خروج از لیست گروههای تروریستی بکار گرفته است و در این شرایط ، و در جامعه و بیرون از ساختار فرقه گرایانه، سازمان مجاهدین از توجیه ” ازدواج ایدئولوژیک ” رهبری فرقه و ” طلاق های ایدئولوژیک و اجباری” اعضای فرقه بشدت عاجز و از آن می گریزد، زیرا مهمترین و کلیدی ترین نشانه ” فرقه بودن” سازمان مجاهدین خلق نزد افکار عمومی و رسانه ها و سیاستمداران در غرب ” طلاق های اجباری و ایدئولوژیک” اعضای سازمان مجاهدین می باشد. بنابراین باید رهبری فرقه مجاهدین را وارد چالشی تئوریک و نظری کرد تا به افکار عمومی در مورد اهداف فرقه گرایانه برپایی انقلاب ایدئولوژیک در مجاهدین پاسخ دهد. باید رهبری مجاهدین از طرف افکار عمومی و سیاستمداران غرب مورد این پرسش قرار گیرد که چرا فکر می کند “انقلاب ایدئولوژیک ” نیاز مردم ایران و جهان است و در آینده باید بحث “انقلاب ایدئولوژیک” و ( طلاق های اجباری ) را از جامعه میکرو و کوچک ( مناسبات تشکیلاتی مجاهدین) به یک ظرف بزگتر یعنی، مردم و جامعه گسترش داد؟
خاطره ای را در همین مورد برایتان نقل می کنیم. در سال 1368 نخستین نشست های اولیه شورای مرکزی مجاهدین در مورد ” انقلاب ایدئولوژیک ” و ” طلاق های اجباری ” در قرارگاه بدیع زادگان حد فاصل 10 کیلومتری زندان ابوغریب برگزار می شد، در یکی از این نشست ها بعد از طی شدن بحث های مقدماتی ، مسعود رجوی از بالای سِن در حالیکه یک سینی بر دست گرفته بود به پایین آمد و در حالیکه صدای حزن انگیز موسیقی در سالن طنین می افکند از جلوی صف اعضای شورای مرکزی مجاهدین نفر به نفر عبور می کرد و اعضای حاضر می بایست حلقه های پیمان زناشویی خود را از انگشت خارج و در آن سینی قرار می دادند. از اینکه سرنوشت آنهایی که در خارج کردن حلقه از انگشت خود تعلل و مکث میکردند چه شد، در مطلب کنونی می گذریم، اما هنگامیکه مسعود رجوی با سینی پر از حلقه های ازدواج با بالای سِن برگشت روی به مریم رجوی و جمعیت گفت:
” حالا من رها شدم.”
البته بهای این رهایی موقت رهبری فرقه مجاهدین، اسارت اعضای مجاهدین در چمبره مناسبات فرقه گرایانه مجاهدین بوده است که در صد زیادی از آنها هنوز گرفتار و در بند هستند. سایت ایران قلم فکر می کند که وظیفه همه فعالان حقوق بشر می باشد از همین زاویه به نقد ” انقلاب ایدئولوژیک ” مجاهدین بپردازند، اگر تئوری ” انقلاب ایدئولوژیک” برای رهبری این فرقه رهایی موقت آورد، افشای آن می تواند انزوای همیشگی این فرقه و استراتژی مبارزه مسلحانه را موجب شود.