تکامل تروریسم
ایران فانوس، 16.04.2017
تروریسم همیشه مثل امروز با این کمیت و کیفیت و به دنبال زدن مردم نبود. در گذشته، دوران جنگ سرد که ترور و تروریسم یکی از ابزارهای کار امپراطوری شرق و غرب بود و تروریستهای به نامی چون کارلوس شغال(متولد 12 اکتبر 1949) را تولید می کرد و به کار می گرفت، اگرچه کارلوس ها آدمکش بودند و در مسیر راه و زدن مسئولین سیاسی و نظامی، موانع مردم را نیز می زدند، اما سوژه جزو مسئولین سیاسی و نظامی بود و کاربرد سیاسی بر وجه ایدئولوژیک، غالب بود.
در ایران تروریستهای زیادی در تاریخ وجود داشتند که به دنبال اهداف سیاسی و ایدئولوژیک، بودند و در مسیر سوژه خود را از مسئولین انتخاب می کردند. از فرقه حسن صباح گرفته تا فرقه مجاهدین خلق، از تروریسم به عنوان ابزار و وسیله ای برای رسیدن به قدرت استفاده کردند. اما تروریسم در تکامل خود اهداف و ابزار و روش خود را تغییر داد. مجاهدین خلق، تا سال 1365 روشهای تروریستی دیگری داشتند و از سال 1365 به اسم راهگشایی، سربازان مرزی را مورد هدف قرار می دادند به این بهانه که هدف ما رسیدن به تهران است و سربازان مرزی مزاحم و مانع هستند. از این به بعد تروریسم مجاهدین خلق بیشتر به سوی زدن اهداف مردمی و گروگانگیری و خشونت کور، جهت رسیدن به دلار بود.
همان طور که روش و اهداف تروریستها در مسیر و طی سالیان تغییر کرد، ابزار کار و آموزش و کیفیت نیروهایشان نیز به تناسب زمان تغییر کرد. اگر تروریستها زمانی از اسب و خنجر و اعضای ماهر استفاده می کردند، سرانجام به موتور سیکلت و خودرو و هواپیما و گروگانگیری رسیدند. امروزه انتحار فیزیکی و استفاده از کامیون و نیروهای فریب خورده، از ابزارهای مهم تروریستها هستند.
عملیاتهای تروریستی نیس فرانسه، برلین آلمان و استکهلم سوئد، هر سه با استفاده از کامیون و افراد فریب خورده و زدن به میان مردم بی دفاع جهت ارعاب و باجگیری انجام گرفته است.
ترورهایی که طی چند سال اخیر در خاورمیانه و اروپا انجام گرفت، اکثراً توسط تروریستهای رده پایین انجام گرفته و به جز موارد معدود در اکثر موارد، اهداف مردم بی دفاع بودند که جهت ارعاب و باجگیری انجام گرفته است.
تروریستهای دوران جنگ سرد که جنگ غالب شان، سیاسی و بعداً ایدئولوژیک بود، تروریستهای امروزی اغلب و کار اصلی شان ایدئولوژیک و سپس سیاسی است. تروریستهای امروزی اگرچه ظاهراً با شعار فریبنده عدالت و آزادی به دنبال قدرت هستند، اما در اصل انگیزه های ایدئولوژیک و دلار وجه غالب مبارزات شان است.
در گذشته وقتی که حرف از ترور و تروریسم به میان می آمد، اذهان اتوماتیک به سمت سلاح و سوژه می رفت، در حالی که امروزه تروریستها بدون سوژه و سلاح و از هر وسیله ممکن و در دسترس می توانند مردم بی دفاع را هدف بگیرند و مزد خود را از ارباب شان دریافت نمایند.
درنتیجه، اگر ترور و تروریسم در مسیر زمان اهداف و روش و ابزار و سوژه و کیفیت نیروهایش را تغییر داد و خود نیز تغییر کرد، از مشروعیت نسبی به نامشروعیت رسیده و یا حداقل در مناطقی از کره رمین این چنین بوده، روشهای مبارزه علیه تروریسم نیز نمی تواند به مثابه گذشته از نوع زندان و خشونت باشد، بلکه روشهای مبارزه نیز تغییر کرده یا می تواند تغییر کند. در مورد مجاهدین خلق، روشهای مبارزاتی گذشته از نوع زندان و خشونت، بی تاثیر و یا معکوس عمل کرده و به توان و مشروعیت آنان کمک کرده است. بسیاری از تروریستهای جهان تجربه زندان به همراه دارند و هم اکنون زندان ها یکی از مراکز عمده پرورش تروریسم هستند.
هنوز هم بسیاری از دولتها و ارگانهای امنیتی راست یا دروغ با پدیده تروریسم مبارزه می کنند، اما ابزار کارشان همچنان قدیمی و پر هزینه است. در مورد مجاهدین خلق، تنها ابزار مهم مبارزه، سیاسی و فرهنگی و اطلاع رسانی بوده و این تجربه می تواند در مورد سایر گروههای تروریستی در دنیا به کار گرفته شود. استفاده از تجارب تروریستهایی که به دلایل مختلف از گروه تروریستی خود خارج شده و توان و انگیزه مبارزه علیه تروریسم را دارند، ابزار کم هزینه در ارتباط با مبارزه علیه تروریسم است، زمانی که بسیاری از دولتها و سازمانهای امنیتی دنیا هنوز هم راهکار کهنه و پر هزینه را دنبال می کنند، در حالی که تروریسم تنها تروریست و سلاح و سوژه نیست، بلکه اندیشه و تنفر و باورهای کهنه و ارتجاعی است که تنها با اغماض و باورهای مدرن و انسانی قابل پیشگیری و مداوا است. در این بین همچنین، تقسیم بندی تروریستها به خوب و بد، آشکارا حمایت از مقوله تروریسم و لوث کردن مبارزه علیه تروریسم است.
کانون سیاسی/ فرهنگی ایران فانوس