اولین نامه محمد جواد نوروزی عضو جداشده از آلبانی به خانواده
انجمن نجات مرکز گیلان دوشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۶
خدمت خانواده عزیزم سلام میکنم
نوروز ۱۳۹۶ را به همه شما عزیزان و فامیل های دور ونزدیک تبریک میگویم و امیدوارم سالی سرشار از شادی و شادمانی داشته باشید .ازاینکه نتوانستم همه ی بستگانم را اسم ببرم عذر میخواهم. مهرداد عزیزم نمی دانی وقتی نامه وعکس های شما را دیدم چقدرخوشحال شدم بخصوص وقتی عکس شما را دیدم اول روی ماه تورا بوسیدم. همچنین بابا محسن و بابا بزرگ را باید بگویم عزیزانم عکسها را دیدم با آن غذاهای خوشمزه ،خاطراتی را برایم زنده کرد باقلی ؛ تازه اشپل ماهی ؛ ترشه تره , سیرواویشکا ومیرزا قاسمی وبرنج دودی که شما میل کردید انگار من میل کردم نوش جانتان.
وای که تف بررجوی که سالیان منو ازسفره مادری ام محروم کرد.
مهرداد عزیز باید بدانی عید امسال آنقدر خوشحال بودم و آنقدر می خندیدم که دوستان جداشده ام میگفتند آیا خبری شده که اینقدر خوشحال هستی؟ جوابش روبه شما میگم که باید خوب بدانی چرا . چون شما خوشحال بودید وشما به هدف خودتان رسیدید و من رو ازچنگال رجوی رهانیدین . مهرداد عزیز من برای متین عزیز با ایمیل خودش نامه وعکس فرستادم که برگشت خورد احتمالا من ایمیل را درست یادداشت نکرده بودم تا اینکه از طریق دیگر باشما وصل شدم. عزیز من. وای ما را بگوکه نزدیک به سی سال رجوی تلفن وتماس واینترنت را از ما در ارتباط با خانواده سلب کرده بود. تف بر رجوی که من الان باید بشنوم که مادرم سالیان پیشتر فوت کرده و بنوعی درفراق من دق مرگ شده است از سر نکبت رجوی خائن. من رجوی رو هیچوقت نمی بخشم .
از اینکه توانستم قبل ازعید با شما عزیزان صحبت کنم خیلی خوشحال هستم منتظر تماس های من باشید دیگرهیچ مشکلی برای برقراری تماس ندارم چرا که دارم مستقل و بدوراز رجویها زندگی میکنم .
پدر عزیزم ازراه دور رویت را میبوسم و برایت آرزوی صبر و سلامت دارم.
به خواهران عزیزم مکرم و مینا سلام میرسانم . مینای عزیز ازاینکه نتوانستم باشما تماس بگیرم عذر میخواهم چندبار زنگ زدم ولی خط اجازه نداد در اولین فرصت این کار را خواهم کرد. از طرف من به خواهرزاده هایم سلام فراوان برسان و به آنها بگو خیلی دوستشان دارم و یکایک آنها را میبوسم وهمچنین خواهرزاده های عزیزم رضا ،لاله ،لیلا و چهارمی که اسم او را فراموش کرده ام.همچنین آنهایی را که ندیده ام و اسم آنها را هم نمیدانم سلام برسانید، باید به رضای عزیزم بگویم بی وفا چند بار باشما تماس گرفتم جوابی نگرفتم فکر کردی شما را فراموش کردم هرگز، همانطوری که مادرت برایم عزیز بود و از سربازی اول میامدم منزل شما وشما را بغل میگرفتم ، بدانید شما درقلب من هستید و خاطراتی که با محمود آقا داشتم هرگز فراموش نمی کنم واز را دور صورت ماه او را میبوسم و امیدوارم همیشه درزندگی موفق و پیروز باشد.
به برادران گرامی ام علیرضا ، محسن ،مسعود سلام فراوان دارم و برایشان آرزوی موفقیت و پیروزی در کارهایشان را دارم
راستی به برادرزاده هایم سلام فراوان میرسانم.
خواهران و برادران و همچنین خواهرزاده ها وبرادرزاده ها فقط یک سفارش به شما دارم و این است که تا میتوانید کمک کار و همراه پدر بزرگ باشید تا زودی من نزدتان برگردم و بابای پیر و مظلومم را درآغوش بگیرم . خدا از سر تقصیرات من بگذرد که زیاد به بابا ظلم کردم ولی من ازسرتقصیرات رجوی نمیگذرم که ما را به روز سیاه نشاند و خانواده مان را فرو پاشید.
محمد جواد نوروزی جداشده مقیم آلبانی دریک باشگاه ورزشی تیرانا
در اینجا میخواهم از فاطمه به خاطر زحماتی که در خانه پدر بزرگ می کشد تشکر فراوان کنم وبه اوبگویم شماهیچوقت تنها نیستید عمو ازاینجا پشتیبانیت میکند . راستی مهرداد عزیز امروز رفتیم کوهنوردی جایت خالی بود تعدادی عکس گرفتم که برایت ارسال کردم مهرداد عزیز عکس متین و بچه های مسعود و مینا وعلیرضا و مکرم را برایم ارسال کن مهرداد عزیز باید بگویم شما حرف من را اثبات کردید شما افتخارمن هستید خوب من را درک کردی حتما متوجه منظورم میشوی، با علنی کردن جدایی ام از رجوی درفضای مجازی وسایت نجات نمی دانی چقدر نزد دوستانم سربلند هستم ازکاری که کردی! میخواهم مواظب خودت باشی مهرداد جان خیلی دوست دارم. رجویها هیچ غلطی نمی توانند بکنند الکلی ما را ترسانده بودند وبا مبلغ ناچیزی پول ماهیانه داشتند دوباره ما را اسیرخود میکردند تا طعم آزادی را نچشیم .
درآخر شاد وشادمان و خوش وخرم باشید که پیروزی بزرگ وبازگشتم به وطن عزیزم ایران وخانه وکاشانه ام نزدیک است .
قربان شما – جواد