„آلمان باید موضعی قاطع در برابر سیاست منطقهای ترامپ بگیرد“
امید نوریپور، نماینده مجلس آلمان میگوید منافع محوری آلمان حکم میکند که این کشور به صورت روشن و قاطع به آمریکا بگوید که انزوای شدیدتر ایران را سیاستی نادرست میداند و آمریکا نباید بیش از این بر آتش جنگ در منطقه بدمد.
سیاست ترامپ در قبال ایران و تشدید خصومت کشورهای عرب منطقه با این کشور، میتواند پیامدهای فاجعهباری برای منطقه و اروپا داشته باشد. دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا در ادامه سفر منطقهای خود از عربستان به اسرائیل رفت. سفر از مرکز یک ائتلاف منطقهای خصمانه علیه ایران به مرکزی خصمانهتر. سیاستمداران و کارشناسان مسائل سیاسی منطقه در اروپا با نگرانی روندی را که با روی کار آمدن دونالد ترامپ آغاز شده دنبال میکنند.
امید نوریپور، نماینده حزب سبزها در مجلس آلمان در مصاحبه با دویچهوله میگوید در نقش ایران در بحرانهای منطقه شکی نیست. اما این دلیل نمیشود که آلمان به کشوری مانند عربستان سعودی که حامی سلفیها و خطری بزرگتر است، به عنوان متحدی استراتژیک برخورد کند و مناسباتش با ایران با اما و اگر توام باشد. از نظر او آلمان و کل اروپا باید با سیاستی واحد در قبال ایران و عربستان حرکت کنند و از همه مهمتر پیامی روشن به آمریکا بدهند.
متن کامل مصاحبه:
آقای نوریپور فرخوان ترامپ برای ایجاد یک ائتلاف منطقهای علیه ایران چه تغییری در صفآراییهایی که هماکنون هم در برابر ایران وجود دارد، خواهد داد؟
طبیعی است که وقتی سعودیها ۱۱۰ میلیارد دلار تجهیزات نظامی از آمریکا میخرند، با این کار ایران را نشانه میروند. ترامپ با سیاستی که در منطقه در پیش گرفته نه فقط جبهه ائتلاف عربی علیه ایران را تقویت کرده، بلکه به جناح تندروی ایران نیز خدمت کرده است.
این سیاست میتواند منجر به یک دور شیطانی از مسابقه تسلیحاتی خطرناک در منطقه منجر شود. اگر دولت روحانی نتواند روی سیاست تعامل با همسایگان خود حرکت کند و ایران برنامه هستهای خود را این بار در ابعادی نظامی در پیش گیرد، عربستان سعودی نیز بلافاصله خواستار راه اندازی یک برنامه هستهای نظامی خواهد شد و با شناختی که از ترامپ دارم، آمریکا هم احتمالا چراغ سبز را به این کشور خواهد داد. آنگاه با منطقهای روبرو خواهیم بود به مراتب خطرناکتر و بحرانی منطقهای که اتمی شده است. آلمان نباید فراموش کند که از اولین کشورهای همسایه خاورمیانه در اروپاست.
منافع محوری آلمان حکم میکنند که این روشن و قاطع به آمریکا نشان دهند که انزوای شدیدتر ایران را سیاستی نادرست میدانند و آمریکا نباید بیش از این بر آتش منطقه نفت بریزد.
شما هم حالا و هم پس از سفری که دو ماه پیش به ایران و عربستان داشتید از یک تهدید جدی در منطقه حرف زدید، این تهدید به چه شکل و از کدام نقطه میتواند آغاز شود؟
میان ایران و عربستان سعودی کشورهای زیادی هستند که میتوانند به دلایل و با منافع مختلف برای یک درگیری نظامی قدم جلو بگذارند. در سوریه این ایران است که در ایجاد تنش دست بالا را دارد، ولی در یمن این عربستان سعودی است که معضل اصلی است. اگر به عراق هم نگاه کنیم میبینیم که در آنجا میان آمریکا و ایران نوعی هماهنگی وجود دارد که دستکم سر راه همدیگر قرار نگیرند. اگر آمریکا به این حد از همکاری هم پایان دهد و نیروهای دو طرف سد راه یکدیگر شوند، در آنجا هم میتوان انتظار درگیریهای پراکندهای را داشت.
دو ماه پیش به ایران و عربستان سفر کردم، با فضایی مشابه امروز روبرو شدم. هر دو طرف با لحنی خصمانه همدیگر را محکوم میکردند و مسئول بیثباتی منطقه میدانستند. اما دو تفاوت محوری در این زمینه وجود داشت و دارد. سعودیها در مورد همه مسائل منطقه ایران را مقصر به شمار میآورند. تا آنجا که اگر مثلا میگفتم چرا ترافیک ریاض سنگین است، میگفتند تقصیر ایران است.
دومین نکته که بسیار مهم است این است که ایران به شدت روی این تاکید میکند که تقابلی که در منطقه وجود دارد، تقابل میان شیعه و سنی نیست. در حالی که سعودیها درست روی همین مانور میدهند و این بسیار خطرناک است. چون اگر به بحرانی که در منطقه وجود دارد رنگ و لعاب مذهبی بزنیم، دیگر راه نجاتی وجود نخواهد داشت.
فکر میکنید که نتیجه انتخابات و ادامه دولت روحانی ممکن است روی تعامل این کشورها با ایران تاثیری بگذارد؟
حسن روحانی کارهای زیادی کرده تا ایران را از انزوایی که سالها دچارش شده بود خارج کند. با این همه سیاست منطقهای ایران، از جمله در سوریه در دست رئیس جمهور نیست و این یک مشکل جدی است.
از آن طرف هم برای عربستان سعودی مهم نیست که چه کسی در ایران در چهار سال آینده رئیس جمهور است. بلکه برایش مهم این است که چه کسی در آمریکا رئیس جمهور است. در شرایطی که اوباما به خاطر جنگ در یمن ۳۰ میلیارد دلار کمتر اسلحه به عربستان فروخت، ترامپ وارد صحنه میشود و ۱۱۰ میلیارد دلار معامله میکند. معنایش این است که آنها در کاخ سفید همدستی را پیدا کردهاند که با سیاست تخاصمیشان علیه ایران صد در در صد همراهی میکند. این باعث میشود که آنها احساس قدرت بیشتری بکنند و سیاستهای خشنتر و خطرناکتری را علیه ایران در پیش گیرند. این مایه نگرانی من است.
خوب در این میانه اروپا چه نقشی ایفا میکند؟ اساسا قادر است نقشی ایفا کند یا نه و اگر آری، چرا تا به حال نتوانسته تاثیرگذار باشد؟
اروپا تنها زمانی میتواند در این صحنه نقش ایفا کند که روی دو محور حرکت کند؛ اول این که نگوید متحد استراتژیک ما در منطقه عربستان سعودی است و این ایران است که مشکل منطقه است. چرا که عربستان مشکل بزرگتری است. این کشور حامی اسلام افراطی است. بنابراین ما باید در سیاستمان با هردو کشور فاصله معینی را رعایت کنیم. به این معنی که به یکی اسلحه نفروشیم و برای مناسبات با دیگری شرط و شروط بگذارد.
دوم این که اتحادیه اروپا باید بالاخره درک کند که اگر روی یک سیاست مشترک حرکت نکند، قادر به ایفای هیچ نقشی نخواهد بود. این قابل قبول نیست که وزیر خارجه آلمان برای رسیدن به یک توافق هستهای با ایران و یا برای کاهش بحران در یمن تلاش کند، چرا که این کشور از جمله کشورهایی است که آلمان دهه ها برای توسعه آن سرمایهگذاری کرده است، در حالی که سعودیها از بریتانیا به عنوان مشاور در جنگ با یمن استفاده میکنند و آنها را در مقر اصلی خود مستقر میکنند. بریتانیا با این سیاست عملا به یکی از طرفهای جنگ تبدیل شده است و دو سال است که یمن را بمباران میکند. ادامه این سیاست اروپا را از داشتن سیاستی واحد که بتواند در اوضاع یمن، سوریه و در وحله اول ایران وزنهای باشد و نقشی ایفا کند، باز میدارد.
روی آلمان تمرکز کنیم، خود آلمان هم در تجهیز نظامی کشورهای عرب منطقه نقش کمی نداشته است. در رابطه با ایران و عربستان هم میگویید که باید سیاستش را تغییر دهد، اما چگونه؟
آلمان تا به حال سیاستی محتاطانه و با فاصله را در قبال ایران پیش برده است. همزمان در تسلیح قطر و عربستان سعودی شریک بوده است. عربستان، قطر و امارات متحده عربی از جمله متحدان استراتژیک آلمان به شمار میروند. این سیاستی اشتباه است و باید به آن پایان داد. اگر آلمان بخواهد نقشی به عنوان میانجی بازی کند، باید به ایران و عربستان علائم مشابهی بفرستد.
این به نفع آلمان نبوده که مناسباتی نزدیک را با عربستان سعودی پیش ببرد. نتیجه این سیاست این بوده که حالا در گوشه و کنار کشور ما نیروهای سلفی که عربستان آنها را حمایت و تامین مالی میکند، جوانان و نوجوانان ما را به دام بیاندازند.
به همین دلیل هم این واقعا احمقانه است که ما بنشینیم و نظارهگر این باشیم که ترامپ بگوید ایران مرکز تروریسم است. به این خاطر که مسئله ما در وهله اول تروریسمی است که از سوی نیروهای وهابی پیش برده میشود و این مطلقا ربطی به ایران ندارد. به همین خاطر آلمانیها باید بالاخره بیدار شوند و به این سیاست پایان دهند. همان طور که قبلا هم در این مصاحبه گفتم ما باید فاصله خود را با هردو کشور حفظ کنیم چون هر دو منشاء مشکلات بزرگی هستند ولی قطعا نمیتوان گفت که ایران شریک پردردسرتری است تا عربستان.