اندکی صبر، سحر نزدیک است
مقاله ای به قلم الف. دال. جداشده در آلبانی
(لینک به منبع)
فرقه رجوی، ناتوان از حل و فصل معضلات فزاینده ای که روزانه با آن دست به گریبان است، مجددا فشار خود را بر جداشدگان بیشتر کرده است. مسئولین فرقه در هنگام پرداخت مستمری پناهندگی ماهیانه به نفرات جداشده توصیه و تاکید نموده اند که مطلقا با نفراتی که اسامی آنها را اعلام کرده اند ارتباط نگیرند و حتی تهدید کرده اند که در صورت مشاهده هرگونه ارتباط با اینگونه افراد، مستمری آنان هم قطع خواهد شد.
بعد از اخاذی ظالمانه از جداشدگان به عنوان “کمک مالی برای گردهمایی سالانه در پاریس” و گرفتن ۵۰ یورو از هر نفر، به یکسری از نفرات دستچین شده و خودفروخته که در قالب جداشده در بین جامعه جداشدگان قرار داده ابلاغ نموده است که کلیه ترددات نفرات را در طی روز رصد نمایند که به کجاها میروند و با چه کسانی ارتباط برقرار می کنند. این درحالیست که فرقه رجوی ناتوان از اقدامات شجاعانه نفرات جداشده مبنی بر روشنگری و افشاگری هرچه بیشتر مناسبات درونی، در چنان برزخی قرار گرفته است که نه راه پیش دارد و نه راه پس.
طبق اخباری که از درون فرقه بدستم رسیده است فرقه رجوی درصدد است تا اسیران در بند را طبق همان الگویی که در اشرف و لیبرتی دنبال آن بود از موقعیت فعلی که در مجموعه آپارتمانهایی بنام مفید واقع شده و در منطقه کشار قرار دارد جابجا کند و به محلی که نزدیک فرودگاه خریداری نموده است نقل مکان دهد به این خیال باطل که بتواند با فریب کاری و دجالگری مجددا همان رویاهای برباد رفته سی سال گذشته را احیا کند و از ارتباط نفرات درون تشکیلات با دنیای خارج به ویژه جداشدگان جلوگیری بعمل آورد. غافل از اینکه تمامی این تشبثات و اقدامات سرکوبگرانه راه بجایی نمی برد بلکه بیشتر و بیشتر نفرات پی به ماهیت پلید و اهریمنی فرقه خواهند برد.
فرقه رجوی بایستی بداند که گریزی از ما جداشدگان که به حق تهدید اصلی معرفی کرده است نخواهد داشت و ما تا آخرین لحظه دست از اعاده حقوق پایمال شده خود برنخواهیم داشت. کاری خواهیم کرد تا معنی مزدوری را برای وابستگان روشن نماییم آنهم با تنها سلاحمان یعنی قلم و افشاگری روزانه و با این سلاح به رویارویی با فرقه خواهیم رفت.
جهت اطلاع خوانندگان گرامی، فرقه رجوی آنچنان حقیر و درمانده شده که همچون کودکان خردسالی که قهر یا لج میکنند اینچنین با جامعه جداشدگان برخورد و تنظیم میکند. در حالیکه هرکس که نداند خدای متعال شاهد و ناظر است که ما جداشدگان از هیچ کس کمک نگرفته ایم و تا امروز به روی پای خود و با مختصر حقوق پناهندگی قدم برداشته و البته فرقه را تا حد توان افشا کرده ایم که مدام از این و آن می پرسد که این نامه ها را چه کسانی برای “سایت سحر” می فرستند.
در طول این مدت تنها و تنها قصدمان کشاندن فرقه با پای خودش به میدانی هستیم که در ابتدا خودش برایمان ساخته و پرداخته نموده بود. لذا خوشحال هستیم که شاهدانی حضور دارند که روزانه مسائل ما را دنبال و رصد میکنند و مطالعه مینمایند.
از جداشدگان و خانواده های دردمند داخل و خارج از کشور تا نهادهای بی طرف داخلی و بین المللی میخواهیم تا جائی که می توانند صدای ما جامعه جداشدگان در آلبانی را که هنوز دستمان زیر ساطور فرقه تروریستی رجوی است به گوش جهانیان برسانند. ما این اطمینان خاطر را به تک تک خانواده ها خواهیم داد که دیگر بحث اعاده حقوق از دست رفته خودمان نیست بلکه کمک و یاری رساندن به خانواده هائیست که در این مدت رنج محرومیت از دیدار ما را تحمل نمودند و اکنون نوبت ماست تا آنرا جبران نماییم.
پس امیدوار باشیم.
وای این شب چقدر تاریک است – اندکی صبر سحر نزدیک است (سهراب سپهری)
الف. دال. (تیرانا – آلبانی)
–
اعتماد کامل از نوع فرقه
مقاله ای از ز. ش. جداشده در آلبانی
(لینک به منبع)
یادم هست از روزی که پا به این فرقه جهنمی گذاشتم، اولین چیزی که به ما گفته شد این بود که اعتماد کامل باید سر لوحه عملکرد تو باشد. گفتم احسنت چه چیزی بهتر از این. گفته شد نمونه آن هم اینست که هیچ موقع کمدهای افراد قفل ندارد. درست است، در این فرقه هر نفر یک کمد یک نفره داشت ولی قفل نداشت که فرقه گفته بود ولی بعضی نفرات بخاطر مشکلاتی که داشتند قفل میزدند.
حالا این را هم از حق نگذریم که بعضی مواقع شیطنتهایی صورت میگرفت و افرادی دست به کمد دیگران میزدند. آن هم بخاطر اینکه سازمان آن وسیله را شاید به او نداده بود که نفرات مجبور به این کار میشدند. ولی خواننده گرامی چرا در کمدها را قفل نمیزدند؟ آیا بخاطر اعتماد کامل به نفرات بود؟ در صورتی که هر جای دنیا کمدهای انفرادی نفرات قفل دارد. من هم اولش این فکر را میکردم که جایی آمده ام که اعتماد کامل هست و کمدها قفل ندارد.
بعد از مدتی فهمیدم که بخاطر این قفل نمیز نند که بتوانند خودشان کمدهای نفرات را بگردند و اطلاعات و یا چیزی پیدا کنند که با آن نفر را قفل خودشان کنند. بخدایی که بالای سرمن است چندین مرتبه خودم با چشمهای خودم مخفیانه میدیدم که همه وسائل نفر را می گشتند. حال نفر را برای اینکه پیدا نشود و لو نروند او را به مکانی میبردند.
بیشتر گشتن کمدهای افراد زمانهایی بود که نفرات به جشن میرفتند و در مقرات افراد خاصی برای چک میماندند. این است اعتماد کامل از نوع فرقه ای. نفرات پیش من میامدند و میگفتند مسئولین کمدهای ما را میگردند تا آتو گیر بیاورند که تو نتوانی جلوی آنها قد علم کنی.
خودم ده ها بار کمدم را گشتند و برگه هایی که ما با دوستانمان رد و بدل میکردیم دست آنها می افتاد. میگفتم این برگه من را از کجا آوردید؟ میگفتند بیرون پیدا کردیم. عصبانی میشدم میگفتم این در کمد من بوده چطور دست شما افتاده؟ ولی کی قبول می کرد.
این را خواستم بگویم که این هم یکی دیگر از آزادیهای مسعود رجوی خائن بزدل فراری و مریم است.
نفر جداشده در آلبانی ز.ش