ربودن افراد ترفندى كهنه و دروغ

ربودن افراد ترفندى كهنه و دروغ

ربودن افراد ترفندى كهنه و دروغ

 

عبدالکریم ابراهیمی، ایران فانوس، 19.07.2017

سازمان فرقه اى رجوى بعد از سال ١٣٧٠ و همگانى كردن انقلاب ايدئولوژيكى كه جدايى و طلاق اجبارى زن و شوهر از مقدمات آن بود، چنبره و بند اسارت تمام عيار خود بر اعضاى تشكيلات با اين ترفند آغاز كرد ، چرا كه با اتمام  جنگ ايران و عراق و شكست در عمليات فروغ و اينكه رجوى ديگر قادر به حفظ نيرو نبود و جدايى و مخالفت افراد زياد شده بود از سال ١٣٦٩ تا ١٣٨٢ با آوردن بندهاى انقلاب پشت سر هم تقريبا هر ماه يكى  دو بند از آن كه به بندهاى الف ، ب ، ج ، دال و …. تا هزار همرديف و انتها بند „سين“ و سرنگونى  انقلاب مريم اطلاق ميشد، نفرات را سر جايشان مينشاند و با هر گونه صداى مخالفتى با مشت آهنين پاسخ ميداد و فضا و جو پليسى وحشتناكى در تشكيلات راه انداخته بود كه كسى جرأت ابراز مخالفت نداشت ، آنچنان با اهرم انقلاب همه را سركوب ميكرد و جو رعب و وحشت در بين افراد راه انداخته بود كه كسى جرأت إظهار نظر انتقادى از استراتژى و عملكرد سازمان نداشت و به هر كس كه شك ميشد و از رفتار و تنظيم رابطه اش با بيرون اين أشعه را از او ميگرفتند سوژه نشستهاى جمعى كه به نشست ديگ معروف بود ، ميكردند كه نهايت از دو حالت خارج نبود يا سوژه تمام قد سر در برابر رجوى خم ميكرد و تمام عيار در دستگاهى كه رجوى از افراد ميخواست وارد ميشد يا شكنجه و زندان و أبوغريب ، دستگاه اطلاعات و امنيت بعث و يا سر به نيست ميشد و يا به بعلت بيمارى مشكوك جانش را از دست ميداد و يا اينكه كسانى كه تحمل آن سختى را در لحظه نداشتند چاره اى جز خلاصى خود از مخمصه رجوى با خودكشى نميديدند و خودشان را از جهنم ساخته رجوى خلاص ميكردند.

بعد از سرنگونى ارباب رجوى يعنى صدام حسين ديكتاتور عراق  عده زيادى از افراد با استفاده از جو بوجود آمده خود را از شر رجوى خلاص كردند و به دنبال زندگى خود رفتند و تقريبا نزديك به هفتصد نفر از تشكيلات فرار كرده و نزد آمريكائيها كه در كمپ اشرف مستقر بودند، رفتند. بگذريم كه رجوى با زد و بند با ارباب جديد خود مسير اين جدا شده ها را سد كرد و با فشار مضاعف از طرف آمريكاى حامى دمكراسى فضاى طاقت فرسايى را بر آنها حاكم كرد كه مقالات زيادى در اين رابطه از طرف افرادى كه در آنجا گرفتار شده بودند منتشر شده است.

رجوى با از دست دادن ارباب قافيه را باخته ديد و سريعاً به دامن آمريكا خزيد و با حيله و فريب شيطانى باز با استفاده از اهرم هاى فشار به اصطلاح انقلاب مريم  در كنار سرگرم كردن افراد با بحث اجتماعى جامعه عراق كه اكثراً طرفدار مجاهدين هستند و بزودى حاميانش در عراق قدرت را قبضه خواهند كرد تا سال ١٣٩٠ كه از اشرف جارو شدند با اين ترفند با كجدار و مريض توانست نيروى قابل توجهى از تشكيلات را در اسارت ذهنى و جسمى نگهدارد و روى آنها با اربابانش مانور دهد و مزد مزدورى بستاند.

الان هم كه از عراق بيرون رانده شدند و در البانى مستقر هستند با وجود اينكه مريم رجوى و به اصطلاح خواهران شوراى رهبرى ارشد سازمان تمام عيار براى راضى نگه داشتن افراد وارد گود تشكيلات متزلزل و عنقريب فرو پاشيده شده اند، ميبينيم كه روند جدا شدن افراد رو به فزونى است و تقريبا بيش از صد نفر در البانى از تشكيلات رجوى جدا شده اند و لرزه بر اندام مريم رجوى و سرانش هويداست. بنابر اين خبرهايى از البانى به گوش ميرسد كه ميخواهند يك پادگان در كنار فرودگاه تيرانا از دولت البانى بگيرند و خود آن را بسازند و روند دور نگه داشتن افراد از جامعه را تسريع دهند.

هم اكنون افراد را با پستهاى متعدد نگهبانى در مقرهايشان سرگرم كرده اند و از طرف ديگر جو پليسى و پائيدن همديگر شدت گرفته است و افراد بسيارى از تشكيلات با اين رويه رفتار و عملكرد مخالف هستند و در نشستها مطرح شده است كه در جواب به آنها از ترفند كهنه و قديمى اينكه ما دشمن داريم و تهديد ربودن افراد وجود دارد، اين عمل سران سازمان را توجيه ميكنند اما چون افراد تجربه دارند و ميدانند كه دام اسارت  برايشان پهن ميكنند، بناى مخالفت علنى گذاشته اند و مريم رجوى مستأصل از به بند كشيدن افراد مثل گذشته است و فعلا از اين ستون به آن ستون دنبال فرجى است كه آن هم پيدا نشود. لاجرم اين تشكيلات در گل نشسته سرنوشتى جز فروپاشى ندارد و اين روند از سرنگونى ارباب اول شروع شده است و الان در برژوازى محال است كه سران تشكيلات بخصوص مريم رجوى بتوانند افراد را راضى و همچنان در اسارت خود نگهدارد.

„پایان“