نامه سرگشاده آقای ادوارد ترمادو به آقای ادی راما نخست وزیر آلبانی
وبلاگ ادوارد
آقای ادی راما نخست وزیر محترم کشور آلبانی، اینجانب یک ایرانی مسیحی هستم، که در جنگ هشت ساله بین ایران وعراق ۹ سال در اسارت در کشورعراق بودم و پس از پایان جنگ متآسفانه به سازمان مجاهدین که درعراق ارتشی به نام ارتش آزادیبخش بنا کرده بود پیوستم و مدت دوازده سال از عمر و جوانی خود را بیهوده در بیابان های عراق از دست دادم.
هدفم از پیوستن به سازمان مجاهدین دقیقآ برای رسیدن کشورم به آزادی و دمکراسی بود، برای همین هدف نیز از بازگشت به کشورم پس از تحمل ۹ سال اسارت سر باز زده و به سازمانی که در نگاه اول برایم جلوه مردمی داشت پیوستم.
اما پس از گذشت مدتی و پس از اشغال کویت به دست ارتش صدام و قیام کردهای عراق بر علیه حکومت دیکتاتوری وقت درعراق،سازمان مجاهدین و ارتش به اصطلاح آزادیبخشش که به قول مجاهدین بازوی پراقتدار مردم ایران بود، برای حمایت از صدام دست به سرکوب کردهای عراقی زد،سرکوبی بسا خونین با شیوه های غیر انسانی، با سرکوبی کردهای عراق برای بسیاری از ما که از اردوگاه های اسیران ایرانی درعراق به مجاهدین پیوسته بودیم روشن شد که مجاهدین و ارتششان دقیقآ در خدمت حکومت دیکتاتوری عراق هستند و در واقع ارتش دوم صدام حسین به حساب میایند، البته پس از سرکوبی قیام کردهای عراق توسط مجاهدین، صدام حسین در یکی از سخنرانی هایش بدون نام بردن از مجاهدین از غیر عراقی هائی که در دوران شقب از حکومت عراق پشتیبانی کردند تقدیر نمود.
مجاهدین امروزه در کشور شما هستند، اما اکثر افرادی که اکنون در کشور شما در درون تشکیلات مجاهدین می باشند کسانی هستند که سازمان مجاهدین آنان را با زور و اجبار و مغزشوئی در درون تشکیلات خود به گروگان گرفته.
آقای نخست وزیر آیا از نظر انسانی و از نظر قانون کشورتان ممنوع الملاقات کردن افرادی در هر تشکیلات با عزیزان و خانواده خود پذیرفته است؟
متاسفانه امروزه حقوق بشر بازیچه ای در دست قدرت های جهان بیش نیست و قدرت ها با کارت حقوق بشر سیاست های خود را به پیش می برند، وگر نه در هیچ قانونی و در هیچ مذهب و مسلکی رفتاری که مجاهدین با افراد خود در تشکیلات دیکتاتورمابانه خود دارند قابل قبول نیست، آیا عده ای انسان را بیش از سه دهه در حصار قرار دادن و قطع تماس با دنیای بیرون و آزاد، و وادار کردنشان به تارک دنیا و زندگی کشیش گونه و مدام در گوششان از خون و کشتار و مرگ گفتن تاثیر روانی روی آنها ندارد؟ و آیا این نقض حقوق بشرنیست؟ اگر نیست، پس نقض حقوق بشر کدام است؟
مجاهدین در هر کجا که باشند خطر آن محیط را تهدید می کند، مجاهدین در گذشته با فریب دادن اروپائی ها پولهای کلانی از مردم اروپا در کشورهای مختلف اخاذی کرده اند، اما در سال ۲۰۰۳ همین مجاهدین که امروز در خاک شما حضور دارند در برابر چشمان همان مردم اروپا که پول خود را به مجاهدین داده بودند، اوج وحشیگری خود را به نمایش گذاشتند، منظورم خودسوزی های همان سال است که مجاهدین با این عمل مردم اروپا را شوکه کردند، مجاهدین اگر مجبور شوند همین کار و بدتر از آنرا در کشور شما انجام خواهند داد.
آقای راما نخست وزیر محترم کشور آلبانی،
ما جدا شدگان و اعضای پیشین سازمان مجاهدین شاهدان زنده ای هستیم که می توانیم برآنچه که در تشکیلات مجاهدین دیده ایم صادقانه شهادت دهیم و هر آنکسی را که مایل باشد با دلیل و منطق قانع نمائیم که سازمان مجاهدین و رهبری آن آنچیزی نیستند که خود را به جهانیان معرفی می کنند، چهره خندان رهبری مجاهدین چهره ای است که با ماسک اسلام دمکراتیک پوشیده شده، پرونده مجاهدین مملو از کشتار، ترور،بمب گزاری در درون کشورمان، عملیات نظامی بر علیه نیروهای کشورمان،فروش اطلاعات ملی ووو هزاران خرابکاری دیگر از ابتدا و حتی قبل از انقلاب ۱۹۷۹ در ایران است که همین عملکرد ضد میهنی و خرابکاری ها باعث شده تا روند دمکراسی در ایران نابود شود.
آقای نخست وزیر، به عنوان یک ایرانی که خود دوازده سال قربانی فریبکاری های رجویزم در بیابان های عراق بوده ام از شما درخواست دارم به عنوان یک دولتمرد مسئول، به عنوان ریئس یک دولت، و به عنوان یک انسان، مجاهدین را تحت فشار قرار دهید تا با ملاقات خانواده های اعضای خود موافقت کنند تا اینکه خانواده های این افراد گرفتار بتوانند پس از بیش از سه دهه عزیزان خود را در آغوش بگیرند، امیدوار هستم تا در آینده شاهد این حرکت انسانی توسط شما و در کشور شما برای افراد تحت ستم در تشکیلات مجاهدین باشیم.
موفق باشید.