روز جهانی کارگر گرامی باد
کریم غلامی، ایران فانوس، 03.05.2018
چرا روز اول ماه می را گرامی می داریم؟ روز جهانی کارگر روزی است که در آن یک ارزش انسانی گرامی داشته می شود. زیرا بخش بسیار بزرگی از جامعه جهانی را کارگران تشکیل می دهند. چه کارگرهای که در شرکت های بزرگ و یا کوچک تولیدی کار می کنند و چه کارگران ساختمانی و هر قشر زحمت کش دیگر که در تولید و پیشرفت جامعه دست اندرکارند. نفس کار کردن خود یک ارزش انسانی است که همواره مورد احترام است.
روز اول ماه می روز جهانی کارگر است. منشا این روز جنبش کارگری در اواخر قرن نوزدهم در آمریکا بود. در روز اول ماه می سال 1886 تعداد زیادی از کارگران آمریکایی، دست به اعتصاب زدند و خواستار ساعت کاری استاندارد یعنی 8 ساعت کار در روز شدند. در چهارم ماه می یعنی در چهارمین روز اعتصاب کارگران در شهر شیکاگو آمریکا، پلیس به روی کارگران آتش گشود. تعدادی کشته و تعدای مجروح شدند و در همین رابطه چهار تن دیگر اعدام شدند. با رسیدن اخبار مربوط به این تظاهرات، کشتار و اعدام به سایر کشورها، در گوشه و کنار جهان مراسم یاد بود برگزار و هر سال هم تکرار شد که به تدریج اول ماه مه، روز جهانی کارگر عنوان گرفت. برای اولین بار در سال 1933 حزب نازی آلمان روز اول ماه می را تعطیل عمومی و روز ملی خواند، زیرا اعدام شدگان شیکاگو عمدتا آلمانی بودند. در جریان انقلاب سفید در ایران به دستور شاه 20 درصد از سود خالص کارخانه ها می بایست در بین کارگران تقسیم می شد، چیزی که حتی امروزه در کشورهای اروپایی نیز دیده نمی شود.
وضعیت کار و کارگران در ایران متاسفانه ناگوار است، اعتراضات چند ماه گذشته خود نشان از این ناگواری دارد. اما این شرایط بهانه به دست دشمنان مردم ایران چه خارجی و چه داخلی داده است تا بتوانند از آب گل آلود برای منافع خودشان ماهی بگیرند. مجاهدین خائن تلاش می کنند که این مبارزه بر حق مردم ایران و بخصوص کارگران را به خشونت بکشانند تا از خون ریخته شده برای حیات بی جان خود ارتزاق کنند. اما غافل از آن که جنبش های اعتراضی مردم ایران خود نشان داد که مردم ایران خواهان خون ریزی و جنگ نیستند.
حال بیایید در یک فرض محال چنین در نظر بگیریم که در روز اول ماه می سال 1886 کارگران بجای اعتصاب دست به مبارزه مسلحانه می زدند و با ترور صاحبان کارخانه و دولت مردان می زدند و دوران خشونت در آمریکا را شروع می کردند، حال با این فرض آیا امروز ما کارگان را به عنوان یک گروه از جامعه که ارزشمند و قابل احترام هستند می دیدیم یا به آنها به عنوان یک گروه تروریستی خطرناک به مانند داعش و القائده، نگاه می کردیم؟ آیا ما روزی به نام روز کارگر داشتیم تا آن را جشن بگیریم قطعا نه؟
اما بطور واقع و محتوایی، مجاهدین چه رویکردی در قبال کار و کارگر دارند:
اصلی ترین محور اعتصاب کارگران شیکاگو آمریکا به کاهش ساعت کار از 10 ساعت به 8 ساعت در روز بود. اما استاندارد ساعت کار در مجاهدین وجود ندارد. اعضای مجاهدین بین ساعت 4 الی 5 صبح (بستگی به زمستان و تابستان دارد) از خواب بیدار می شوند و در بهترین شرایط ساعت 12 شب (ساعت 24) می خوابند. از مجموع 20 ساعت اگر 2 ساعت برای غذا خوردن و کارهای فردی مثل دوش گرفتن کم کنیم 18 ساعت باقی می ماند. اعضای مجاهدین روزانه بین 2 الی 4 ساعت جلسات شستشوی مغزی دارند، با این حساب یک مجاهد روزانه بین 12 تا 14 ساعت کار یا بهتر بگویم بیگاری می کند. در سازمان مجاهدین چیزی به نام روز تعطیل و یا جمعه وجود ندارد. اعضای مجاهدین تمام روزهای سال بدون تعطیلی کار می کنند. در سازمان مجاهدین، افراد از هیچ گونه حق و حقوقی برخودار نیستند. به گفته شخص مرحوم اول مسعود رجوی، مجاهد فقط یک حق دارد و آن فدا شدن(مصرف شدن) است.
بیمار شدن و بیمار بودن در سازمان مجاهدین یک جرم و گناه بزرگی است. در سازمان مجاهدین همه باید کار کنند. کار اجباری حتی شامل افراد مسن بالای 70 و 80 ساله هم می شد. معلولین جنگی نیز از این امر مستثنی نبودند. زمان کار و شرایط کار آنها مانند افراد سالم بود. چنانکه حتی بعضا دچار ضایعات جسمی بیشتری می شدند. در سازمان مجاهدین اصطلاح تمارض به بیماران نسبت داده می شد. تمارض، یعنی فردی که بیمار نباشد اما خود را به بیماری بزند. به دلیل کار یا بهتر بگویم بیگاری، بسیار سختی که از افراد کشیده می شد عمدتا افراد دچار ضایعات جسمی شدیدی می شدند کمر درد، پا درد و دست درد، یک بیماری رایج در سازمان مجاهدین است. بیماران از ترس اینکه مارک „تمارض“ نخورند، ابراز بیماری نمی کردند و هر فرد که بیمار بودنش را مطرح می کرد، در جلسات سرکوبگرایانه که روزانه برقرار می شد فرد را مورد توهین و تحقیر قرار میدادند که او تمارض می کند و می خواهد از زیر کار فرار بکند.
مریم رجوی در یک ویدئو، رهایی کارگران را در سرنگونی رژیم ایران می داند، فرض بر این که چنین می شد و جمهوری اسلامی سرنگون می شد و مجاهدین بر سر قدرت می آمدند اولین کسانی که در این میان بیشترین آسیب را خواهند دید همین کارگران هستند، سران مجاهدین هرگز برای قشر کارگر اهمیتی قائل نبودند و نیستند و آنها بر اساس تفکرات بسیار عقب مانده ای که دارند بیشترین استثمار را بر علیه کارگران انجام خواهند داد. مسئول کمیسیون کار مجاهدین (شورای ملی مقاومت) زندانبان و شکنجه گری به نام رحمان (عباس داوری) است. مجاهدین هرگز در تمام طول حیات شان حتی یکبار هم روز جهانی را جشن نگرفته اند و در این روز کار کردن (بیگاری) را در داخل مناسبات خود تعطیل نکرده اند دیگر چه انتظاری می رود تا با کارگران و زحمتکشان ایران بکنند. در جایی دیگر مریم رجوی خواهان ایجاد صندوق های کمک برای کارگران اعتصاب کننده است احتمالا او قصد دارد تا آن را نیز از جیب کارگران بدزدد ولی با این حال این سوال مطرح می شود که اگر مریم رجوی خواهان کمک به کارگران است در قدم اول چرا خود او هیچ کمکی بخصوص از صندوق شخصی که میلیون ها دلار پول باد آورده در آن جمع کرده است به این کارگران اختصاص نمی دهد؟
„پایان“