وضعيت وخيم تشكيلات فرقه رجوى در آلبانى
عبدالکریم ابراهیمی، ایران فانوس، 10.09.2018
ضربه هاى سنگين و پى در پى ای كه بر پيكره پير و فرسوده و عقب افتاده سازمان رجوى وارد مي شود، مي رود تا اين طناب پوسيده را به قطع و يقين، پاره و از بيخ و بُن اميد مريم رجوى را بر باد دهد. يكى از اين ضربات هولناك، مرگ سناتور جان مكين پدر خوانده و مؤسس و حامى تروريست هاى وحشى و انسان كش در خاورميانه است.
بعد از سرنگونى ديكتاتور عراق و ارباب رجوى، اين جان مكين بود كه سازمان رجوى را تا اين نقطه سر پا نگهداشت و يار و ياور و پشتيبان اصلى آن بود و آن را در برابر خشم اصلى مردم عراق براى به محاكمه كشاندن سران جانى اين سازمان و از هم پاشاندن آن، حفظ كرد و سپس دولت آلبانى را مجبور به پذيرش سران جانى و تروريست سازمان و اعضاى آن نمود و نهايت سعى و تلاشش را كرد كه اين تشكيلات تروريستى را نگهدارد و در واقع اين وضعيت را به دولت آلبانى، تحميل كرد بر خلاف نظر و افكار عمومى اين كشور كه بر ضد استقرار اين تروريست ها در خاك خود بوده و روزانه شاهد انعكاس نارضايتى و موضع گيرى رسانه هاى خبرى در اين مورد بوده و هستيم.
نبود جان مكين خلع اصلى تحميل استقرار تشكيلات رجوى در آلبانى خواهد بود و سران تشكيلات و بخصوص شخص مريم رجوى، ديگر دست باز در مانور دادن در كشور آلبانى را ندارد و بالطبع نمي تواند آن خواب هايى كه براى كنترل و سركوب تشكيلات و ايجاد زندانى همانند اشرف – عراق، كه در آلبانى براه انداخته است، به پيش ببرد و به همين دليل مرگ تشكيلات رجوى در تقدير و شرُف انجام است.
دومين ضربه، اصرار خانواده اسيران رجوى بر خواست به حق خود براى ديدار با فرزندانشان كه در چنگال رجوى اسير هستند بخصوص خانواده سميه محمدى كه خواب خوش را از چشمان شخص مريم رجوى و سرانش ربوده است و عرصه را بر مريم رجوى و سرانش تنگ كرده و آن ها را به جنون كشانده تا نقطه اى كه از خشم اين خانواده به سيم آخر زده و اعمال تروريستى و كتك كارى پدر و مادر سميه را در انظار عمومى مردم در خيابان هاى آلبانى به نمايش گذاشت كه اين اعمال شنيع و تروريستى رجوى، رسانه هاى خبرى اين كشور را بر آن داشت كه انعكاس گسترده و وسيعى از اعمال اين جانيان را منعكس نمايند كه نارضايتى مردم البانى را به دنبال داشت. همين نارضايتى مردم البانى و انعكاسات رسانه هاى خبرى، ضربه اى كارسازتر بر فرق پوسيده سران تشكيلات رجوى بود و چهره تروريستى رجوى و سرانش را بيش از پيش، واضح و بر ملا نمود و نارضايتى شهروندان و افكار عمومى كشور البانى از استقرار تروريست هاى رجوى را در كشور خود بدنبال داشته و خواهد داشت.
بنابر اين، مريم رجوى وقتى قافيه را باخته مي بيند، أولاً سرسپارى خود را با برگزارى مراسم پر هزينه براى جان مكين در البانى به بأزماندگان و رهروان أو چون بولتون و جوليانى، به نمايش ميگذارد تا نوكرى و چاكرى خود را مجدداً إعلام كند و ملتمسانه بخواهد كه راه مكين جانى ادامه يابد و همچنان مجرى اوامر آنهاست.
از اين رو، مدتى است كه اين پير عجوزه و روباه مكار(مريم رجوى) در آلبانى تشريف دارند و از ترس عواقب اين ضربات به نشست هاى شستشوى مغزى روى آورده است. اما طبق خبرهايى كه از دوستان به بيرون رسيده است، جو بدبينى و نارضايتى در بين افراد تشكيلات شدت يافته است و هر چه نشست ها كش داده مي شود بر اين جو نارضايتى و اعتراض، افزوده شده است كه موج جدايى و فرار افراد را به دنبال داشته بخصوص در اين روزها كه پنج تن از تشكيلات و حفاظ فولادى آن يعنى زنان شوراى رهبرى از آن جا فرار و اين تشكيلات را ترك كرده اند، خبرى كه چون پتك محكم بر گيجگاه مريم رجوى فرود آمده و مستأصل از راه چاره براى آن است و يأس و نااميدى پيش از پيش به دنبال داشته و حلقه طلسم رجوى بر گردن زنان كه خروج از تشكيلات براى آنان محال و نشدنى مي آمد، كنده شده و از اين پس شاهد ريزش و فرار زنان در رأس تشكيلات خواهيم بود و بالطبع ريزش نيروى مردان را تسريع و صد برابر خواهد كرد. اين آزادى بر تك تك آن ها كه تشكيلات پوسيده رجوى را ترك كرده اند، بخصوص زنانى كه اخيراً خلاصى يافته اند مبارك و فشار و سوزش و درد جانسوز و جانگاه نصيب عجوزه پير و شوهر بزدل آن مسعود و مريم رجوى، مبارک باد.
به اميد آزادى تمام اسيران در بند و روشن شدن چشم پدران و مادران سالخورده به ديدار فرزندان خود.
„پایان“