دغلبازى و سوء استفاده رجوى از شرايط تحریم ایران
عبدالکریم ابراهیمی، ایران فانوس، 13.11.2018
كار فرقه رجوى و دستگاه تبليغات شيطان سازى اش در اين روزهاى سختِ تحريم كه مردم عادى ايران را هدف قرار داده، أوج گرفته است. موجى از خيانت پيشه گى هر چه تمام تر و خودفروشى هر چه بيشتر و همنوا شدن با تحريم هاى اقتصادى آمريكا بر ضد مردم ايران كه جز بر نفرت هر چه بيشتر ميهن پرستان اين مرز و بوم و ملت سرافراز ايران كه هدفِ يكِ فشار اين تحريم ها هستند از اين فرقه تبهكار و سرانش بخصوص مسعود و مريم رجوى، نمى افزايد.
فرقه تبهكار و خود فروش رجوى، با سوء استفاده از شرايط سخت اقتصادى و تحميلى بر مردم ايران، به صورت شيادانه اى مي خواهد اولا افكار اسيران در بندش را مثل گذشته به سرنگونى دروغين مشغول نمايد و ذهن آن ها را به اين مشغوليت دهد و از طرف ديگر دم تكان دادن هاى اساسى براى ارباب، مي خواهد امتياز بيشتر در خيانت پيشه گى كسب نمايد و به همين دليل روى سه مقوله „ارتش آزاديبخش، هزار اشرف، كانونهاى شورشى“ مانور ميدهد و در تبليغات خود ميدمد، دروغ به اربابان خود تزريق ميكند و به مزدورى و كسب درآمد ميپردازد كه دو تا از اين ها يعنى هزار اشرف و كانونهاى شورشى، يك توهم پوچ و دروغى بيش نيستند و كلا وجود خارجى ندارند و سومى هم كه از عراق اخراج و توسط اربابش به كشور آلبانى انتقال يافته و به اين كشور فقير و بدبخت تحميل شده است، در آستانه فروپاشى كامل قرار گرفته است و بيشتر عناصر آن از بدنه تشكيلات فرار كرده و جدا شده اند و چند صد نفر باقيمانده هم كه در زندانى به اسم اشرف ٣، نگهدارى ميشوند موى دماغ مريم رجوى هستند و روزانه جو نارضايتى و نافرمانى و فرار در آنجا توسط جدا شدگان جديد به بيرون درز ميكند و راه حل مريم رجوى و سران تشكيلات، نتوانسته است از اين معضل ريزش و فرار و نافرمانى و عصيان به جان آمدگان اسير در آنجا بكاهد.
حال ببينيد كه مسعود رجوى با زوزه كشيدن از سوراخ مخفى خود، پيام براىِ نداشته مجاهدان اشرفى اش به اسم „دوران آماده باش سرنگونى“ صادر ميكند و ميخواهد مثل گذشته اذهان را فريب دهد و با دروغ و تحليل هاى صد و هشتاد درجه عكس شرايط را در خدمت به اصطلاح آلترناتيو و ارتش نداشته خود نشان دهد و باز كلمه سرنگونى را نشخوار ميكند!. جالب اينجاست كه در اين پيام تكرارى، مثل هزاران پيام بى محتوا و دروغين ديگرش در تشريح و تحليل از شرايط ايران و منطقه، بادى به غبعب ميدهد و ميگويد، وارد دوران آماده باش میشویم. هر چند طول بکشد و هر چند نشیب و فراز داشته باشد، سرنگونی محتوم است و شرايط به قبل برنميگردد( البته شرايط به قبل برنميگردد و رجوى در خواب ببيند آن همه أدوات و تسليحات جنگى اش در كنار مرزها كه نتوانست با آن نيروى در اختيارش و پشتيبانى مستقيم ارتش صدام هيچ غلطى انجام دهد و سرنگونى را محقق كند). نميدانم اين شياد در چه توهمات ابلهانه اى به سر ميبرد و بصورت واقعى مثل موش از ترس جان، جسم مرده شور برده اش در لانه زير زمينى پنهان كرده و در اين ده سال خبرى از بيرون ندارد و فكر ميكند شرايط براى مجاهدين، همان اشرف عراق و كانون مبارزه مسلحانه است كه آن هم زير چتر اربابش صدام حسین، معنى و مفهوم پيدا ميكرد.
رجوى نميداند كه ديگر جو پليسى و امنيتى كردن فضا براى تشكيلات جواب نميدهد. زندان و شكنجه و سر به نيست كردن افراد، جواب نميدهد، و امروز پشمى روى بدن خود و خانم فرنگ نشسته اش نمانده و از ارتش جهنم بخشش هم خبرى نيست و افراد پير و پاتالى هم كه تا الان دوام آورده و فرار نكرده و جدا نشده اند، ديگر براى مانور دادن روى آن ها هم نميشود حساب باز كرد و عنقريب اين سقف كه فنداسيون اش فروكش كرده و ترك اساسى برداشته و پوسيده شده است، فرو افتد و بطور كامل و رسماً نابودى و فروپاشى تشكيلات اش را رقم زند، آن وقت است كه عدالت در باره مسعود رجوى و مريم رجوى و ديگر سران جنايتكار و شكنجه گر تشكيلات، قضاوت كند و تاوان آن همه جنايت و خيانت شان را پس دهند.
„پایان“