فرار چهارم سرکردگان فرقه رجوی
سایت ندای حقیقت – 27مرداد ماه 1395 برابر با 2016/17/8
فرار زبونانه سران فرقه رجوی با نام و پاسپورت جعلی ادامه دارد. سران خیانت کاری که قبل از اعضای اسیر و قربانی زیر دست به فکر نجات خویش هستند
اغلب این افراد چون محسن سیاهکلاه ، عذرا علوی طالقانی و سهیلا شعبانی در لیست تحت تعقیب قضایی عراق و انترپل قرار دارند ولی مامورین محلی آلوده و کمیساریای بدنام آمریکایی دست به تبانی مشترک زده و با دریافت رشوه کلان چشم به روی پرونده های قضایی آنها می بندند
کارنامه سیاه سران فراری بعدی به شرح زیر است:
محسن ( صمد) سیاهکلاه با نام جعلی حسین گلچیان و تحت تعقیب قضایی عراق
از سرکردگان قدیمی سازمان منافقین و هم دوره رجوی خائن که سابقه زندانی سیاسی زمان شاه را نیز یدک می کشد. همسرش شیوا صادق هم از سران رده بالای تشکیلات است.
خودش و برادرش حسین سیاهکلاه درعملیات های منجر به ترور برخی سران آمریکایی در زمان شاه شرکت داشته اند که بعدها سازمان منافقین برای نزدیکی به نیروهای آمریکایی در عراق منکر همه آن عملیات ها شد.
وی تحصیلکرده رشته مهندسی شیمی و متخصص در زمینه متفجرات بوده است . به همین خاطر یکی از سرکرده های تیم های خرابکاری و ساخت بمب انفجاری در سال 1360 و ظاهرا یکی از طراحان پشت صحنه ساخت بمب برای انفجار حزب جمهوری در سال 1360 هم بوده. او بعدها به خارج کشور گریخت و در طی دو سه دهه در کمپ اشرف از سران اطلاعاتی و از محافظین اصلی و نامحسوس رجوی بود. بشدت سابقه خود را مخفی و همواره در کنار رجوی دیده شده . او در طی یک دهه یکی از محافظین سری و طراحان حفاظت رجوی بوده است که همیشه در مقرهای مرکزی و نزدیک به او دیده شده است.
از خیانت های دیگرش مسئولیت بخش شنود درزمان جنگ تحمیلی ست : شنود يكي از منابع جاسوسي و كسب اطلاعات براي رژيم صدام حسين بود آنها شبكه هاي بي سيمي و مخابراتي ايران را در جبهه هاي جنگ مانيتور و شنود مي كردند . اعضاي سازمان در اين بخش ، پيام هاي رمز فرماندهان ارتش و سپاه را به دليل آشنايي به زبان فارسي و فرهنگ ايراني ، با رمز گشايي كشف مي كردند . سپس مسئول ستاد اطلاعات پيام هاي كشف شده را به مهدي ابريشمچي و نهايتاً در اختيار ارتش صدام حسين قرار مي داد . در سال 1366 مسئوليت اين بخش با محسن سياه كلاه از اعضاي مركزيت سازمان بود
مسعود جاباني عضو سابق فرقه ، درباره نوع روابط سازمان و عراق چنين مي نويسد :
“ كشور عراق ، زمين و تداركات و تجهيزات نظامي و لجستيكي و هزينه ارتش آزاديبخش مجاهدين را تأمين مي كرد و در مقابل مجاهدين اطلاعات جبهه ها و تحركات نظامي ايران و شنود بي سيم ارتش ايران را به دولت عراق مي داد ….. اين عراق بود كه كاملاً سازمان را در خدمت خود گرفته بود . „
.. استخبارات عراق (سازمان اطلاعات نظامي) از طريق مهدي ابريشمچي ، پرسش هاي اطلاعاتي مورد نياز ارتش عراق را در مورد شناسايي محل پل ها ، تأسيسات آب و برق ، كارخانه ها و مراكز اقتصادي و نظامي ايران را به مسعود رجوي مي داد و سپس او نيازهاي اطلاعاتي استخبارات عراق را به ستاد اطلاعات سازمان ارجاع مي داد…
عذرا علوی طالقانی معروف به سوسن که با نام جعلی سوسن کلالی
فرار کرد. وی تحت تعقیب قضایی عراق است.
رئیس ستاد پیشین ارتش درهم شکسته رجوی و یکی از سرکردگان اطلاعات و امنیت فرقه و همسر ابراهیم ذاکری(فوت شده) ازفرمانده هان رده یک رجوی بود.
عذرا علوی طالقانی با سابقه مبارزه در زمان شاه و قدمت بیش از رجوی، یکی از قدیمی ترین زنان تشکیلات سازمان منافقین بوده است و تا سال 1364 دربالاترین رده قرار داشت ولی پس ازکودتای رجوی به رده های پایین منتقل شد چند سالی او را بصورت باسمه ای به عنوان رئیس ستاد ارتش معرفی کرده بودند ولی رجوی و مریم قجر از نگرانی برتری تشکیلاتی اش او را پس زده و دوباره به زیر کشیدند.
عذرا علوی طالقانی علیرغم ا طلاع از همه انحرافات تشکیلات و شخص رجوی و علیرغم فهم بسیاری از خیانت ها وکجروی های فرقه و پوشالی بودن مریم قجر، پا بر روی تمام سوابق مبارزاتی خود در زمان شاه گذاشت و به خفت و خواری بودن در تشکیلات رجوی تن داد و همچنان در رده های پایین اطلاعات و امنیت به مزدوری و کار برای رجوی مشغول است و چشم بر روی دانسته هایش بسته.
سهیلا شعبانی از سرکرده های بخش ضد اطلاعات و امنیت فرقه منافقین و تحت تعقیب قضایی عراق
سهیلا شعبانی یکی از مسئولین قدیمی تشکیلات منافقین در عراق میباشد که در طی سه دهه گذشته مسئولیت بخش های اطلاعاتی و امنیتی و بخش معروف به ضد اطلاعات را داشته است.
در واقع امر او یکی از سرشبکه های باصطلاح امنیتی منافقین است که در راستای کنترل های امنیتی رو به داخل تشکیلات ، سرکوب و به بند کشیدن هر چه بیشتر اعضای خود فعالیت می کند در قسمت ورودی کمپ اشرف بخشی به نام ضاد(ضد اطلاعات ) فعالیت می کرد که هر نفر ورودی قبل از واردن شدن به کمپ اشرف به دست این بخش مخوف سپرده و ارزیابی می شد.
دهها نفر در بررسی امنیتی توسط این مجموعه که بنا به تشخیص آنان مشکوک قلمداد می شد به سرنوشت های دردناکی دچار شدند. دهها نفر به زندان های داخلی رجوی سپرده و دهها نفر به زندان مخوف ابوغریب فرستاده شدند. و تعداد نامعلومی نیزبه دلایل شک ها ی امنیتی سر به نیست شده اند. که هیچ اطلاعی از سرنوشت آنان در دست نیست. هستند خانواده های بسیاری که فقط تا رفتن فرزندانشان به عراق و کمپ اشرف مطلعند و از ادامه آن مطلع نیستند خوش شانس ترین آنها کسانی بودند که بعد از زنده ماندن، سالهای سختی را در زندان ابوغریب گذراندند.
علیرضا صدر حاج سید جوادی
آقاي احمد صدرحاج سيد جوادي يكي از بنيانگذاران نهضت ايران و از اعضاي جبهه ملي و همچنين عضو كابينه بازرگان در ابتداي انقلاب بود.
حاج سید جوادی از جمله افرادی بود که به تور رجوی خورد و جز اولین نفراتی بود که عضو شورای ساختگی رجوی شد ولی به همان سرعت نیز از خوی انحصار طلبی و دیکتاتوری رجوی مطلع شد و از آن ائتلاف خارج شد سه نفر از اعضاي خانواده برادر آقاي حاج سيدجوادي، علي، عليرضا و شهرزاد از اعضاي رده بالای منافقین بودند. عليرضا از محافظين شخصي مسعود رجوي است و شهرزاد صدر از نزديكترين افراد نزديك مريم رجوي و براي يك دوره چهار ساله نيز مسئول اول شد و علي صدر نيز در جريان عمليات مرصاد كشته شد
یکی از شيوه هاي بسيار تنفرانگيز رجوی استفاده از اعضاي يك خانواده عليه همديگر است. اين شيوه قرون وسطايي هميشه مورد استفاده منافقین بوده است از جمله در مورد حاج سيدجوادي نيز از شهرزاد حاج سيدجوادي كه برادرزاده اش بود، استفاده شد. شهرزاد حاج سيدجوادي در مقاله اي تحت عنوان «عموجان فرومايه» كه دقيقا و بدون كم و كاست تحرير خود رجوي بود، آقاي حاج سيدجوادي را با ركيك ترين و كثيفت ترين القاب مورد توهين قرار داد.
عليرضا از فرماندهان ستاد حفاظت به دلیل توانمندی فیزیکی و قد بلـند، و نسبت فامیلی با مریم رجوی مهره سرسپرده و یکی از مردان حفاظتی درجه اول که حداقل در طی سه دهه گذشته مسئول حفاظت شخصی رجوی بوده است.
شیدا طاهری – زهرا مازوچیان – فرح فیروزمند- انسیه گلدوست – عصمت کارگرزاده – لیلا قنبری – فاطمه همافر- ثریا یزدان سپاس – میترا عمویی – حمیدرضا حکیمی طرقی معروف به عسگر
از فرماندهان ترور و مراکز نظامی آموزش تیم های عملیاتی و خرابکاری و عاملین سرکوب و بند کشیدن نفرات در فرقه رجوی و ممانعت از خروج ، ملاقات و تماس اعضا با خانواده ها و بستگانشان، از فرماندهانی که اصلی ترین کار آنها نگهداری و و نقشه جهت ممانعت از فرار اعضایشان بود!