مایک پمپئو مجاهدین خلق (فرقه رجوی) را آتش زد!
وبلاگ ادوارد ۰۷/۰۲/۲۰۱۹
وزیر خارجه امریکا عجب نامردیه، یعنی واقعآ چشمش را روی تمام خدمات و جست و خیزهائی که مجاهدین در این چند سال از خود نشان دادند، پول های کلانی که دو دستی به همکاران همین آقا تقدیم کرده اند، حمایت هائی که از سیاست های ضد ایران و ایرانی این آقای وزیر و اربابش نموده اند ، اطلاعاتی که از کشور درز داده اند ووو بست و رفت سراغ کسی که نه سیاسی است و نه در دنیای سیاسی وزنه ای، بولتون هم که نامردتر از این یکی اصلآ خم به ابرو نیاورد، دنیای عجیبی شده، پس از سالها خوص رقصی و خدمت، دست به سینه ایستادن و نقش پادو را بازی کردن یکمرتبه بدون هیچ ملاحضه ای چنین خدمتکار خوبی را به آتش کشید و پرتش کرد توی زباله، عجب نامردی، حتمآ مجاهدین خواهند گفت که او هم مزدور رژیم است، البته با زبان دیپلوماتیک (مماشات)..
دعوت از مسیح علینژاد توسط وزیر خارجه امریکا و عکس گرفتن و پخش آن در رسانه های بین المللی هم برای مجاهدین و هم برای رژیم حاوی پیامی است،یک پیام بد و یک پیام خوب که البته به مزاج مجاهدین خوش نمی اید، این حرکت وزارت خارجه امریکا و ناز ناز کردن علینژاد در واقع مهر تآیید بر موضعگیری کاخ سفید پس از خارج کردن اسم مجاهدین از لیست تروریستی امریکا است که سخنگوی وقت کاخ سفید اعلام کرد مجاهدین هیچگونه نقشی در آینده سیاسی ایران ندارند، به زبان ساده یعنی فاتحه تشکیلات و سازمانشان خوانده شد، پس بهتر آنکه از این پس پولشان را به جنگ طلبان امریکائی ندهند و در جای دیگری خرج کنند، این پیامی است برای مجاهدینی که با افتخار دست به ترور ژنرال های امریکائی زدند و تا قبل از حمله امریکا به عراق باز هم با افتخار تمام از کرده شان دفاع می کردند، بگذریم که پس از سقوط صدام سرود مرگ بر امریکا و سرکوچه کمینه را از سرودهای سازمان حذف کردند در حالیکه سرود مرگ بر امریکا را هفته ای یکبار در مراسم صبحگاه پخش می کردند، اگر چه پس از آن با تمام قوا تلاش کرده اند که سرسپردگی خود را به امریکا نشان دهند اما…..
قبلآ هم نوشتم، خیال خام است اگر مجاهدین فکر کنند امریکائی ها از خون مستآشاران خود چشم پوشی می کنند،مجاهدین با پرونده سیاه خود توقع های گنده گنده دارند و گمان می کردند که با پخش پول و لوس کردن خود می توانند مخ امریکا را کار بگیرند، منطقی است که چه امریکائی و چه غیر امریکائی گروهی که قاتل هموطنان خود باشد را به چشم مشکوک می نگرد و نمی تواند به آن اعتماد کند.
این ملاقات پیام دیگری هم دارد و آن اینکه، رژیم ایران نه آلترناتیوی در خارج از ایران دارد و نه آپوزاسیونی که مورد تآیید و حمایت امریکا باشد، اینکه مجاهدین خود را آلترناتیو رژیم ایران می دانند تنها حرف خودشان است که در بازار سیاسی جهان خریداری نداشته و هنوز هم ندارد، چونکه مجاهدین در میان مردم ایران منفور می باشند و مردم ایران از این جماعت بیزار است، به دلیل تمام اقدامات ضد ملی و میهنی که برای بقای خود انجام داده، از برپا کردن آشوب و بلوا در سی خرداد سال ۶۰ در زمان جنگ گرفته تا رفتن به عراق و خدمت به صدام ضد ایرانی و باز هم در زمان جنگ و تا به اعتراف خودشان درز دادن اطلاعات سری کشور که اقدامی است بر علیه منافع ملی کشور و در هیچ کجای دنیا هم قابل چشم پوشی نیست.
امیدوارم که مجاهدین از این موضوع درس خوبی گرفته باشند و شیره مالی بر سر اعضای گرفتار خود را متوقف کنند چون دیگر بهانه ای بر فریب دادن اعضای دربند ندارند و چنته شان خالی تر از همیشه است، وعده سرنگونی رژیم در آستانه چهل سالگی هم که از سوی بلتون ها سران مجاهدین را به رقص درآورده بود تنها برای تیغ زدن بیشتر بود، این که دروغ نیست، اگر تا چهار روز دیگه شما توانستید رژیم را سرنگون کنید حرفتان درست است در غیر اینصورت؟