نگاه فرقه مجاهدین خلق به کنفرانس ضد ایرانی ورشو در لهستان ، سراب یا واقعیت؟
محمد حسین سبحانی ـ ۱۲٫۰۲٫۲۰۱۸
قرار است فردا ۲۴ بهمن ۱۳۹۷ برابر با سیزده فوریه ۲۰۱۹ یک کنفرانس ضد ایرانی تحت مدیریت جنگ طلبان در ورشو لهستان برگزار گردد. بررسی و دلایل برپایی این کنفرانس ضد ایرانی در ” گفتگوی جواد فیروزمند با محمد حسین سبحانی،فرقه مجاهدین خلق و کنفرانس ضد ایرانی ورشو در لهستان “ بطور مشروح به آن پرداخته شده است که می توانید فیلم آن را مشاهده کنید.
اما همانطور که از فرقه مجاهدین خلق بر می آید، برای عقب نماندن از ماجرا از چند هفته قبل وظیفه تبلیغاتی و جنگ رسانه ای این کنفرانس را بر عهده خود گذاشته است و در همین راستا به دروغ در زندان اشرف ۳ در آلبانی تبلیغ می کند که برگزاری این کنفرانس در کشور لهستان از سوی آمریکا به سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی منجر خواهد شد تا به به اعضای اسیر در آلبانی انگیزه ادامه مسیر را بدهد . همچنین دروغ هایی نیز به نقل از مریم رجوی دن کیشوت برای مهم و بزرگ جلوه دادن نقش فرقه مجاهدین در شکل دادن این کنفرانس ضد ایرانی در لهستان در درون تشکیلات در آلبانی پخش کرده اند، این در حالی است که هر هفته یکی از اعضای منتقد این فرقه از تشکیلات پوشالی مجاهدین جدا می شوند .
اما آن چنان پرونده فرقه مجاهدین، خونین، ننگین و آلوده است که حتی پمپئو هم با سفارش بولتون جنگ طلب جرئت نمی کند از این فرقه سخنی بگوید و در حالیکه مریم رجوی منتظر بوده که آمریکا در آستانه برگزاری کنفرانس ضد ایرانی ورشو پاداش وی را بدهد، پمپئو به ملاقات مسیح علی نژاد رفته است و معلوم نیست تکلیف رئیس جمهور مقاومت یعنی مریم رجوی چه می شود؟ بعضی از کارشناسان ملاقات پمپئو با مسیح علی نژاد را پاسخی روشن و صریح از جانب دولت ترامپ به فرقه مجاهدین خلق و مریم رجوی دانسته اند.
به جز واقعه ذکر شده ، افتضاح اول مریم رجوی تظاهرات جمعه گذشته، ۱۹ بهمن ۱۳۹۷ ، با شرکت افراد اجاره ای این فرقه در پاریس بوده است که همه دیدند و حتی توانستند تعداد آدم های شرکت کننده در آن را بشمارند. خود مجاهدین با دروغ های نجومی مدعی هستند حداکثر چند هزار نفر بوده اند ـ معلوم نیست پس آن صد هزار نفر!!؟ شرکت کننده اجاره ای ویلپنت در سال گذشتهکجا بودند!؟ به نظر می رسد برپایی سفرهای توریستی در زمستان سخت است !! ـ ولی واقعیت های صحنه در میدان ” دانفر روشرو” نشان داده است که چند صد نفر بیشتر نبوده اند و هیچ انعکاس قابل توجهی را هم در رسانه های مهم نداشته است. البته بخشی از شعار اصلی سازمان مجاهدین هم به شعار ” نه آخوند نه قزاق ” اختصاص داشته که بروشنی علیه رضا پهلوی بوده است. این خود مقوله مهمی هست که باید بیشتر به آن توجه کرد ولی فعلا به بحث اصلی برگردیم.
اما افتضاح دوم مریم رجوی و فرقه مجاهدین امروز ، ۱۲ فوریه ۲۰۱۹ برابر با ۲۳ بهمن ۱۳۹۷ ، اعلام شده است. فرقه مجاهدین قرار است که فردا در مقابل محل برگزاری این کنفرانس در ورشو در لهستان تظاهرات خواهند کرد تا آمریکا آنها را به عنوان آلترناتیو جمهوری اسلامی برسمیت بشناسد که روشن است فرقه مجاهدین خلق در این سراب اسیر و دست و پا می زنند.
نکته جالب در فیلم تبلیغاتی فرقه مجاهدین برای گردهمایی مقابل محل کنفرانس ورشو در لهستان این است که گفته می شود باید نیروهای نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی از عراق ، سوریه ، افغانستان ، یمن اخراج شوند. معلوم نیست این تبلیغ سازمان مجاهدین در ستایش از قدرت جمهوری اسلامی است یا در تایید انزوای این حکومت؟
اما اگر بخواهیم نگاهی گذرا به اهداف دولت آمریکا برای برگزاری کنفرانس ضد ایرانی ورشو در لهستان داشته باشیم ، باید اشاره کرد که اتفاقا برگزاری این کنفرانس شاخص مهمی هست که نشان می دهد که سیاست ” تحریم و جنگ ” در دولت ترامپ به نتایجی که پیش بینی کرده بودند، نرسیده است و به همین دلیل دنبال موج سازی و تقویت و یارگیری جدید برای این بازی هستند.
اما جنگ طلبان دولت ترامپ دو هدف را از برگزاری کنفرانس ضد ایرانی ورشو در لهستان دنبال می کنند:
اول : هدف اول برای برگزاری این کنفرانس ضد ایرانی، نه سرنگونی جمهوری اسلامی ، بلکه این است که رهبران کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و اسرائیل را در زیر یک سقف جمع کنند ، و در حالیکه آمریکا خودش می خواهد از سوریه خارج شود، به بهانه ترس و وحشت از جمهوری اسلامی ناتوی عربی را تشکیل بدهد تا از گاو شیرده عربستان بیشتر شیر دوشیده شود. چرا که آقای بولتون ، ترامپ و پمپئو بهتر از هر کسی می دانند که امکان سرنگونی جمهوری اسلامی با روش ” تحریم و جنگ ” وجود ندارد.
دوم : برپایی یک جنگ روانی و تبلیغاتی و گذاشتن سرپوش برای پاسخ نگرفتن از به قول خودشان ” بزرگترین تحریم های تاریخ علیه یک کشور “ .
اما هدفی را که فرقه مجاهدین در جنگ رسانه ای که اشاره شد، تبلیغ می کند ، مشابه سازی نتایج برگزاری کنفرانس ضد انسانی ورشو لهستان با کنفرانس گوادلوپ در سال ۱۳۵۶ می باشد. در حالیکه اساسا متوجه نیست ( یا هست و خودش را به ندانستن می زند ) که شرایط سیاسی و بین المللی حدود ۴۰ سال قبل و هنگام برگزاری کنفرانس گوادولوپ با شرایط کنونی فرق می کند بطور مثال:
۱ ـ کنفرانس گوادولوپ در دوران جنگ سرد و با شرکت رهبران ۴ کشور فرانسه ، آلمان ، بریتانیا و آمریکا برگزار شد و اساسا در راستای مخالفت با شوروی و چین بود . فرضا موافقت با رای مردم ایران برای برکناری شاه هم از نتایج این کنفرانس بوده باشد، اما هر چه بود این مورد توافق همه رهبران ۴ کشور مهم غرب بوده است. اما کنفرانس ضد ایرانی لهستان توسط آمریکا، آن هم بخشی اقلیت از سیاستمداران آن کشور ، برگزار می شود و مهمترین شرکت کنندگان آن وزرای خارجه عربستان و اسرائیل و چند کشور عربی و کوچک دیگر خواهد بود ، اتحادیه اروپا، شوروی، چین و اکثریت کشورهای جهان با آن مخالف هستند.
۲ ـ در آن مقطع و برگزاری کنفرانس گوادلوپ انبوه مردمی وجود داشتند که علیه رژیم شاه فعالیت و تظاهرات می کردند، و فردی بود که رهبری این مردم را به عنوان اپوزیسیون رژیم شاه برعهده داشت و او هم آیت الله خمینی بود. الان اپوزیسیون کدام است ؟ رهبری آن با کیست؟ با مسعود رجوی ؟ با رضا پهلوی ؟ با فرشگرد؟ با مسیح علی نژاد؟ با گروه های چپ ؟ با حزب سکولار دمکرات ؟ با حزب مشروطه ؟ و یا ده ها گروهی که جمع همه آنها از چند ده نفر هم تجاوز نمی کند. واقعا کدام اپوزیسیون؟ اپوزیسیونی که هنوز می ترسد عملکرد فرقه مجاهدین خلق که مملو از مزدوری ، جاسوسی ، نقض حقوق بشر، عملیات های تروریستی و ترویج کیش شخصیت و فرقه گرایی بوده است، نقد کند، چگونه می خواهد آلترناتیو جمهوری اسلامی باشد؟ ” اپوزیسیون ” دروغینی که در حال سبقت گرفتن از یکدیگر برای ” چلپی شدن ” هستند؟ طبعا اپوزیسیون واقعی مرز مشخصی با این اپوزیسیون دروغین دارد، اپوزیسیون واقعی کسانی هستند که از خط ” تحریم و جنگ ” حمایت نمی کنند، نه کسانی که برای چلپی شدن و پول گرفتن در حال سبقت از یکدیگر هستند.
۳ ـ در شرایط کنونی به نظر می رسد نزدیک شدن هر ایرانی به اهداف برگزارکنندگان این کنفرانس ضد ایرانی در ورشو لهستان ، مشارکت در خط ” خشونت ، تحریم و جنگ ” می باشد . اما مگر در زمان کنفرانس گوادولوپ ـ با فرض بر اینکه رهبران این کنفرانس به رفتن شاه رضایت داده بوده اند ـ مردم در یک سو و حکومت شاه در سوی دیگر در این وضعیت قرار داشتند؟
۴ ـ رژیم شاه یک حکومت وابسته به غرب بود، طبعا مخالفت کشورهای غربی در کنفرانس گوادولوپ می توانسته به عنوان یک کاتالیزور و کمک کننده برای سرنگونی شاه عمل کند، اما روشن است که بار اصلی بر روی دوش مردم بود، نبود؟ اکنون چی ؟ آیا جمهوری اسلامی وابسته به آمریکا ، عربستان یا اسرائیل است که مخالفت این کشورها کمک کننده برای سرنگونی آن باشد؟ یا فرقه مجاهدین خلق نزد مردم ایران چه مزیتی نسبت به جمهوری اسلامی دارد؟ پس روشن است که کنفرانس ضد ایرانی ورشو در لهستان برعکس عمل خواهد کرد و مردم ( چه مخالف و چه موافق ) و حکومت اسلامی را مقابل نیروی خارجی متحد می کند؟
در پایان این نوشته لازم است تاکید کنم که مردم ایران بسیار هوشیار تر از آن هستند که اسیر نقشه راه جنگ طلبان بین المللی و چلپی های محلی شوند، فرقه رجوی نیز حقیرتر از آن است که در این مسیر بتواند ساکنین خانه سالمندان در آلبانی را به عنوان رزمندگان یک ارتش به دیگران غالب کند تا به قول خودشان میخ آلترناتیو را در ۱۳ فوریه ۲۰۱۹ مقابل سالن برگزاری کنفرانس ضد ایرانی ورشو بر زمین بکوبند. کنفرانس ضد ایرانی وروشو در لهستان سرابی بیش برای فرقه مجاهدین خلق نخواهد بود.
(پایان)