بحران ها و معضلات گريبانگير مريم رجوى
عبدالکریم ابراهیمی، ایران فانوس، 21.02.2019
پوچى و دروغ هزار و يك باره و وعده سر خرمن دادن سرنگونى و حضور در تهران در بيست و دوم بهمن ماه ٩٧ توسط مسعود و مريم رجوى به نگون بختان در اسارت فرقه و ولوله اى كه بعد از اين تاريخ در ميان اسراى رجوى بپا شده و مهارت ناپذير خواهد بود، بر تسريع در روند روزافزون فرار و جدايى علارغم جو پليسى و سختگيرى در مقر اشرف ٣ در آلبانى افزوده شده و روز زار و سردرگمى مريم رجوى و سرانش فرا رسيده است. بر طبق خبرهاى دوستان جدا شده در آلبانى كه بعضا ارتباط با درون تشكيلات دارند، مي گويند وضعيت تشكيلاتى نفرات بسيار شكننده و براى سران رجوى به يك بحران مهار ناشدنى تبديل شده است.
هرج و مرج و پچ پچ كردن هاى نفرات با يكديگر و عدم پاسخگويى قانع كننده مسئولين فرقه بخصوص شخص مريم رجوى بر دامن زدن به اين وضعيت افزوده است و بعضى از نفرات در تضاد آشكار با مسئولين خود تن به خواسته هاى تشكيلاتى و كارى آن ها نمي دهند و مسئولين تشكيلات از جمله خود مريم رجوى را به يك چالش بزرگ گريبانگير كه مستأصل از حل آن مي باشند، كشيده شده اند و راه فريب و گريزى براى آن ها نيست، چرا كه ديگر دوران صدام حسین و قرارگاه اشرف نيست كه با منطق زور و شكنجه و زندان بتوان بر چالش هاى درون تشكيلات غلبه كرد. گذشت آن زمان كه با يك نشست و نعره مسعود رجوى افراد سر جاى خود ميخكوب مي شدند و مجبور بودند كوركورانه مسير و اراده رجوى را مو به مو اجرا و پياده نمايند و هيچ كس جرأت ايستادن جلوى دروغ و دغل مسعود و مريم رجوى نداشته باشد.
الان مريم رجوى خود نيز به قول تشكيلات „واو“ شده است و رمقى برايش باقى نمانده چرا كه مي خواست بحران دروغ و دغل وعده سرنگونى را با نتايج جلسه لهستان بپوشاند. به همين دليل، تمام توان و ظرفيت مالى و تشكيلاتى فرقه را بسيج تبليغ ضديت با مردم ايران و حمايت از خواسته محقق نشده سران جنگ طلب كاخ سفيد بر ضد مردم و ميهن ايران با براه انداختن „شو“ لهستان كرد اما ديديم كه هم ارباب و هم نوچه ارباب يعنى نتانياهوى پريشان حال و هم مريم رجوى و وطن فروش بور شدند و اين ائتلاف مثل ائتلاف براه انداختن ناتوى عربى به سركردگى شيوخ وهابى عربستان به نتيجه صفر و عبثى تبديل شد و براى مريم رجوى بجاى اينكه يك روند رو به جلويى براى فريب افراد تشكيلاتش باشد، يك بحران ديگر بر بحران هاى آن ها افزود و راهى جز خودزنى براى مريم رجوى باقى نمانده است كه آن هم رو آوردن آشكار به انتحار و بمب گذارى و كشت و كشتار كه بتواند سر نفراتش را گرم و مشغول نمايد.
كنفرانس لهستان، عكس انتظارات مريم رجوى نتيجه معكوس داد و هيچ دستاوردى براى اين خود فروخته و جانى نداشت. به همين دليل، الان مريم رجوى با بحران سنگينى در درون تشكيلات روبروست. شكى نيست كه اين پير عجوزه و فريبكار و شيطان صفت به هر ترفندى رو خواهد آورد چرا كه در تنگناى مطلق افتاده و مثل مار زخمى به خودش مي پيچد، به همين دليل توطئه هايش شروع شده و فشار و سختگيرى و جاسوسى و آزار و اذيت جدا شده ها را در آلبانى شدت بخشيده است.
شكى نيست كه مريم رجوى كينه عجيبى نسبت به جدا شده هاى فرقه كه اسرار جنايت هاى خودش و شوهرش را افشا كرده اند، به دل دارد و به قول مسعود رجوى فرارى و مفقود شده اگر روزى تشكيلات به بحران و بن بست بخورد ريختن خون تك تك جدا شده ها واجب مي شود و آنجا به همه فرمان داد كه هر كس از جدا شده ها در اروپا يا هر جاى ديگر دنيا ديديد بكشيد و به اين كارتان افتخار كنيد، زندان هاى اروپا همانند هتل است چه بهتر مجاهد با اين عقيده زندان برود.
و الان آثار آن بعد از بحران لاعلاج در تشكيلات رجوى در بيرون از تشكيلات با جدا شده هاى جديد در البانى شاهد هستيم، لذا به تمامى سران كشورهاى اروپايى هشدار مي دهم كه مراقب اين معضل اروپاگير مريم رجوى و سران تروريست اش باشند و اگر الان جلوى فعاليت هاى او گرفته نشود فردا دير خواهد بود. به اميد رهايى تمام اسيران در اسارتگاه اشرف ٣ در كشور آلبانى.
„پایان“