سياست شكست خورده مجاهدين و وضعيت انفجارى تشكيلات آلبانى

سياست شكست خورده مجاهدين و وضعيت انفجارى تشكيلات آلبانى

سياست شكست خورده مجاهدين و وضعيت انفجارى تشكيلات آلبانى

عبدالکریم ابراهیمی، ایران فانوس، 23.08.2019

جدال بين باطل و حق و جدال بين زورگو و مظلوم يعنى جدال بين آمپرياليسم جهانخوار با تمام قدرتش از يك طرف و از طرف ديگر خودباورى و همبستگى يك ملت اصيل با فرهنگ غنى چند هزار ساله ايران، ثابت كرد كه ظالم و زورگو رفتنى است و سرانجامش شكست و خوارى و ذلت خواهد بود.

ملت ايران ثابت كرد كه در برابر غول آمريكا به لحاظ تهديدات نظامى و شديدترين تحريم هاى تاريخ بشرى سر تسليم فرود نخواهد آورد و بر عكس، در چنين شرايطى كه زورگويان و جهانخواران مي خواهند ملت ايران را به زانو در آورند و منابع ملى كشور را به تاراج  و اراده يك ملت را زير يوغ خود ببرند با اقتدار مي ايستند و سرافرازى و هويت خود را به رخ جهانيان مي كشند و غرب و استعمار را مجبور  مي كنند در برابر آن ها سر تعظيم فرود بياورند و همبستگى و توان داخلى خود را به رخ جهانيان بكشند.

در كنار ايستادگى و مقاومت مردم ايران در برابر زورگويان و مقابله با ناجوانمردانه ترين تحريم هاى آمريكا، نبايد ديپلماسى فعال ايران در صحنه بين المللى ناديده گرفت.

در صحنه داخلى ايران هم دفاع از حق وظيفه هر انسان آزاده و با هويت است. مبارزه با فساد و مبارزه با خوردن حق بيت المال در حكومت ايران بايد به فال نيك گرفته شود و اين ملت شايسته بهترين و شادترين زندگى اند، ملتى كه در جهان كم نظير است و بايد قدر آن را دانست.

اما از هر چى بگذريم خيانت و جنايت و مزدورى ايران ستيزان ايرانى نما را نمي شود ناديده گرفت، كسانى كه براى مشتى دلار و صباحى عمر افزوده هر روز و هر لحظه بر عليه ملت و ميهن خود توطئه چينى مي كنند و به خود فروشى مشغولند، بارزترين نمونه اين واقعيت سازمان به اصطلاح مجاهدين خلق مي باشد كه گوى سبقت را از تمام خودفروشان، خيانتكاران و جنايتكاران در حق ملت و كشور و مردم خود كه در طول تاريخ نمونه اين چنين رذالتى ديده نشده است، از آن ها سرزده و مي زند.

سازمانى كه ترويج تروريسم و خشونت و شقى ترين اعمال ضد انسانى در حق ملت ايران و عراق و از همه مهمتر در حق اعضاى خود دارد! چطور مي خواهد سردمدار آزادى و دمكراسى براى ملت ايران شود. سازمانى كه سرتاسر وجودش پر از بربريت، تروريسم، خيانت و خودفروشى است.

دستگاه شيطان سازى تبليغاتى آن ها به خاطر شكست سنگين جان بولتون و پمپئو در مقابله با ايران كه به قطع و يقين شكست تماميت اين سازمان بى ريشه و خودفروش است به دروغ هاى شاخدار و سياه نمايى هاىی از داخل ايران رو مي آورند كه گوبلز در برابر آن ها لنگ خواهد انداخت.

 در بعد ديپلماسى، همزمان با سفر موفق آقاى ظريف به كشورهاى منطقه و كشورهاى اسكانديناوى و فرانسه، رجوى ها را در حضيض ديوانگى و خودكشى قرار داده و به عينه نيست و نابودى خودش را حس كرده است.

مريم رجوى و دستگاه تبليغاتى اش، به هر دروغ و شيطان سازى روى مي آورد كه تأثير اين سفر موفق آقاى ظريف را در اذهان نيروهايش در قلعه آلبانى كه نااميدى و يأس وجودشان را فرا گرفته است، بكاهد.

بنابر خبرهايى كه توسط جدا شده ها در البانى گزارش شده، چندين مورد اعتراض و بهم خوردن نشست هاى درون تشكيلاتى وجود داشته است كه مسئولين نشست، عاجز از كنترل شده و نشست به تعطيلى كشانده شده است.

يكى از دوستان كه داخل تشكيلات است و اكنون در بيرون از قلعه البانى و به كار سياسى مشغول است، به يكى از دوستان قديمى اش كه جدا شده است و ارتباطاتى با آن ها دارد ميگويد كه ارزش ديپلماسى سازمان در مقابل رژيم، كاهى در برابر كوه است. الان سازمان  خود را باخته است و كار ما مثل قرارگاه اشرف در عراق فقط مشغوليت و سرگرمى است و در ادامه گفته است شعارى كه هواداران اندك سازمان در نوروژ و سوئد بر عليه ظريف داده اند اين بوده كه „ماله كش آخوندا برو گم شو از اينجا „. اين دوست ادامه ميدهد كه در قرارگاه اشرف هم در مقابل خانواده ها كه براى ديدار فرزندان شان به آن جا آمده بودند شعار سازمان اين بود كه „ماله كش آخوندا برو گو شو از اينجا“ به جاى اينكه خانواده ها از آنجا رانده شوند سازمان را از اشرف و عراق راندند و حالا مي ترسم اين بار ما از اروپا اخراج شويم.

اين دوست همچنين ادامه داد كه دكتر صالح رجوى به اصطلاح تشكيلاتى، روى ميز است و متناقض مي باشد و ديده نمي شود و از او استفاده نمي كنند به احتمال زياد بريده باشد.

وضعيت تشكيلات در البانى هم بسيار شكننده است. نارضايتى به حد بى سابقه اى در عمر تشكيلاتى سازمان رسيده است، هم مريم رجوى و هم ديگر مسئولين سازمان مستأصل از حل اين معضل بوده و به تطميع افراد روى آورده اند و

فتيله سختگيرى و نشست هاى اجبارى را پائين آورده اند كه بطور قطع و يقين پادزهر موقتى است و در آينده اى نزديك با توجه به تجربيات دو دهه در تشكيلات بودن، نارضايتى ها مضاعف شده و فرار اعضاء را به دنبال خود خواهد داشت.

الان هم با اين اوصاف محفل به شدت رو به فزونى است و مسئولين جرأت تذكر به افراد را ندارند و ترس از شورش جمعى سرتاپاى مسئولين تشكيلات را فرا گرفته است.

„پایان“