در محکومیت مشروعیت بخشی به تروریست ها و رویاهایی که بر باد رفته است
عبدالکریم ابراهیمی، ایران فانوس، 02.10.2019
قبل از این که این مقاله را آغاز کنم، به طور خلاصه و خطاب به نخست وزیر کشور آلبانی آقای ادی راما، می خواستم نهایت انتقاد و اعتراض خود را نسبت به اعمال و رفتار ایشان مطرح و بگویم، زمانی که چند هزار اسیر فرقه رجوی در کشور شما اسیرند و حتی خانواده های اسیران اجازه ملاقات و خبرگیری از عزیزان خود را ندارند تاسف آور و بی شرمانه است وقتی که شما جهت روحیه دادن و مشروعیت بخشیدن به گروگانگیران و تروریست ها، اقدام به ملاقات با آن ها می کنید. ای کاش، شما قبل از ملاقات، قدری نیز با تاریخ و حقوق بشر کشور ایران آشنا می شدید و همچنین به تاریخ خونبار و سراسر خشونت بار تروریست هایی که میزبان آنان شده اید نیز آگاهی می یافتید و سپس اقدام به مشروعیت بخشی از تروریست ها می کردید اما بدانید، از این پس تاریخ در مورد اعمال و رفتار شما قضاوت دیگری خواهد کرد.
و اما در مورد مریم قجر که پس از از دست دادن ارباب آمریکایی، این بار به نخست وزیر بی خبر و یا طماع آلبانی آقای ادی راما، دخیل بسته است.
آرزوهاى خيالى و رؤياهاى بر باد رفته فرقه رجوى اين روزها بد جورى مريم رجوى و سران تروريست اش را برآشفته و بهم ريخته كرده است. وضعيت ژئوپوليتيكى و نظامى منطقه خاورميانه كه روزى رجوى براى قبضه كردن آن در چنگال وحوش تروريست و عقب مانده در قرون وسطا، بوق و شيپور و تبليغات شيطان سازى اش گوش فلك را كر ميكرد و از وضعيت پيش آمده توسط تروريست ها در عراق و سوريه و حمله عربستان به مردم فقير و مظلوم يمن و همچنين سركوب مردم بحرين توسط حكام نامشروع آن، وضعيتى بغرنج و خطرناك به وجود آورده بودند كه باب خواسته و ميل او بود و فكر مي كرد كه با كمك ارباب( ترامپ تازه به دوران رسيده و جانى بولتون و پمپئو) كشور ايران هم همانند ليبى و عراق و سوريه، در دام گرفتار خواهد شد و رجوى از گندم „رى“ خواهد خورد، رجوى به هر خيانت و جنايت و حمايتى از تروريست ها دست زد تا آرزوى ديرينه اش برآورده شود.
اما مي بينيم كه روز به روز و هفته به هفته و ماه به ماه و سال به سال، اهداف و آمال و آرزوهاى رجوى و تروريست هاى جانى و حاميان آن ها رو به قهقرا و خشك شدن و بى خاصيتى كشيده مي شود و روز به روز ملت ايران قوى تر و سرافراز تر از هميشه در برابر شياطين و خائنين و دشمنان اين مرز و بوم مي شود تا جايى كه به واقع شاخ ارباب رجوى(آمريكا) با نوچه هاى منطقه اى آن(محور سلاخ عربستانى – اماراتى) شكسته شده است و روز به روز بر شكست و سرافكندگى و عقب نشينى از اهداف و آرزوهاي شان افزوده مي شود و اين براى رجوى يعنى سونامى ويرانگر و مخرب كه تشكيلاتش را چنان در هم بكوبد كه اثرى از آن بر جا نماند.
شكست عربستان در ميدان نفتى آرامكو و همچنين حمله پا برهنه هاى يمنى به ارتش و مزدوران عربستانى و ضربات سنگين بر ماشين جنگى آن، رجوى را سخت آشفته كرده و خواب و خوراك برايش حرام نموده است تا جايى كه از طريق بيانيه و شخص مريم رجوى براى دلجويى از بن سلاخ، هم صدا با اربابان قدرت( بخوانيد اربابان ذلت) حمله را به ايران نسبت مي دهند شايد كه از سنگينى اين بار بكاهند و به حق در چنين مواقعى مريم رجوى ماهيت خود را در خودفروشى، خوب و عيان به نمايش مي گذارد.
بنا به اخبارى كه دوستان از داخل كمپ اشرف ٣ در البانى بيرون مي دهند حكايت از اين دارد كه به شدت وضعيت تشكيلاتى در داخل كمپ بحرانى است به خصوص در طى هفته اخير، نارضايتى داخلى تشديد شده است، محفل و پچ پچ كردن هاى دو نفره شدت گرفته است و موج نارضايتى و فرار زياد شده است. طى دو هفته اخير، نفراتى از داخل كمپ خارج شده و به مريم رجوى پشت كرده اند.
سران تشكيلات به دستور مريم رجوى مستمر براى افراد برنامه جمعى و ضيافت هاى مفصل مي گذارند تا شايد بر اين دمل چركين مرحمى نهند و از شدت نارضايتى و ترك اردو بكاهند. اما اين كارها تأثيرى بر جلوگيرى از وضعيت موجود در تشكيلات رجوى نداشته است و شدت نارضايتى رو به افزون است به خصوص بعد از عقب نشينى دونالد ترامپ از حمله به ايران و همچنين شكست هاى سنگين بن سلاخ از يمنى هاى پا برهنه.
اين روزها، زمزمه مذاكره ايران و عربستان شنيده مي شود. اگر اين امر به واقعيت بيانجامد، بايد فاتحه مسعود رجوى اگر زنده است و مريم رجوى خوانده شود چه رسد به تشكيلات كه بعد از آن نه از „تاك نشانى ماند و نه از تاك نشان“.
به اميد صلح و دوستى براى مردم جهان به خصوص منطقه خاورميانه و به اميد آزادى تمام دوستان در بند اسارت مريم و مسعود رجوى.
„پایان“