پويش خانواده ها لرزه بر اندام رجوى ها

پويش خانواده ها لرزه بر اندام رجوى ها

پويش خانواده ها لرزه بر اندام رجوى ها

عبدالکریم ابراهیمی، ایران فانوس، 17.05.2020

بعد از سقوط ديكتاتور عراق صدام حسین كه باعث ترك برداشتن استخوان بندى اصلى فرقه رجوى شد و تار و پود تشكيلاتش به لرزه در آمد، روزنه اميدى در دل تك تك افراد تشكيلات كه زير شديدترين ظلم ناشى از محدوديت هاى فرقه گرايانه و ديكتاتور مآبانه رجوى بودند، باز شد. به همين دليل، با فرار و خروج بيش از ٨٠٠ نفر از تشكيلات، ضربه خرد كننده بر فرق رجوى وارد شد و تشكيلاتى كه قبل از آن زير چتر ارباب بصورت مشت آهنين اداره مي شد و كسى جرأت دم برآوردن و مخالفت با آن را نداشت و به مانند يك زندان بود كه زندانبانان آن همگى بر اثر ضربه به ارباب و سقوط آن روحيه خود را باخته بودند و ديگر توان زندانبانى از آن ها گرفته شده بود. طبيعى بود در چنين شرايطى زندانيان ريسك پذير و عاصى از دست فشار و ديكتاتورى رجوى قفل اين زندان را بشكنند و از جهنم آن فرار كرده و خود را رها سازند و تعدادى هم كه جرأت فرار نداشتند يا مرعوب در گذشته خفقان و ديكتاتورى رجوى بودند، نظاره گر صحنه بوده و در پاسيوى مطلق قرار داشتند، از جمله اين افراد خود بنده بودم كه بيش از ربع قرن در تشكيلات رجوى تحت تأثير مغزشويى و محدوديت و سركوب هاى وحشيانه رجوى قرار داشتيم و زندگى در بيرون از تشكيلات براى خود متصور نمي ديدم و فكر مي كردم كه اگر از تشكيلات خارج شوم با پايان عمر و زندگى خود مواجهه خواهم شد.

اما تنها روزنه اى كه به من و ما اميد و جرقه  عشق و زندگى مي داد،  حضور خانواده ها براى ديدار با عزيزان اسير خود در چنگال رجوى بود. وقتى فرياد خانواده ها از پشت حصار پادگان اشرف با وجود محدوديت هاى رجوى كه در راستاى عدم شنيدن صداى خانواده بود، را مي شنيديم جرأت پيدا كرده و بذر اميد به زندگى در دلهاي مان كاشته مي شد. از اين رو بود كه بعد از آن نفراتى از تشكيلات فرار مي كردند كه كسى باورش نمي شد كه چنين جرأتى از خود نشان داده باشند. همين موضوع باعث يك ولوله و در گوشى صحبت كردن يا به قول تشكيلات محفل زدن بين افراد شده بود و مهار آن از دست مسئولين و فرماندهان خارج شد. از اين رو رجوى به يك ترفند سخيف و ضد انسانى و ضد حقوق بشری دست زد و خانواده هاى اسراى در چنگالش را مزدور و الدنگ خوانده و هر گونه ارتباط صوتى و حضورى را براى به اصطلاح مجاهد خلق حرام و ضد مبارزه ناميد و بدين وسيله كار اصلى سازمان نبرد با خانواده ها شده بود كه براى ديدار به پادگان اشرف در عراق آمده بودند و به علت ممانعت رجوى از ديدار آن ها در پشت حصار و سيم خاردارهاى اشرف فرزندان خود را صدا مي كردند.

الان هم كه پويش به حق خانواده ها به راه افتاده و خواهان ديدار و آزادى فرزندان خود هستند رعشه بر اندام مسعود و مريم رجوى و ديگر گماشتگانش انداخته است و چنان در اين رابطه قافيه را باخته مي بينند كه به سيم آخر زده و در دستگاه تبليغاتى و شيطان سازى خود اراجيف سخيف به اين حركت و پويش خانواده ها مي دهند و چنان از اين حركت خانواده ها ترسيده و درونشان سوخته است كه عنان از كف داده اند و براى مقابله با آن يك دو جين سخنران و سخنگو و ميرزابنويس روى صحنه مي آورند تا شايد جلوى اين حركت زيبا و به حق كه حق مسلم خانواده هاست در آينده گرفته شود، اما بايد به رجوى گفت زهى خيال باطل كه بتوانيد از چنگ اين حركت خانواده ها رها شويد.

درب قرارگاه اشرف ٣ در آينده توسط همين خانواده هاى اسيران گل گرفته خواهد شد و اين نويدبخش آزادى و رهايى بقيه دوستانم در چنگال شما خواهد بود.

بعنوان عضو قديمى و جدا شده از تشكيلات جهنمى رجوى به تك تك خانواده ی اسيران رجوى دست مريزاد مي گويم و توصيه ام اين است كه خستگى ناپذير مسير سخت و صعب ديدار عزيزان تان را دنبال و پيگيرى نمایید. قطعا اين كارى بسا سخت و دشوار اما شدنى است و به زودي عزيزان خود را در آغوش خواهید گرفت و آن روز دور نيست.

پاينده باد پويش و حركت خانواده هاى اسير در چنگال رجوى براى ديدار با عزيزان خود.

„پایان“