عاقبت قدرت طلبی، خود محوری و خود بزرگ بینی مسعود رجوی

عاقبت قدرت طلبی، خود محوری و خود بزرگ بینی مسعود رجوی

عاقبت قدرت طلبی، خود محوری و خود بزرگ بینی مسعود رجوی

عبدالکریم ابراهیمی، ایران فانوس، 30.01.2021

هر گروه، حزب یا سازمانی که بخواهد رفاه، عدالت و دموکراسی برای جامعه و مردمش به ارمغان بیاورد و بر این باور است که حکومت آن دولت، خودکامه و منحرف است و مردمش را از رفاه و عدالت اجتماعی و آزادی‌های فردی و جمعی محروم می‌کند، لاجرم باید عملکرد خود را در بطن جامعه به خوبی به مردمش نشان دهد و عملکردش مورد قبول و پسند اکثریت مردم آن جامعه قرار گیرد تا این حزب بتواند با انتخاب اکثریت مردم، بر کرسی اداره آن جامعه تکیه بزند و رفرم دلخواه مردم و نه خود حزب را به اجرا بگذارد. این شیوه درست مبارزه با بی عدالتی در یک جامعه مدنی است به خصوص جوامع امروزی که مردمش در اوج آگاهی و دنیای ارتباطات هستند.

در غیر این صورت گرایش به سمت هر خشونتی چه مسلحانه و چه غیر مسلحانه یعنی اینکه آن حزب و سازمانی که خواهان عدالت اجتماعی و دموکراسی برای مردمش است جز رسیدن به قدرت و جانی شدن و دیکتاتوری و سرکوبگری حاکم کردن هدف دیگری ندارد و مردم نباید در دام فریب شعر و شعارهای بی محتوا و تو خالی آن حزب و یا سازمان  بیفتند.

نمونه بارز  اين مثال  شخص قدرت طلب و وحشى بعنوان رئیس جمهور قبلی آمريكا بود كه بعد از انتخابات و بازنده شدن می خواست به خاطر کرسی قدرت، جامعه دمکراتیک آمریکا را به خشونت و هرج و مرج طلبی بکشاند اما ملت آمریکا این اجازه را به او نداد و این شخصیت قدرت طلب و ثروت اندوز در اوج ذلیلی  از اریکه قدرت پائین آمد و هم اکنون در انتظار محاکمه جنایتش در زمان حکمرانی قرار دارد.

در کشور ما ایران هم به اصطلاح سازمانی وجود دارد که  در حرف می‌گوید هدفش برای برقراری عدالت اجتماعی و برقراری دموکراسی برای جامعه است. همین شعار  این جانب را فریب داد تا عمر مفید زندگی کردنم را در پای یاوه ها و شعر و شعارهای دروغین رهبران همین به اصطلاح سازمان بگذارم و ربع قرن اسیر تفکرات فرقه گرایانه و خط و مشی خائنانه آن، بالاجبار و با سرکوب تمام عیار  شوم.

من در این دوره ریاست جمهوری آقای ترامپ و قدرت طلبی  بی حد و حصر این شخص که منطقی جز زبان خودش برایش قابل قبول و فهم نبود در شخص مسعود رجوی این دو پای خودخواه و متکبر  دیدم. رجوی شخصیتی است که در تشکیلات مجاهدین خود را نائب خداوند در روی زمین می بیند و هست و نیست دنیوی و اخروی افراد در اسارتش در ید اختیارش است و اراده و تصمیم گیری فقط و فقط متعلق به اوست و افراد همانند گوسفند، هر چراگاهی که رجوی اختیار کند،  می چراند و از محصولاتشان شخص رجوی و خانم اش بهره می برند و یکی  رهبر و یکی رئیس جمهور مادام العمر می شود.

سال ۱۳۵۷ انقلابی در ایران شکل گرفت که باعث سرنگونی دیکتاتور شاهنشاهی شد، بعد از آن مردم در یک رفراندم با رأی بالای 90% به قانون اساسی جدید  جواب مثبت دادند.  و این انقلاب هم با رهبری آیت الله خمینی با حمایت توده ای مردم شکل گرفت. رجوی که تشنه قدرت و تمامیت خواه بود از همان ابتدا چون ادعای دروغین رهبری انقلاب را داشت و می خواست به جای آیت الله خمینی بر این کرسی تکیه بزند وقتی که دید چنین جایگاهی برای او متصور نیست، رفتار و مشی خشونت آمیز را در پیش گرفت. تمرد از انقلاب را انتخاب کرد و ترور و کشتار را در خیابان‌های تهران و دیگر شهرهای ایران به راه انداخت و دو سه سال بعد قیام مسلحانه برای کسب کرسی قدرت به صورت علنی اعلام کرد و خود برای حفظ جانش به خارج گریخت و سپس ماهیت های ضد میهنی و ضد مردمی خود را آشکار و بروز داد  و به دامن دشمن ملت ایران که در حال جنگ با مردم ایران بود و سرزمین مملکت را در اشغال خود داشت، خزید  و خودفروشی و مزدوری خود را در انطار ثابت کرد.

حال چطور می شود فردی به این خباثت و قدرت طلبی را حامی ملت و دمکرات نامید!؟ فردی که جنایاتش در حق مردم ایران و عراق زبانزد خاص و عام است و کسی جنایاتش را هرگز فراموش نخواهد کرد.

رهبری فرقه مجاهدین که تمام عیار خود را به بیگانه و دشمن مردم و سرزمین ایران فروخته است نه اتنها هیچ جایگاهی در بین مردم ایران ندارد بلکه دورانش مثل آقای ترامپ و با رفتن او به پایان رسیده است و به همین دلیل ترس سرتاسر وجود رهبری فرقه چه در کشور آلبانی و چه در مخفیگاه اش، لانه موش، فراگرفته است و خوب می دانند که دیگر با قدرت گیری ایران در سطح جهانی و افول قدرت دشمنان این ملت تاریخ مصرف رجوی و فرقه اش هم برای اربابانش به اتمام رسیده وشکست ترامپ و بن بست نتانیاهو و بن ارهٔ عربستانی، ضربه نهایی بر پیکر پیر و فرتوت این  فرقه و رهبری مجاهدین است. به همین دلیل، الان در قلعه آلبانی(اشرف ۳) شدید ترین سرکوب و اخنتاق راه انداخته اند به صورتی که این عملکرد سران رجوی با روزهای سرکوب افراد در عراق زیر سایه دیکتاتوری صدام حسین، مقایسه می شود و این آخرین تیر در کمان رجوی برای نگهداشتن افراد اسیرش است. اما بدانند دیگر نوشدارو بعد از مرگ سهراب، بی فایده است. باید به رهبری و سران سرکوبگر این فرقه یادآور شد زمانی که زیر قبای دیکتاتور عراق آن همه در حق افراد اسیر جنایت می کردید و جیک جیک مستان تان بود آیا فکری به زمستان پیش روی خود هم می کردید؟ و الان آن زمستان واقعی فرا رسیده و از نابودی گریزی ندارید.

„پایان“