عصر اعتراض

عصر اعتراض

عصر اعتراض

مهدی خوشحال، ایران فانوس، 30.07.2021

امروزه در جهانی که زندگی می کنیم به ندرت دولت و حزب و گروه و شخصی را می توان یافت که علیه دیگران منتقد و معترض نباشد. انتقاد و اعتراض، در طول تاریخ بشر همیشه بوده اما ماهیت و کم و کیف انتقاد و اعتراض در مسیر زمان فرق کرده است.

در قرن بیستم که جهان دو قطبی بود و دارای دو ایدئولوژی متضاد در دو سوی طیف، اعتراضاتی که در کشورهای فقیر و وابسته و مابین اقشار فرودست جامعه صورت می گرفت ماهیت مختص به زمان خود را داشت. اعتراضات و جنبش ها، ریشه های معنوی و آرمانی داشتند و معمولاً استقلال طلبانه، آزادیخواهانه و طبقاتی بودند. یکی از آخرین اعتراضات قرن بیستم که در سال 1979 میلادی در ایران اتفاق افتاد و کمیت جنبش به انقلاب بدل شد از نوع استقلال طلبانه، آزادیخواهانه و عدالت طلبانه بود. جماعتی عظیم با آرمان و اهدافی واحد، قیام کردند که به پیروزی ختم شد و آن حرکت تا کنون در ایران تکرار نشده است.

ولی امروزه در قرن بیستم اکثر اعتراضاتی که در جهان و کشورهای فقیر و ثروتمند، اتفاق می افتند ماهیت و اهداف دیگری دارند. کمتر آزادیخواهانه و سیاسی و بیشتر صنفی و اقتصادی اند که بعداً در رسانه ها و محافل سیاسی رنگ و بوی سیاسی می گیرند. اعتراضاتی همچون کمبود آب، برق، بنزین، دلار، سکه و غیره در صدر اعتراضات مردم هستند.

اعتراضات اخیر در خوزستان که از دو هفته پیش آغاز شد در اصل اعتراض به کم آبی و محیط زیست بوده است که در ادامه خود به سیاسی بدل شد. در همین ایام یعنی دو هفته قبل که در خوزستان ایران مشکل کم آبی مصیبت آفرید همزمان در کشور آلمان مشکل پر آبی و سیل مصیبت بزرگتری آفرید که البته به اعتراض خیابانی بدل نشد و رنگ و بوی سیاسی نگرفت، احزاب سیاسی و کشورهای خارجی معضل سیل و ویرانی آلمان را پوشش ندادند چون که منافعی در آن نداشتند.

کم آبی خوزستان را از سال ها قبل مسئولین محیط زیست به ویژه عیسی کلانتری اخطار داده بودند ولی در مورد سیل ویرانگر آلمان حتی یک روز قبل کسی از آن خبر نداشت. در بحران کم آبی خوزستان هنوز تلفات انسانی اتفاق نیافتاد اما در بحران سیل آلمان که در دو ایالت راین لند فالز و نورد راین وستفالن، اتفاق افتاد طی مدت سه روز تعدادی از شهرک ها و روستاها به زیر آب رفت، بیش از صد تن کشته و بیش از هزار تن مفقود و چندین میلیارد یورو خسارت مالی داشته است. با این وجود قبل از این که مردم به خیابان بیایند و ادعای خسارت بکنند دولت دست پیش گرفت و برای جبران خسارات عمومی چهارصد میلیون یورو بودجه اختصاص داد که از این بودجه نصف را برلین و نصف دیگر را دو ایالت سیل زده ناچار به پرداخت شدند. این بودجه در اصل برای تعمیر و مرمت بخش ضروری از اموال عمومی و دولتی، هستند که در اثر تعمیر و مرمت می توانند سود دهی داشته باشند. دولت و پارلمان، با این ترفند و اختصاص بودجه چهارصد میلیون یورویی هرگونه اعتراض و اغتشاش را در نطفه خفه کردند. اگر دولت برای مردم خسارت دیده از سیل می خواست بودجه چند میلیاردی اختصاص دهد طبعاً به دنبال آن نیازها و مطالبات مردم را افزایش می داد و در ادامه به دنبال سهم خواهی و چرا کم دادند و زیاد ندادند، اعتراضات از رسانه ها به خیابان و سپس به اغتشاش و باجگیری می انجامید. با وجود چنین سیل بنیان افکن و خانمان براندازی که میلیاردها یورو به دو ایالت آلمان صدمه وارد کرد و مردم زیادی را بیکار و بی خانمان و آواره کرد، هیچ اعتراض خیابانی صورت نگرفت ولی در مورد کم آبی خوزستان اعتراضات هنوز ادامه دارد که در این جا باید یاد شعری از شاعر بزرگ ایران سعدی، افتاد برای سرزمینی که هنوز فرهنگ مصرف انرژی جا نیافتاده است.

چو دخلت نیست خرج آهسته تر کن \ که می گویند ملاحان سرودی

اگر باران به کوهستان نبارد \ به سالی دجله گردد خشک رودی

البته اعتراضات در هر مواردی سود و زیان خود را دارد. سودش، بیداری و آگاهی مردم نسبت به حقوق خودشان است و با اعتراض می توان مسئولین را ناگزیر به مسئولیت پذیری و پاسخگویی کرد. زیانش، نیز اختلال در آرامش و آسایش و برهم خوردن امنیت و تولید عمومی است و این می تواند بدل به عادت و اعتیاد برای مردمی شود که در اثر بروز کوچکترین موانع به خیابان بیایند آن هم زمانی که متاسفانه دارد آستانه تحمل مردم پایین می آید و چه بسا در قرن آینده مردم رغبت و تحمل نشستن در خانه و پای تلویزیون و اینترنت را نداشته و دائماً جهت اعتراض به هرچه که کم و کسر است به خیابان بیایند.

همچنین، یکی از موارد اعتراض، منافع گروهی و بیگانه است و جنبه مادی و باجگیری دارد. بحران خوزستان که نه تنها مردم عادی بلکه طبیعت و حیوانات و پرندگان و نباتات و خاک را نیز آسیب رسانده، این موارد همچنین مربوط به خوزستان نیست بلکه بعضی از مناطق جهان وضعیت مشابه دارند و می بایست کار تخصصی در محدوده ملی انجام پذیرد و مشکل، سیاسی نیست ولی گروه هایی هستند که فی الفور و بنا به پیشنهاد و دستور اربابان ذینفع خارجی، می خواهند از نمد خوزستان برای خود کلاه بدوزند و در این راستا رهبر مفقود خود را که ماهانه یک بار سرش را از گور بیرون می آورد حالا هر شب از گور بیرون می آورد و برای فریب نیروها و اربابان خود برای خوزستان و مردم ایران، روضه خوانی می کند و بحران زیست محیطی خوزستان را که از سال ها قبل وجود داشته به قیام و قیام تشنگان، نوحه سرایی می کند. حالا بحران زیست محیطی و کم آبی چه ربطی به 1400 سال پیش در کشور عراق و قیام امام سوم شیعیان و حماسه کربلا دارد تنها از مخیله ارتجاعی و فرصت طلبانه رهبر مفقود مجاهدین خلق بیرون می آید.

نقشه سعودی‌ها و مجاهدین برای خوزستان

„پایان“